انگار بال فرشته‌ها مفروش قدوم حضرت ماه بود

 وقتی از او در خصوص حس‌ و حالش در آن لحظه می‌پرسم، در حالی اشک‌های خود را پاک می‌کند، می‌گوید: ای کاش باز هم تکرار می‌شد تا یکبار دیگر دوباره بتوانم به دیدار حضرت آقا بروم، خیلی لحظات نابی بود انگار که روی زمین نبودم اصلاٌ تمام وجودم فقط خیره و مجذوب حضرت آقا شده بود که آقا چه فرمایشی دارند و واقعا به معنای واقعی شعار «گوش به فرمان توایم خامنه‌ای» پی برده بودم.

وی از آرزوی دیرینه‌اش برای دیدار رهبری نیز گفت: سال‌ها آرزوی دیدار با رهبر را داشتم، همیشه در دعاهای خود از خدا می‌خواستم که این توفیق را روزی من کند و هر وقت به مزار شهداء می‌رفتم از آنان می‌خواستم که قبل از اینکه از این دنیا بروم یکبار این دیدار قسمت من نیز بشود و همیشه به حال آنانی که دیدار رهبری می‌رفتند حسرت می‌خوردم، و با خود می‌گفتم مگر من چه گناهی کرده‌ام و آنان چه ثوابی در زندگی کرده‌اند که به چنین جایی رسیده‌اند.

طاهری  افزود: وقتی رهبر وارد شد انگار بال فرشته‌ها مفروش قدوم حضرت ماه شده بود، خدا را شاکرم و تا آخر عمر شکرگزار این نعمت خواهم بود، خدواند این دیدار را قسمت کرد تا لحظاتی را همگام فرشتگان در آن بیت نورانی گوش به فرمان رهبرم باشم و به سخنان او گوش فرا دهم.

از وی می‌پرسم که اگر از نزدیک به دیدار حضرت آقا می‌رفتید چه صحبتی با حضرت آقا داشتید و او در پاسخ می‌گوید: همیشه در تلویزیون و رسانه‌ها دیده‌ام که مردم و خصوصاٌ جوانان از رهبری  شال و چفیه می‌خواهند، درست است که این چیز‌ها هم مهم است اما من فقط از حضرت آقا دعای عاقبت بخیری را می‌خواهم چراکه خاطرم هست یک بار یکی از جوانان از رهبری دعای شهادت کردند و ایشان در پاسخ فرمودند؛ دعا کنید عاقبت به‌ خیر شوید.

مهدیه طاهری از غم بزرگ از دست دادن دوباره پدر می‌گوید: امروز که دیدار حضرت آقا رفتیم، دیگر حاج قاسم نبود که هم‌شهریان خود را معرفی کند، فقط عکس او در کنار رهبر بود که غمی بزرگ را بر دل گذاشته‌، ای کاش حاج قاسم بود و ما با افتخار در کنار او به رهبر سلام می‌کردیم،

وی در پایان خاطر نشان کرد: ای کاش عمار سیدعلی امروز در کنار ما می‌ایستاد و قدمان را این چنین خم نکرده بوده و این روزها که کرمان در حال آماده شدن برای چهارمین سالگرد مرد میدان است و ما امروز بدون عمل ولایی حاج‌قاسم هرگز به دیدار رهبری نائل نمی‌شدیم،  چه سخت بود وقتی که رهبر نام سردار را بر زبان آورد، غم صدای رهبری ناله پیرزن‌ی خوزستانی را در آورد و  در کنار من محکم بر روی زانوی خود زد این کارش دوباره غم‌مان را تازه کرد.

انتهای خبر/ تاج‌الدینی

منبع: بوتیانیوز