اجازه نمیدادند کسی وارد بیمارستان بشود، یکی نگران دوستش بود، یکی گریه میکرد، با تلفن حرف میزدند تا آشنایی پیدا کنند و راهی برای رفتن به داخل بیمارستان بیابند، وجه مشترک همه آنها اشک و استرس و نگرانی و لرزش دست و پا بود. نذیر کرمان / کرمان: خبر تلخ و تاسفآور اقدام تروریستی در […]
اجازه نمیدادند کسی وارد بیمارستان بشود، یکی نگران دوستش بود، یکی گریه میکرد، با تلفن حرف میزدند تا آشنایی پیدا کنند و راهی برای رفتن به داخل بیمارستان بیابند، وجه مشترک همه آنها اشک و استرس و نگرانی و لرزش دست و پا بود.
نذیر کرمان / کرمان: خبر تلخ و تاسفآور اقدام تروریستی در مسیر منتهی به گلزار شهداء کرمان و در روز شهادت ابرمرد جبهه مقاومت، حاج قاسم سلیمانی موجب بهت و حیرت همگان شد.
در این میان نگرانی مردم شهر کرمان از یک طرف و استرس خانوادههایی که جگرگوشههایشان از شهرستانها و استانهای دیگر به گلزار شهداء کرمان آمده بودند از طرف دیگر موجی از ترس را به جان مردم ریخت.
شاید پخش تدریجی خبرها از طرف مسؤولان یک امر بدیهی باشد اما ما خبرنگاران هم باید در این میان رسالت خود را برعهده گرفته و به آرامش مردم شهر کمک میکردیم.
انفجار در محدوده گلزار شهداء کرمان آنقدر برایم دور از ذهن بود که وقتی پیام آن را دیدم، فکر کردم منظور از این کلمه همان انفجار جمعیت یا شلوغی بیش از حد گلزار شهداء باشد که یک نویسنده در انتقال پیامش از واژه کمتر شنیده شدهای استفاده کرده است.
پیام دوم کم کم زوایای تاریک مغزم را روشن و استرس و نگرانی سر تا پایم را فراگرفت، بهواسطه وجود چند بیمارستان در محدودهای که حضور داشتم، صدای آژیر آمبولانسها که هر چند دقیقه یک بار به صدا در میآمد و گاهی همزمان جیغ میکشیدند، ترس را بیش از گذشته به جانم انداخته بود.
در این میان صدای فریادهای بلندی فضا را شکافت و مرا سمت بیمارستان فاطمهالزهرا(س) کرمان کشاند، دو نفر داشتند او را آرام میکردند، به طرفشان رفتم و ماجرا را سؤال کردم.
انگار هر دو غریبه بودند، یکی از آنها گفت: امروز در محدوده گلزار شهداء کرمان بمب گذاشتن، این بنده خدا برادرش در مرصاد کار میکنه فکر میکنه شهید شده، هر چی براش توضیح میدیم، بازم قبول نمیکنه!
خانم دیگر هم گفت: نوبت امآرآی داشتم، داخل بیمارستان بودم که کم کم شلوغ شد، خیلی مجروح آوردن، هنوز هم دارن میارن، صف سیتیاسکن خیلی شلوغ بود، خدا به داد دل خانوادههاشون برسه.
جلوتر رفتم درهای بیمارستان را بسته و اجازه نمیدادند کسی وارد بشود، یکی نگران دوستش بود، یکی گریه میکرد، با تلفن حرف میزدند تا آشنایی پیدا کنند و راهی برای رفتن به داخل بیمارستان بیابند، وجه مشترک همه آنها اشک و استرس و نگرانی و لرزش دست و پا بود.
یک نفر لیستی از مجروحان را دست گرفته بود و اگر فامیل درجه یک مجروح بودی اجازه ورود داشتی!
بیمارستان شهید باهنر هم به شدت شلوغ بود و شرایط یکسانی داشت.
خبرها از بیمارستان افضلیپور هم حاکی از آن دارد که پرسنل این بیمارستان ساعات شلوغی را تجربه کرده و اکنون شرایط نرمالی را میگذارنند. برخی از مجروحان ورودی به این بیمارستان هم مجهولالهویه هستند.
ما مردم به واسطه جان فدایی قهرمان ملیمان، حاج قاسم تجربه این صحنهها را نداریم، مردم ترسیدهاند، نگرانند، اطلاعرسانی را تقویت کنید.
پایان پیام / ۸۰۰۶۵ / ش/ض
منبع: فــارس ? پشت درهای بیمارستانهای کرمان چه خبر است؟
موجی از گزارشها و اعتراضات شهروندان در شهرستانهای بافت، رابر و ارزوئیه در استان کرمان، نشان از نارضایتی گسترده نسبت به نحوه برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی دارد.
دادستان عمومی و انقلاب شهرستان زرند گفت: در پی درگیری میان مهمانان مراسم عروسی در یکی از تالارهای زرند، متاسفانه یک نفر به قتل رسیده و تعدادی دیگر نیز مجروح شدند. به گزارش نذیر کرمان از کرمان، دادستان عمومی و انقلاب شهرستان زرند اظهار کرد: در پی درگیری میان مهمانان مراسم عروسی در یکی از […]
همایش ملی مبارزه با آفت سوسک سر خرطومی حنایی در بم برگزار شد. به گزارش نذیر کرمان از بم، سید مهدی طبیبزاده پیش از ظهر امروز در همایش ملی مبارزه با آفت سوسک سر خرطومی حنایی که در تالار پرستو ارگ جدید بم برگزار شد، اظهار کرد: خرمای مضافتی بم در معروف است و حاصل […]
سید حسین مرعشی گفت: وای به حال شما اگر بعد از انتخابات به مردم پشت کنید. من تا جایی با شما هستم که شما در مسیر خدمت به این مملکت و مردم باشید. به گزارش نذیر کرمان از کرمان، سید حسین مرعشی عصر امروز در نشست انتخاباتی اصلاحطلبان در تالار فرهنگ و هنر ارشاد گفت: […]
× هشت = twenty four