روح زندگی در اردوگاه کرامت سپاه/ عطر نانی که مددجویان با عشق طبخ کرده اند، نوید بخش زندگی بود

اردوگاه کرامت سپاه که یک دوره پر فراز و نشیب را در زندگی با معتادین متجاهر تجربه کرده است اکنون به بار نشسته و پاکی بلند مدت همراه با انسان سازی دوباره افراد سبب رشد روحیه امیدآفرینی و زندگی دوباره بوده است. به گزارش” فت فتو ” کمپ ترک اعتیاد واژه ای رعب آور برای […]

اردوگاه کرامت سپاه که یک دوره پر فراز و نشیب را در زندگی با معتادین متجاهر تجربه کرده است اکنون به بار نشسته و پاکی بلند مدت همراه با انسان سازی دوباره افراد سبب رشد روحیه امیدآفرینی و زندگی دوباره بوده است.

به گزارش” فت فتو ” کمپ ترک اعتیاد واژه ای رعب آور برای هر بیماری که درگیر اعتیاد شده است، بارها و بارها از کمپ هایی که در آنها به  بعد انسانیت هر بیمار مورد بررسی قرار نگرفته و حتی مورد توجه قرار نمی گیرد و کمتر کسی حاضر است حتی در این کمپ ها به صورت واقعی ترک کند.

روند اصلی کمپ ها دستگیری معتادانی است که دچار فعل سرقت بوده اند یا به هر دلیلی توسط نیرو انتظامی به کمپ های تک اعتیاد معرفی می شوند اما معتادان از برخورد بد و حتی بی توجهی واقعی به آنها و نگاهی از جنس بیمار نه بلکه زندانی متخلف که معتاد خلاف آن است به انها می شود و بعد از یک دورهدرمانی دوباره در جامعه رها می شوند اما هیچکس عوارض بعد از رها شدن آنها را مورد بررسی قرار نداده است و از ۱۳ نهاد متولی رسیدگی به معتادین بعد از ترک در جامعه تنها ۳ نهاد بهزیستی نروی انتظامی و علوم پزشکی وظیفه خود را انجام می دهند و ما بقی هیچ توجهی به این امر ندارند و حتی خودشان را درگیر رفع این معضل نمی کنند.

عدم توجه به کرامت نسانی و رهایی واقعی یک انسان از بند اعتیاد دل رهبر انقلاب را به درد اورد و در این عرصه سپاه را ملزم به اجرای یک طرح جدی و واقعی در راستای برگرداندن شانیت و کرامت انسانی در قالب ماده ۱۶ کرد و سپاه در هر استان یه اردوگاه ماده ۱۶ را ایجاد کرد.

امروز به همراه مجید ستایش نیا رئیس اردوگاه کرامت شهر کرمان  به این مجموعه بازپروری رفتیم، اما آنچه سبب بهت و تعجب ما بود خوش و بش صمیمی افراد حاضر در اردوگاه با مدیران این مجموعه که سرهنگ هایی از سپاه بودند، بود 

انچه در این مجموعه بسیار جالب بود ایجاد کارگاه های اشتغالی بود که توسط همین افراد بعد از پاک شدن اداره می شد و عملا برای کاری که انجام می دادند مزد دریافت می کردند .

کارگاه اسباب بازی یکی از کارگاه های این مجموعه بود که ۵ نفر را به کار گرفته بود و کار اصلی انها سر هم بندی اسباب بازی ها و قرار دادن آنها در پک های بسته بندی برای کرودکان بود این امر ضمن اینکه ایجاد اشتغال کرده بود بلکه سبب شادی و ایجاد انگیزه در افرادی بود که شاید سالیان درازی از خانواده و فرزندانشان دور بوده اند و درد نبودشان را حس می کردندف ساخت این اسباب بازی ها سبب می شود تا همچنان با انگیزه به امید اینکه کودکان از آنها استفاده کنند، با لبخند تلاش می کردند.

به کارگاه ضایعات رفتیم که یکی از افرادی که خودش هم به تازه گی پاک شده و به زندگی برگشته بود آن را راه اندازی کرده بود و از برخی دانشگاه ها ضایعات را جمع کرده و به محل تفکیک می اورد.

در این کارگاه با حسین آقا آشنا شدیم شخصیت جالبی داشت و البته تنها کسی بود که از اردوگاه برای یک بار فرار کرده بود اما دوباره خودش برگشته بود زیرا عنوان می کرد هیچ جایی را بهتر از اردوگاه کرامت نیافتم .

