رزمندگان کرمانی از طولانی‌ترین عملیات دفاع مقدس می‌گویند؛ والفجر ۸ «ویژه» بود

انجام عملیات قطعی بود، سوز و سرمای شب در کنار اروند به‌جان‌ها می‌نشست، اما دل‌ها گرم بود به یاری خدا و با رمز «یا زهرا (س)»، رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله کرمان در نیمه‌های شب به دل اروند خروشان زدند و آن شب، شبی شد عجیب و ماندگار در عملیات والفجر ۸. فت فتو – کرمان؛ […]


انجام عملیات قطعی بود، سوز و سرمای شب در کنار اروند به‌جان‌ها می‌نشست، اما دل‌ها گرم بود به یاری خدا و با رمز «یا زهرا (س)»، رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله کرمان در نیمه‌های شب به دل اروند خروشان زدند و آن شب، شبی شد عجیب و ماندگار در عملیات والفجر ۸.

فت فتوکرمان؛ مهسا حقانیت: شب از نیمه گذشت، اروند، وحشی‌تر از همیشه بود، اصلا این اروند آن اروند پنج، شش ماه گذشته نبود که نیروهای اطلاعات و عملیات لشکر ۴۱ ثارالله آن را شناسایی کرده بودند، اما غواصان دریادل وارد رود شدند و طولانی‌ترین عملیات دفاع مقدس با رمز «یا زهرا» از آن شب عجیب آغاز شد، عملیات والفجر ۸.

انگار حاج قاسم چند نفر بود

امروز ۲۰ بهمن‌ماه سالروز عملیات والفجر ۸ در سال ۶۴ است، سپاه ثارالله استان کرمان در سی و هفتمین سالروز این عملیات غرورآفرین اقدام به برگزاری آیین بزرگداشت عملیات والفجر ۸ با حضور جمعی از یادگاران دفاع مقدس، خانواده شهدا و مردم در حسینیه ثارالله کرد، آیینی که با روایتگری رزمندگان این عملیات و برنامه‌های متنوعی مانند پخش نماهنگ، اجرای سرود و مدیحه‌سرایی همراه بود.

در همین حال حسین متصدی از رزمندگان اطلاعات عملیات لشکر ۴۱ ثارالله در عملیات والفجر ۸ می‌گوید: همیشه در چهار نقطه عملیاتی کشور از غرب و جبهه میانی تا شلمچه و فاو حضور داشتم و هر نقطه‌ای که می‌رفتیم، سردار حاج قاسم سلیمانی را می‌دیدیم، یعنی جوری می‌دیدیمش انگار یک نفر نبود و چند نفر بود، خستگی‌ناپذیری سردار مثال‌زدنی بود.

وی ادامه می‌دهد: در والفجر ۸ یکی از مهمترین مسائل ما بحث زمین عملیات بود و ما برای کسب اطلاعات، ساده‌ترین شناسایی‌ها را داشتیم زیرا مساحت زمین و موانع دشمن نسبت به دیگر عملیات‌ها محدود بود، اما یک مانع عمده داشتیم که اروند بود و هیچ شناختی از آن نداشتیم.

این یادگار دوران دفاع مقدس با اشاره به اینکه مهرماه ۶۴ برای شناسایی از هورالعظیم به منطقه والفجر ۸ رفتیم، می‌افزاید: از اروند با شهید یزدانی و چند نفر از دوستان عبور کردیم، اروند در شبانه‌روز چهار حرکت داشت و تحت تاثیر جزر و مد دریا بود و در شرایط مختلف از اروند عبور کردیم و از سکون کامل تا بیشترین سرعت اروند را برای شناسایی می‌رفتیم.

متصدی ادامه می‌دهد: حدود ۳۰ مرحله به‌صورت رفت و برگشت از اروند عبور کردیم و سه مرحله توانستیم به نقطه محوری عملیات برسیم.

وی معتقد است، عملیات والفجر ۸ این‌طور نبود که یک نفر شناسایی و یا یک نفر آن را فرماندهی کرده باشد، بلکه نیروی دیگری پشت سر رزمندگان قرار داشته است.

مجوز بیان ۳ کلمه را داشتم

متصدی درباره شبی که عملیات والفجر ۸ آغاز شد، می‌گوید: آن شب سردار سلیمانی به من مجوز داده بود فقط سه کلمه حرف بزنم، گفته بود موقعی می‌پرسم، حسین کجایی؟ اگر کنار اروند بودی می‌گویی، «شهید ابراهیمی»، وسط اروند بودی «شهید حاجوی» و داخل محور هم رسیدی بگو «حاجی باقری».

