مشکلات سعادت‌آباد کرمان؛ از فعالیت کمپ سگ‌ها در کنار حسینیه تا جولان زمین‌خواران

اگر با چشم خودم سگ‌های پشت فنس‌های کمپ روستای سعادت‌آباد را نمی‌دیدم که پارس می‌کنند و برایم دُم تکان می‌دهند، باور نمی‌کردم این مرکز با آن همه سگ بیخ گوش مردم و در کنار حسینیه حضرت ابوالفضل (ع) در حال فعالیت است. فت فتو – کرمان؛ مهسا حقانیت: جلوی حسینیه حضرت ابوالفضل (ع) روستای سعادت‌آباد […]


اگر با چشم خودم سگ‌های پشت فنس‌های کمپ روستای سعادت‌آباد را نمی‌دیدم که پارس می‌کنند و برایم دُم تکان می‌دهند، باور نمی‌کردم این مرکز با آن همه سگ بیخ گوش مردم و در کنار حسینیه حضرت ابوالفضل (ع) در حال فعالیت است.

فت فتوکرمان؛ مهسا حقانیت: جلوی حسینیه حضرت ابوالفضل (ع) روستای سعادت‌آباد ایستاده‌ام، تعدادی از اهالی روستا و دو نفر از اعضای شورا هم حضور دارند، با اینکه هوا سرد است، اما بوی نامطبوعی فضا را پر کرده است، صدای پارس سگ‌ها قطع نمی‌شود و سگ‌های زیادی دور و برمان پرسه می‌زنند، اگر با چشم خودم سگ‌های پشت فنس‌های کمپ را نمی‌دیدم که پارس می‌کنند و برایم دُم تکان می‌دهند، باور نمی‌کردم این مرکز با آن همه سگ بیخ گوش مردم و در کنار حسینیه در حال فعالیت است.

خانم زارع چادرش را روی سرش مرتب می‌کند، گوشه لبش را برای لحظه‌ای به دندان می‌گیرد و با حالت تاسف می‌گوید: وقتی مردم از کرمان یا روستاهای اطراف به حسینیه روستای ما می‌آیند و سگ‌ها توی دست‌وپای‌شان می‌روند و باعث ترس‌شان می‌شوند، ما خیلی خجالت می‌کشیم، اما کاری از دست‌مان برنمی‌آید تا زمانی که کمپ سگ‌ها اینجا باشد، وضع‌مان همین است.

او رو می‌کند به همسرش و ادامه می‌دهد: هفته قبل سگ‌ها توی کوچه به ام‌البنین حمله کردند، اگر صغری نرسیده بود، تکه‌تکه‌اش کرده بودند، چند وقت پیش هم که یادت هست به ناصر حمله کردند، مادرها حق دارند، هرجا بچه‌ها می‌روند، دنبال‌شان بروند، آخه می‌ترسند، طعمه سگ‌ها شوند.

سعادت‌آبادی‌ها بارها با چشم خود وانت‌ها و حتی کامیون‌هایی را دیده‌اند که گله‌های سگ را به روستای‌شان می‌آورند و آنها را به این بهانه که کمپ در این روستا وجود دارد، رها می‌کنند و می‌روند، اما این سگ‌ها جایی در کمپ ندارند و آوار می‌شوند روی سر مردم و بچه‌های مردم.

دلخوش به دستور دادستان هستیم

در حالی کمپ نگهداری از سگ‌ها در روستای سعادت‌آباد به فعالیت خود ادامه می‌دهد که بر اساس اسناد رسیده به دست فت فتو رای دادگاه برای جابه‌جایی این مجموعه در یکم آبان‌ماه سال‌جاری صادر شده است.

عضو شورای اسلامی روستای سعادت‌آباد با اشاره به بازدید دادستان جدید کرمان از مرکز نگهداری سگ‌های سعادت‌آباد تصریح می‌کند: آقای بخشی هم گفت این کمپ باید جابه‌جا شود، دل‌خوشی ما این است که می‌گویند آقای دادستان خیلی پشتکار دارد و با کسی هم شوخی ندارد، وقتی دستوری می‌دهد باید اجرا شود.

محمد محمدرضایی عنوان می‌کند: امیدواریم دادستان کرمان با پیگیری برای جابه‌جایی مرکز نگهداری سگ‌های بلاصاحب شر این حیوانات را از سر مردم سعادت‌آباد کم کند و همچنین جلوی زمین‌خوارانی را بگیرد که آرامش ما شورایی‌ها را گرفته‌اند.

این در حالی‌ست که بر اساس قانون علاوه بر دادستانی، نهادهای دیگری ازجمله شهرداری، مرکز بهداشت و دامپزشکی نیز مسؤولیت‌هایی برای جابه‌جایی این مرکز دارند و بعضی از این دستگاه‌ها هم با تایید لزوم جابه‌جایی این کمپ برای کمک به این تغییر مکان قول همکاری داده‌اند.

پارک، داروخانه و خدمات تزریقات نداریم

 خانم زارع در بخش دیگری از سخنانش از قطعی آب و نبود سرویس مدرسه برای بچه‌ها گلایه می‌کند و می‌گوید: سعادت‌آباد مشکلات زیادی دارد، ما اینجا پارک نداریم، بچه‌ها را برای بازی در پارک باید به کرمان ببریم.