حسین آقا انقدر جالب بود با لبخند می گفت اینجا ته گونی سپاه است و افتخار می کنیم که در گونی سپاه افتاده ایم زیرا همانطور که مقتدر است همانطور هم رئوف است و نسبت به انسان ها با کرامت رفنار می کند در دیگر کمپ ها اینگونه با احترام رفتار نمی کنند و به ما بها نمی دهند اما اینجا ضمن درمان به خانواده ما هم رسیدگی شده است و من حاضرم خودم به سطح شهر بروم و از معتادین متجاهر بخواهم که به این کمپ بیایند تا انها هم که ارزویشان داشتن سرپناه و توجه است دوباره به اغوش خانواده برگردند.

همانطور که حسین آقا همراه ما بود از اشپزخانه ارایشگاه و حتی زمین بازی و نماز خانه این اردوگاه بازدید کردیم 

زمنی بازی اردوگاه گرچه با امکانات محدودی فراهم شده بود اما همه در میدان بودند و توپ والیبالشان هم در حال چرخ خوردن در هوا بود و صدای خنده های از ته دل افرادی که در یک مسابقه با هم بازی می کردند.

برای ورود به زمین بازی اقا ناصر باید درب مجموعه را باز می کرد و ردی این قسمت اقا ناصر بود جالبی این مجموعه این بود که از خود افراد پاک شده برای هدایت استفاده می شد ف جالب تر اینکه خودشان مسئول خودشان هستند و این امر نشان کرامتی دارد که سپاه به افراد پاک شده داده است و انها را امین اجرای خدمات خودشان دانسته است.

بعد از ورود اقا ناصر با چهره ای خوش و برخوردی وزین با ما صحبت کرد اقا ناصر تعمیرکار حرفه ای خودرو و از نظر همه انیشتن خودرو بود زیرا هیچ ایرادی از خودرو نیست که او نتواند ان را بیابد  و بسیار باهوش در این عرصه بوده است.

در این مجموعه خانمی بود که با معتادان کار مشاوره ای انجام داد و عملا خودش را وقف این افراد و خانواده هایشان کرده بود و به قول خودش ۶۰ دانش آموز بازمانده از فرزندان همین افرادی که در این مجموعه برای ترک امده بودن را به مدرسه برگردانده بود زیرا این افراد مشکلات پیچیده ای در خانواده های خود دارند که عملا تلاش برای زندگی را برایشان سخت می کند 

این بانوی مجاهد حتی به ناتاشی نیروی انتطامی هم معرفو بود و یک تنه حریف همه افراد خطرناک بود اما دل رئوف و مهربانش او را برای رفع مشکلات آنها به این مجموعه کشانده است.

در ادامه از کارگاه نجاری دیدن کردیم این کارگاه تنها ایرادی که داشت عدم سفارشات بود زیرا اگر نهادها تعمیرات و حتی ساخت صنایع چوبی را به این مجموعه واگذار کند حتما زمینه اشتغال برای افراد بیشتری فراهم خواهد شد.

اخرین قسمتی که مورد دیدار بود نانوایی کرامت بود که ۵ نفر از خود افرادی که پاک شده اند در انجا به پخت نان مشغول بودند البته که این نان از هر نانی خوشمزه تر بود زیرا با دست افرادی طبخ شده بود که عشق به زندگی دوباره سبب درمانشان شده بود و با طعم عهمین عشق نان را طبخ کرده بودند

با همه اینها انچه در اینجا موج می زد موج هم دلی اتحاد و درمان واقعی افرادی بود که از زندگی در کنار سپاهیان انقدر راضی بودند که حتی بعد از ترک و درمان هم انجا را ترک نکرده بودند و همچنان در حال اشتغال در همین مرکز بودند.

حرف آقا ناصر و حسین آقا و حتی ناتاشای مددکار انقدر بدل نشست که مشخص شد این افراد از هوش سرشار و عدم درکی که جامعه از این افراد دارند سبب روی اوردن به اعتیاد بوده است که اگر به این افراد بها داده شوند بی شک نه تنها کرامت انسانی انها تعالی می یابد بلکه نجات یک جامعه را رقم می زند




روح زندگی در اردوگاه کرامت سپاه/ عطر نانی که مددجویان با عشق طبخ کرده اند، نوید بخش زندگی بود

منبع:آرمـان
? روح زندگی در اردوگاه کرامت سپاه/ عطر نانی که مددجویان با عشق طبخ کرده اند، نوید بخش زندگی بود