نگویید «ایران»، بگویید «حسین‌آباد»

نذیر کرمان _ کرمان؛ مهسا حقانیت: از محرم‌هایی که  پیرهن چین‌دار مشکی که مادربزرگ برایم دوخته بود را می‌پوشیدم و دست مامان رو می‌گرفتم و می‌رفتم هیأت فاطمیه تا همین محرم پارسال که لباس مشکی تن پسرم کردم و دستش رو گرفتم و رفتیم هیأت و برای اولین بار با دست‌های کوچیکش به حرمت آقامون سیدالشهدا(ع) سینه زد، همیشه چند روز اول محرم، کرمان بودم اما  امسال نتونستم توی شهرم باشم.

نه اینکه به‌عنوان یک کرمانی بخواهم از خودمان تعریف کنم، اما این را بارها از  منبری‌ها و مداحانی شنیدم که برای روضه‌خوانی و عزاداری به کرمان میان که می‌گن مراسم عزاداری محرم و صفر کرمان شور و حال خاصی داره، خیلی خوب یادمه سال‌ها قبل یک روحانی جوان که مهمان ما کرمانی‌ها بود، بالای منبر گفت: کرمان «حسین‌آباد» است.

چند روز مانده به محرم خیمه عزای آقا سیدالشهدا(ع) در  جای‌جای شهر کرمان برافراشته میشه، از خانه آقای خوشرو و صفه‌عزاخانه در بازار بزرگ و مساجد و تکایا تا خیمه سبزرنگ تکیه معظم فاطمیه، تا وقتی خیمه فاطمیه پابرجاست، زمانی که می‌خواهم به خانه پدری سری بزنم، سعی می‌کنم مسیرم را طوری انتخاب کنم که از زیر این خیمه عبور کنم.

پایتخت در عزای سید و سالار شهیدان

اما در تهران هم که به هر محله‌ای سر می‌زنی موکب‌های سیاه‌پوش برپا شده و بچه هیئتی‌ها در حال جنب و جوش هستند، چای تبرکی و غذای نذری در بعضی از موکب‌ها به دست مردم می‌رسد.

تهرانی‌ها هم مثل ما کرمانی‌ها علم‌ها را از تکیه‌ها و مساجد بیرون آوردند و در مکان‌های مختلف قرار دادند.

نوای عزاداران حسینی در روستاهای شمال

نوای عزاداران حسینی و زیارت عاشورا در روستاهای گیلان به‌گوش می‌رسد و رشت و لاهیجان هم لباس عزا به تن کرده‌اند و بساط چای تبرکی در موکب‌ها جور است.

خانه‌های قدیمی یزد میزبان عزاداران سیدالشهدا(ع)

عزاداری و مرثیه‌سرایی یزدی‌ها هم که شهره شهر است، حال و هوای شهر یزد و یزدی‌ها هم به حال و هوای ما کرمانی‌ها خیلی نزدیک است، درب خانه‌های قدیمی یزد هم مثل خانه‌های قدیمی کرمان همچنان به روی عزاداران آقا امام حسین(ع) باز است.

حسین جانم …

به هر شهر و روستایی که می‌روم و شور و شعور حسینی را می‌بینم، زیر لب زمزمه می‌کنم «حسین جانم؛ حسین جانم؛ حدیث عشق تو دیوانه کرده همه عالم را … ».

پایان پیام/۸۰۰۱۹/ب