مهر نامهربان

گروه استان‌های فت فتو؛ شاید طی دو سه سال اخیر، طبیعت با آیین ناساز کرونا، تلاش کرد؛ شوق مهر را منکوب عصیان خود کند، اما ذات مهر با هیجان دانش آموختن عجین است و هیچ‌گاه از حرارت آن کم نخواهد ‌‌شد. به تقدیر طبیعت، خزان هزار رنگ از راه می‌رسد و مهر با ‌‌شمیم مدرسه […]

گروه استان‌های فت فتو؛ شاید طی دو سه سال اخیر، طبیعت با آیین ناساز کرونا، تلاش کرد؛ شوق مهر را منکوب عصیان خود کند، اما ذات مهر با هیجان دانش آموختن عجین است و هیچ‌گاه از حرارت آن کم نخواهد ‌‌شد.

به تقدیر طبیعت، خزان هزار رنگ از راه می‌رسد و مهر با ‌‌شمیم مدرسه و هیجان نجیب بچه مدرسه‌ای‌ها و شور و ‌شعف جامعه از حضور میلیون‌ها دانش‌آموز و دانشجو، بوی امید و جان‌مایه‌ای از آرزوهای قشنگ می‌گیرد.

براساس بایسته‌های ملی، آموزش رایگان باید در تمام مدارس به شکلی زنگ حضور در کلاس‌ها را به صدا درآورد که هیچ احدی، خانه‌نشین فقر و فاقه آموزشی نبا‌‌شد و به همین باور است که ده‌ها مدرسه از انواع مختلف وجود دارد تا این وظیفه ملی را به سامان رسانند و اتفاقاً تمام ظلم آموزشی از همین جا آغاز می‌شود که در زیرساخت توفیقات وابسته به تحصیل از همان بنای نخست به حق و یا ناحق، تعدادی در پیش‌فرض آموزشی موفق خواهند بود و بعضی از تحصیل، طرفی برنخواهند بست و فقط ضریب سواد عمومی را تأمین می‌کنند و قرار نیست از این معیار آموزشی بنا به هر مدرکی که وابسته به مقاطع تحصیلی کسب می‌شود؛ حائز شرایط خاص اجتماعی در زمینه‌های اشتغال، مدیریت و ازدواج و… شوند.

با مطالعه توفیقات سال اخیر آموزشی، تحقیقاً تمام رتبه‌های برجسته کنکور نصیب پول‌پردازان در سیستم آموزش به اصطلاح غیرانتفاعی بوده که این روزها از ارقامی صحبت می‌شود که تا دامن عرش، دست مستمندان آموزشی به آنها نخواهد رسید و کماکان عدالت آموزشی از خط آغاز رو به فناست.

انواع مدارس پول‌محور، محتوای انسانیت حاصل از ادراک متعالی را فراموش می‌کنند تا در رقابتی سراسر باخت، نخبگان را برای سفر به ینگه دنیا آماده کنند و جامعه، دست حسرت بر سر بکوبد و از فرار مغزها بنالد و متعاقب آن شاهد نفوذ ضدفرهنگ‌های به ظاهر مدرنیته باشد و یا در کمترین ره‌آورد شوم، حس نابرابری بین اولاد مملکت را شاهد باشیم.

مهر، خط شروع ویرانگری آموزشی است که در قسمتی از کلان‌شهرها، مدارس خاص به آیین فرنگ و نمایه ناموزون فرهنگ با شهریه‌های سر به فلک کشیده در کار آموزش جلوه‌گرند و در بخشی نیز مدارس به شدت شلوغ دولتی که فقط نام دولتی را به اعتبار آموزش رایگان یدک می‌کشد و اتفاقا اولیای دانش‌آموزان وظیفه تأمین غیررسمی هزینه‌های آب و برق و تجهیزات و تأمین نیروی خدمه را محض رضای خدا به عهده گرفته‌اند تا آموزش رایگان فقط به عنوان یک قصه قدیمی، زینت قانون باشد و بس و از قضا، اطلاعیه‌های صادره از وزارت فخیمه آموزش و پرورش که دریافت هر وجهی را خطا می‌داند؛ بسیار مضحک است؛ چراکه اولیا مدارس با تعویض قالب‌ها، کار خود را می‌کنند تا مبادا کسی هوس تحصیل رایگان داشته باشد و در این میان چه بسیارند که قید تحصیل اطفال خود را می‌زنند که یقینا رسیدگی به خوراک و لباس فرزند مهم‌تر است و با شتاب سرسام‌آور نرخ تورم، بی‌گمان رنگ ناچیز سفره از زنگ مدرسه اهمیت بیشتری خواهد داشت.

شکل‌گیری رفتارشناسی و استعدادسنجی دانش‌آموزان در کشورها براساس آیین آموزش

مدارس خاص، اصالت رقابت کلی دانش‌آموزان را به بخش خاصی از جامعه هدایت می‌کنند و اساساً جمعیت فراوانی در حسرت مدارس خاص، ناگزیر به انتخاب مدارس معمولی هستند که در زمینه‌های تعهّد و تبحّر، سَیَستم آموزشی به گرد پای مدارس خاص نخواهد رسید و نکته چنین است که افراد با ضریب هوشی وابسته به مایه‌داری والدین در منطقه‌ای بی‌منطق از جغرافیای عدالت! باهم رقابت برجسته به منظور تصاحب صندلی‌های مرغوب دانشگاهی و به تبع آن کسب موقعیت‌های خاص شغلی و اجتماعی و حتی سیاسی و اقتصادی دارند و جمعیت دیگری با کمبودهای متعدد، ابتدا شرایط رقابت را تجربه نمی‌کنند و اگر رقابتی هم باشد به منظور اخذ برگه مدرکی بی‌بها خواهد بود که در نهایت نرخ سواد عمومی را تضمین می‌کند و چه بسیار رانندگان شریف و  پاکبانان نجیب و کارگران محجوب هستند که با مدراک و مدارج بالای علمی به کمترین سطوح شغلی نائل آمده‌اند و در مقابل، گزیدگان مدارس خاص، سمت و جایگاه سروری و سیادت و ریاست بر این قشر را به عهده دارند و همواره از سختی‌های مدیریت در رنجش و عذابند!

