صغری خراسانی گفت: پسرم مهدی که آمد، گفت مامان، مسجد پر خون بود ولی من بچه ها و برادرانم را ندیدم و تا اینجا پیاده آمدم؛ به او گفتم که خدا را شکر که آمدی؛ یک ساعت گذشت و در خانه را زدند و مهدی گفت دایی است. مجید هم همراه برادرم آمده بود. تا […]
صغری خراسانی گفت: پسرم مهدی که آمد، گفت مامان، مسجد پر خون بود ولی من بچه ها و برادرانم را ندیدم و تا اینجا پیاده آمدم؛ به او گفتم که خدا را شکر که آمدی؛ یک ساعت گذشت و در خانه را زدند و مهدی گفت دایی است. مجید هم همراه برادرم آمده بود. تا من را دید زد زیر گریه و من متوجه شدم که اتفاقی برای حمید افتاده است.
به گزارش فت فتو؛ به نقل از راه آرمان؛ ۲۴ آذر ماه سال ۱۳۵۷، سالروز حادثه خونبار مسجد امام خمینی(ره) کرمان است که این حادثه برگ زرینی از دفاع مردم کرمان در دوران پیروزی انقلاب اسلامی به شمار میرود. در این روز عوامل رژیم منحوس پهلوی با یورش وحشیانه به مردم انقلابی و مسلمان کرمان که در مسجد امام(ره) تجمع کرده بودند، غلامحسین مهدوی، حمید نامجو باغینی، سیدحسین حسینی و مهندس فرامرز دادبین را به شهادت رساندند و جمع زیادی را نیز مجروح کردند. صغری خراسانی در گفتگو با راه آرمان؛ با اشاره به حادثه ۲۴ آذر شهر کرمان گفت: ۲۴ آذر ماه سال ۱۳۵۷ یازدهم محرم بود که همه برای تظاهرات در مسجد امام خمینی(ره) جمع شده بودیم که از بلندگو به ما گفتند نماز را که خواندید به منازل خود بروید و بعد از ظهر به مسجد صاحب الزمان(عج) بیاید. مادر شهید حمید نامجو باغینی با بیان اینکه آن روز، روز سوم شهادت شهید حسن توکلی بود و من نیز با فرزندانم دو دختر و سه پسرم به مسجد رفته بودیم و پس از نماز به خانه آمدیم، عنوان کرد: همسرم کارمند اداره برق و عصر کار بود و به محل کار رفته بود، آن روز نم نم باران می زد، حمید لباس خود را پوشید و گفت که من دارم می روم و چتر را با خود برد و به من هم گفت عصر بیرون نیا، دیدی که صبح گفتند بیرون نیایید و گفتند که ما امروز دستور کشتار داریم و زندانی می کنیم؛ من به حمید گفتم مادر تو برو. وی ادامه داد: مهدی و مجید هم بودند که حمید گفت مامان من امروز مسئولیت قبول نمی کنم و من امروز تنها می روم و خطاب به برادران خود گفت، شما اگر خواستید خودتان بیایید؛ حمید مجددا به من گفت مامان، شما با خواهرانم بیرون نیایید که امروز، روز خیلی سختی است، ممکن است تیراندازی شود؛ صبح هم دیدی که ارتش و ساواک به مسجد امام خمینی(ره) آمده بودند. خراسانی افزود: حمید که رفت دو برادر دیگر او مهدی و مجید نیز لباس پوشیدند و رفتند و من نیز با دو دخترم که در آن زمان یکی کلاس سوم و دیگری کلاس پنجم دبستان بود نیز، لباس پوشیدیم و به آنها گفتم که چادر مشکی بپوشند چرا که ممکن است حمید ما را ببیند و ناراحت شود که چرا بیرون آمده این. مادر شهید حمید نامجو باغینی اظهار کرد: ما به سمت مسجد امام خمینی(ره) رفتیم و دیدیم که مردم تظاهرات می کنند و شعار می دهند ما نیز ایستادیم، گریه می کردیم و شعار می دادیم که از پشت بلندگو اعلام کردند که خواهران سوار ماشین شوند و می خواهیم به سمت مسجد صاحب الزمان(عج) برویم برای ادامه تظاهرات؛ به مسجد که رسیدیم داشتند بلندگوها را درست می کردند، آقای شمسی زرگر و چند نفر دیگر داشتند مراسم را انجام می دادند که نیروهای ساواک جلوی بچه ها را گرفتند و چند نفر را هم به شهادت رساندند. وی تصریح کرد: در این بین فردی را دیدم که نمی دانم ما را شناخت و یا دیده بود که بچه ها تیر خورده اند به ما گفت که خواهر شما سوار شوید تا شما را به خانه برسانم؛ زمانی که ما به منزل رسیدیم، غروب شده بود و دوستان و آشنایان مسجد بودند و می دانستند چه اتفاقی افتاده است و از من سوال می کردند که خانم خراسانی پسران آمده اند و خبری از آنها دارید؟ که من گفتم من نمی توانم دخترانم را تنها بگذارم. خراسانی ابراز کرد: ساعت هشت بود که مهدی آمد و گفت مامان، مسجد پر خون بود ولی من بچه ها و برادرانم را ندیدم و تا اینجا پیاده آمدم؛ به او گفتم که خدا را شکر که آمدی؛ یک ساعت گذشت و درب منزل را زدند و مهدی گفت دایی است و مجید نیز با برادرم آمد و تا من را دید زد زیر گریه و من متوجه شدم که اتفاقی برای حمید افتاده است؛ همان لحظه سوال کردم، حمید را کشتند؟ فدای سر امام حسین علیه السلام و فدای سر بچه های امام حسین علیه السلام، اشکال ندارد. مادر شهید حمید نامجو باغینی عنوان کرد: مجید گفت، مامان کاش زودتر آمده بودم؛ چرا که زبانم قفل شده بود؛ مجید گفت که حمید را زدند، زیر پایش پر از خون شده بود، اشهد ان لا اله الا الله را گفت و افتاد؛ مردم او را به مسجد بردند و با پارچه جای گلوله ها را بستند و پس از آن او را به بیمارستان راضیه فیروز بردند؛ اما ما را به بیمارستان راه ندادند. وی ادامه داد: زمانی که برادرم با همسر برادرم آمد، احوال پرسی کردیم اما این در حالی بود که تمام بدنم می لرزید، برایشان چای دم دادم و چای را که آوردم، برادرم گفت در این شرایط برای ما چای می آوری؟ حمید در بیمارستان است؛ گفتم ما رفتیم که او بیمارستان برود تا کشته شود؛ در این زمان همسرم به خانه آمد و پرسید چه اتفاقی افتاده، گفتم حمید تیر خورده، همسرم گفت زمانی که حمید تیر خورده من بدنم به یکباره لرزیده و متوجه شده ام که برای فرزندم اتفاقی افتاده است. خراسانی گفت: همسرم خطاب به برادرم گفت که نمی شود بیمارستان برویم و حمید را ببینیم؟ برادرم گفت که اجازه نمی دهند؛ سپس برادرم گفت که بگذارید با یک دکتر آشنا تماس بگیرم که می تواند ما را به بیمارستان ببرد؛ با دکتر به بیمارستان رفتیم و دیدم که حمید بر روی تخت خوابیده و او را عمل کرده اند. مادر شهید حمید نامجو بیان کرد: حمید به دکتر در مورد وضعیت خود گفت، دکتر پرونده اش را خواند و دوباره رفت و با حمید صحبت کرد و دوباره آمد و پرونده را خواند، برادرم پرسید که چرا از خواهر زاده ام سوال می کنید و پرونده را می خوانید؟ دکتر گفته بود در شکم او هیچ چیزی وجود ندارد و همه چیز را در آورده اند؛ پرونده را می خوانم هیچی ندارد و زمانی که با او حرف می زنم راحت حرف می زند و این عجیب است. وی در پایان خاطر نشان کرد: ما در آنجا حتی نمی توانستیم گریه کنیم و پس از گذشت دو روز حمید در سیزدهم محرم به شهادت رسید. انتهای پیام/
منبع:دانــا ? روایت شهادت "حمید نامجو" از زبان مادرش
این مطلب بدون برچسب می باشد.
مسئول واحد مردمشناسی اداره میراث فرهنگی کرمان گفت: کرمانیها دو روز قبل از عید را «علفه مرده ها» میگویند که به شب علفه معروف است؛ در این ایام برای اموات خود خیرات میکردند و بر این باور بودند که اموات در این روز به پشت بام میآیند و منتظر هستند تا برای آنها خیرات فرستاده […]
روح الله خواجویی گفت: افرادی که در سالهای قبل قبری را پیش خرید کردند حق خرید و فروش آن را ندارند. به گزارش فت فتو؛ روح الله خواجویی مدیر عامل سازمان مدیریت آرامستان های شهرداری کرمان در گفتگو با راه آرمان در رابطه با فروش قبر گفت: قیمت قبرها براساس مصوبه شورای اسلامی شهر است […]
غلامرضا نخعی پور از آغاز فعالیت مدارس در ستاد اسکان نوروزی از ۲۵ اسفند ۱۴۰۰ تا ۱۰ فروردین ۱۴۰۱ و آمادگی ۲۵۵ مدرسه در استان کرمان برای پذیرش مهمانان نوروزی خبر داد. به گزارش فت فتو؛ به نقل از “راه آرمان” غلامرضا نخعی پور سرپرست معاونت پژوهش، برنامه ریزی و توسعه منابع آموزش و پرورش […]
غلامعباس نکونام گفت: در پنج بازه زمانی اعزام زائران مردمی و محلات انجام می شود که در هر بازه ظرفیت اسکان ۹۰۰ نفر را داریم؛ اما با توجه به شیوع بیماری کرونا پیش بینی می شود که بتوانیم در خدمت بیش از سه هزار نفر زائر باشیم. به گزارش فت فتو؛ غلامعباس نکونام در گفتگو […]
6 − =