وی ادامه می‌دهد: وقتی لب اروند رسیدیم، دیدم، غوغاست یکی از کسانی بودم که اروند را از همه بهتر می‌شناخت، اما آن شب اروند را نمی‌شناختم، توفان شده بود و هیچ‌وقت اروند را در ۵ ماه شناسایی به این عظمت ندیده بودم، حاج قاسم تماس گرفت و پرسید، حسین کجایی، گفتم اینجا را نمی‌شناسم، گفت با توکل بر خدا حرکت کنید.

این رزمنده دفاع مقدس بیان می‌کند: نیروها آرایش گرفتند و به فاصله ۲۰ متر با یک سیم مخابرات به هم وصل بودند که از هم جدا نشوند، یک لحظه موجی به‌عظمت یک کوه آمد و گروهان رفت بالا و پایین که آمد، نگاه کردم دیدم نه سمت راستم و نه سمت چپم خبری از دسته نیست و فقط ۵ نفر مانده بودند.

متصدی اضافه می‌کند: فرمانده گردان پشت سرم بود، گفتم برو به محور و خودم در اروند ماندم و ۳۰، ۴۰ نفر از بچه‌ها را جمع کردم، دست‌شان را به دست هم دادند و به آن طرف اروند رسیدند.

وی در حالی که بغض راه گلویش را بسته است، ادامه می‌دهد: هنوز که هنوز است بغض آن شب در دلم هست، نگاه کردم به آسمان و گفتم، یا فاطمه الزهرا(س)، ناگهان زانویم خورد به گل و برای خودم ناباورانه بود که به لب محور رسیدیم، بچه‌های تخریب کارشان را شروع کردند و گروهان را داخل محور بردند.

این یادگار دوران دفاع مقدس عنوان می‌کند: دیگر نیروها هم از اروند عبور کردند و به ما پیوستند، عراقی‌ها داشتند مانع می‌کاشتند، ساعتم را نگاه کردم، ۵ دقیقه به آغاز عملیات مانده بود، بچه‌ها را برگرداندم به محوری که باز شده بود تا تلفات ندهیم و نیروها زیر خاکریز عراق آماده بودند. سر ساعت عملیات آغاز شد و بچه‌ها ریختند روی محور و این یکی از بهترین عملیات‌هایی بود که انجام دادیم.

متصدی می‌گوید: دل‌نگران قایق‌هایی بودم که قرار بود نیروهای ما را به این طرف اروند بیاورند، اما دریا همان‌طور که توفانی شده بود، همان‌جور هم آرام گرفت و قایق‌ها آمدند.

نخل‌ها ایستاده می‌میرند

وی در پایان سخنان خود به خاطره‌ای شهید یوسف‌اللهی از شهدای عملیات والفجر ۸ می‌پردازد، همان شهیدی که حاج قاسم وصیت کرد در کنار وی دفن شود، متصدی بیان می‌کند: با شهید یوسف‌اللهی در جاده می‌رفتیم رو کرد به من و گفت چی می‌بینی، گفتیم یک دشت و نخل‌های سوخته، گفت اگر درست نگاه کنی، می‌بینی نخل‌ها ایستاده می‌میرند، آن زمان متوجه حرفش نشدم، اما حالا می‌دانم اگر خواستی بمانی و استقامت داشته باشی باید ریشه‌هایت به‌جایی وصل باشد.

آن شب «ویژه» بود

سردار عبدالرضا رحیمی از دیگر رزمندگان دوران دفاع مقدس نیز می‌گوید: امام راحل و مسؤولان و فرماندهان جنگ به این نتیجه رسیده بودند که باید عملیات گسترده و خاصی صورت گیرد تا سرنوشت جنگ را عوض کند و بر این اساس عملیات والفجر هشت مطرح شد که خیلی مخالف و موافق داشت، بنابراین با حساسیت بیشتری روی این منطقه کار کردیم.

وی ادامه می‌دهد: شهیدان یوسف‌اللهی، یونس زنگی‌آبادی و حسن یزدانی و دیگران چهار، پنج ماه کار اطلاعات و شناسایی را انجام دادند تا منطقه را بشناسند و بهترین زمان عبور غواصان از آب را بدانند.

رحیمی اضافه می‌کند: برای فریب دشمن هم اقدام کرده بودیم و بسیاری از لشکرها در منطقه هور خیلی بودند و به همه قبولانده بودند که منطقه عملیات اینجاست.

وی عنوان می‌کند: نقطه حساسی را برای عملیات والفجر ۸ انتخاب کرده بودیم زیرا نفت عراق از این منطقه صادر می‌شد و موشک‌های عراقی هم در این منطقه مستقر بودند و ما را می‌زدند.

این رزمنده دوران دفاع مقدس با اشاره به اینکه عملیات والفجر ۸ با ایام فاطمیه همزمان شده بود، می‌گوید: روحانیان در بین ما حضور داشتند و ذکر و توسل زیادی داشتیم و بچه‌ها از نظر روحی و معنوی آماده شده بودند.