آیین آموزش در تمام کشورهای پیشرفته براساس رفتارشناسی و استعدادسنجی دانش‌آموزان شکل می‌گیرد و چه بسا افراد هوشمند و خاص از همان آغاز کار برای بخشی از فعالیت‌های خاص هنری و حرفه‌ای انتخاب شوند و بیهوده در عرصه علوم تئوری پرسه نزنند؛ اما در حوالی ما اگر دانش‌آموز ریاضی نداند و یا در زبان خارجه به تبحر دسترسی نداشته باشد و یا نمره‌های خوبی در فیزیک و شیمی اخذ نکند با انگ جهالت، نقره داغ می‌شود در حالی که دوران ابتدایی باید روزگار تحصیل شیوه‌های زیست و محافظت از محیط زندگی باشد و متاسفانه زمینه‌های توفیق فرزندان فقط در بد و خوب و عالی عملکرد آموزشی در نگاه معلمان خلاصه می‌شود که اتفاقاً همین عبارات به ظاهر ساده، نرخ کیفیت زندگی آینده دانش‌آموزان را تعیین می‌کند.

حضور تبعیض آموزشی با ایجاد مدارس متعدد و نرخ شهریه‌های نجومی، مهر ماه هر سال را در اوج نامهربانی تعریف می‌کند که نتیجه فعالیت‌های آموزشی از همان نخست هویداست و تحصیل، جز رنج مضاعف بر نداری والدین نخواهد بود.

نظریه پردازان آموزشی بر اساس بایسته‌های تعلیم و تربیت در اسلام، محورهایی را در قالب طرح تحول مدارس نوشته‌اند که با تعدد مدارس در شکل و محتوا مغایرت دارد و زمینه‌های تبعیض به شکل ناجوانمردانه، بخشی از استعدادها را می‌کوبد و بخش دیگری را راهی ینگه دنیا می‌سازد که در هر دو سوی معادله، کشور با فقر نیروی تفکر و کار مواجه خواهد شد.

نگارنده در چند مقاله آرزو کرده است که ای کاش آموزش و پرورش از قالب وزارت‌خانه به هیئت سازمان مستقل در تصمیم‌گیری و وابسته به دولت در تأمین هزینه‌ها به تولیت شورای عالی آموزش و پرورش درآید و رئیس این ساختار برای دوره‌های حداقل ده ساله انتخاب شود تا مجموعه اهداف ساختاری وابسته به سلایق دولتمردان و وزرا در هر دوره تغییر نکرده و با تدوین آیین‌نامه‌ای نوین و جامع تمام مدارس با تأمین بهترین نیروهای علمی برخوردار از بهترین حقوق و مزایا در خدمت عموم دانش‌پذیران باشند و حکایت نقطه سرخط‌های تصمیم سازی وزرا در هر دولت بنا به سلیقه‌های سیاسی نتواند بر ساختار آموزشی کشور آسیب بزند.

مهر آغاز می‌شود و پدر دل در گرو نان و معاش دارد؛ بنابراین هیچ گاه در پی کشف استعداد فرزندان خود نیست که در هر موقعیتی از زندگی بروز می‌دهند و همین بی‌مهری ناگزیر، سنگ بنای به بطلان طفلی می‌شود که در پی رفتار بعضاً نامطلوب در آینده نه چندان دور، جمعیتی را اسیر افسوس می‌سازد.

مهر از راه می‌رسد تا تفاوت بین کیف و کتاب و دفتر و قلم و نوع پوشش دانش‌آموز و کیفیت ایاب ذهاب و البته تفاوت در نوع مدارس و … ذهن دانش‌آموز کم‌برخوردار را در اسارت چراها غرق و افکار فرزندان متمول را در بند غرور تعریف ‌کند تا در هر دو سوی قضیه، شاهد جامعه‌ای نااستوار در کیفیت ذهنی زندگی باشیم.

مهر با همان دلنگرانی‌های مشق‌های ناتمام و حضور به موقع در صف کلاس و تلاش برای مبصر شدن و ریاست بر کلاس با درج اسامی بچه‌ها در دو ردیف خوب‌ها و بدها و ترک کلاس به بهانه آوردن گچ و تخته‌پاک‌کن و … زیبا بود و ای کاش با حذف تبیض‌های آموزشی باز هم شاهد شکوفایی تمام جمعیت نوباوگان سرزمین مهر و زیبایی باشیم تا دیدن کودکان کار بر چهارراه‌های دلواپسی که دستمال کاغذی تعارف می‌کنند تا عرق شرم برچینیم و یا اسپندمان می‌سوزانند تا در فقر آنها به چشم نیاییم و یا اینکه شیشه دودی خودرو ما را صیقل می‌دهند تا آنها را ببینیم؛ آزارمان ندهد.

سیدرضا جزء‌مومنی

انتهای پیام/۴۰۷۸/




مهر نامهربان

منبع:آنـــا
? مهر نامهربان