رحیمی ادامه می‌دهد: شب عملیات والفجر ۸ باران می‌بارید، یک شب ویژه بود، اروند توفانی شده بود و توسل‌هایی که به ائمه داشتیم به بچه‌های ما قوت قلب داد که به آب بزنند و به نقطه هدف برسند و عنایت الهی در عملیات والفجر ۸ شامل حال ما بود.

بمباران شیمیایی در والفجر ۸

وی نیز از شهید یوسف‌اللهی سخن به‌میان می‌آورد و درباره نحوه شهادت وی عنوان می‌کند: بمب شیمیایی بر روی سنگر بچه‌های اطلاعات افتاد و مایع شیمیایی روی بدن‌شان ریخت و شهید شدند.

این یادگار دوران دفاع مقدس با اشاره به اینکه بسیاری از بچه‌های ما با بمباران شیمیایی در والفجر ۸ به‌شهادت رسیدند، اضافه می‌کند: عملیات والفجر ۸ به‌مدت ۷۵ روز به‌طول انجامید و طولانی‌ترین عملیات دوران دفاع مقدس بود.

حاج قاسم قوت قلب ما بود

رحیمی تصریح می‌کند: گاهی عراقی‌ها آنقدر به ما نزدیک می‌شدند که به حاج قاسم می‌گفتم، ببین، رسیدند، او می‌ایستاد و عملیات را در اوج بحران هدایت می‌کرد و رزمندگان ما به قوت قلب و فرماندهی مقتدرانه او در این شب‌ها و روزهای سخت ۷۵ روزه عملیات والفجر ۸ مقاومت کردند و ما امدادهای الهی را می‌دیدیم.

وی در پایان سخنان خود یادآور می‌شود: عملیات والفجر ۸ مقدمه‌ای شد که ابرقدرت‌ها و پشتیبانان عراق به این نتیجه برسند که ایران بتواند جنگ را پیش ببرد و می‌خواستند قطعنامه‌ای علیه ایران صادرکنند، اما امام با هوشیاری آقای ولایتی را به سازمان ملل فرستاد و قطعنامه‌ای قبول شد که حقوق ما در آن گنجانده شده بود.

والفجرهای ۸ بی‌شماری را پیش‌رو داریم

 سردار محمدعلی نظری با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای غرورآفرین عملیات والفجر ۸ بیان کرد: والفجر ۸ با نصرت الهی، اتکال به خداوند، نبوغ فرماندهان و اعتقاد رزمندگان و توسل به حضرت زهرا(س) انجام شد و رزمندگان ما از رودخانه‌ای عبور کردند که جزو چهار رودخانه دنیاست که از جهات مختلف مانند پوشش گیاهی، سست بودن زمین و نوع حرکت آب غیرقابل عبور است.

فرمانده سپاه ثارالله استان کرمان ادامه داد: دشمن فکر نمی‌کرد رزمندگان ما از اروند وارد عملیات شوند، بنابراین غافلگیری دشمن را در این عملیات داشتیم.

وقتی فرمانده عراقی شکست را پذیرفت

نظری ادامه داد: مسائل حفاظتی در عملیات والفجر ۸ بسیار مطلوب بود و حتی بعضی از رزمندگان هم محور اصلی عملیات را نمی‌دانستند و انتقال نیروها، مهمات و سایر تجهیزات در هورالعظیم و ام‌الرصاص به حدی بود که یکی از فرماندهان لشکر عراق در خاطراتش می‌گوید به من گفتند در هورالعظیم و ام‌الرصاص تحرکاتی‌ست و اینقدر تحرکات واقعی بود و اصل فریب به‌درستی انجام شد که این فرمانده تمام نیروهایش را به این مناطق برد و تا سه روز وقتی می‌گویند حمله در اروند است، باور نمی‌کرد و اعتراف می‌کند در این آوردگاه شکست خورده است.

به گزارش فارس، برگزاری آیین‌های گرامیداشت عملیات‌های دوران دفاع مقدس منقش مهمی در بیان رشادت‌های رزمندگان ما و معرفی شهدا دارد، بنابراین به‌نظر می‌رسد برنامه‌ریزی دست‌اندرکاران باید به‌نحوی باشد که زمینه حضور نسل جوان از جمله دانش‌آموزان و دانشجویان در این برنامه‌ها فراهم شود تا به صورت چهره به چهره با یادگاران دفاع مقدس ارتباط برقرار کنند و پاسخ پرسش‌های‌شان درباره جنگ هشت ساله را بگیرند و جهاد تبیین مد نظر رهبر انقلاب اسلامی محقق شود.

پایان پیام/۸۰۰۱۹/ب





رزمندگان کرمانی از طولانی‌ترین عملیات دفاع مقدس می‌گویند؛ والفجر ۸ «ویژه» بود

منبع: فــارس
? رزمندگان کرمانی از طولانی‌ترین عملیات دفاع مقدس می‌گویند؛ والفجر ۸ «ویژه» بود