آقای خوشاب هم از نبود داروخانه در سعادت‌آباد گلایه می‌کند و خانه بهداشت روستا را مورد انتقاد قرار می‌دهد و می‌افزاید: انگار ما مرکز بهداشت نداریم، حتی تزریقات هم در این مرکز انجام نمی‌دهند و برای تزریق آمپول و یا سرم باید به حاجی‌آباد یا قائم‌آباد برویم.

ورودی روستا یا قتلگاه روستاییان؟

روستای سعادت‌آباد به‌عنوان ورودی کرمان از سمت جاده تهران است و از دو قسمت تشکیل شده و که هر بخش در یک طرف جاده کرمان – باغین قرار دارند، با این وجود اما ورودی این روستا ناایمن است و همچنین برای رفت و آمد به دو طرف روستا باید از دوربرگردان‌هایی استفاده کرد که بسیار خطرناک هستند و تاکنون تصادفات بسیار زیادی هم در این محدوده روی داده است که بعضی از این حوادث منجر به قطع‌نخاع و آسیب جدی و حتی مرگ افراد شده است.

با همان شرایط خطرناکی که برای‌تان تعریف کردم با عبور از دوربرگردان به قسمت دیگر روستا در آن سوی بزرگراه می‌رویم، گله‌های سگ در این طرف روستا هم جولان می‌دهند.

محمدرضایی بیان می‌کند: سعادت‌آباد در واقع ورودی شهر کرمان است، پیشنهاد دادیم یک میدان در اینجا احداث کنند، چراغ چشمک‌زن بگذارند، تابلوی منطقه مسکونی و سرعت ۴۰ کیلومتر و نامه پلیس راه را هم گرفته‌ایم و راهداری باید اقدام کند، اما تاکنون بودجه‌ای نداده‌اند و می‌گویند از کارخانه سیمان کمک بگیرید.

 

 

اتوبوس خط واحد و نانوایی دولتی می‌خواهیم

یکی از دخترهای روستا با دبه شیر به استقبالم می‌آید، گله‌های سگ در فاصله نزدیکی از ما قرار دارند. فاطمه مرادی دختر ۲۳ ساله سعادت‌آبادی‌ست که با وجود اینکه در دانشگاه دولتی هم پذیرفته شده اما نتوانسته به دانشگاه برود، برای اینکه کرایه رفت و آمد از سعادت‌آباد تا کرمان آنقدر زیاد شده است که نه تنها پای او بلکه پای خیلی‌های دیگر هم برای مدت زمان طولانی به کرمان نمی‌رسد.

فاطمه می‌گوید: اتوبوس خط واحد را برای خیلی از روستاهای اطراف کرمان مثل شرف‌آباد و اختیارآباد گذاشته‌اند اما ما سعادت‌آبادی‌ها از آن محرومیم، از اینجا تا میدان آزادی برویم و برگردیم باید نفری ۶۰ هزار تومان کرایه بدهیم، خانواده ما شش نفری‌ست و خواهرم هم با سه‌قلوهایش با ما زندگی می‌کند.

وی نبود نانوایی دولتی را یکی دیگر از مشکلات سعادت‌آباد می‌داند و ادامه می‌دهد: زمین ورزشی برای ساخت سالن ورزشی، استخر و زمین فوتبال داریم، اما کاری انجام نداده‌اند و کلاس کاراته بچه‌ها توی مسجد برگزار می‌شود.

این دختر جوان اضافه می‌کند: آب آشامیدنی سعادت‌آباد هم از ساعت ۵ عصر تا هفت صبح روز بعد قطع می‌شود و تابستان‌ها هم که یک روز در میان آب داریم.

وی از مشکلات بچه‌مدرسه‌ای‌های روستای سعادت‌آباد هم سخن به‌میان آورد و می‌افزاید: ما در روستا فقط دوره اول را داریم، خواهرم کلاس نهم است و از اینجا تا مدرسه باید ماهانه ۹۰۰ هزار تومان کرایه سرویس بدهد، البته پسرها هم برای رفتن به مدرسه‌شان در باغین باید در این هوای سرد کنار جاده بایستند و گاهی ساعت‌ها معطل می‌شوند تا ماشینی بایستد و آنها را به مدرسه برساند.

فاطمه با اشاره به حضور نیروهای غیربومی در مراکز دولتی سعادت‌آباد تصریح می‌کند: ما خودمان هستیم، بچه‌های اینجا تحصیلکرده هستند، چرا باید از شهر نیرو بیاورند.

وام نگیرم باید گاوهایم را بفروشم

این دختر سعادت‌آبادی که با فروش شیر چهار گاو خود هم برای امرارمعاش خود و خانواده‌اش تلاش می‌کند و هم شیر مورد نیاز هم‌ولایتی‌هایش را تامین می‌کند، می‌گوید: دیشب می‌خواستم آگهی فروش گاوها را بگذارم، چون از وقتی یارانه خوراک دام را برداشته‌اند، پول خوراک گاوها هم درنمی‌آید.

وی ادامه می‌دهد: از کفش و لباسم می‌زنم و به گاوها می‌رسم، اما باز هم خوراک‌شان خوب نیست، مگر گاو سرش می‌شود پول ندارم، دلم برای‌شان می‌سوزد، اگر یک وام قرضه‌الحسنه ۴۰، ۵۰ میلیون تومانی به من می‌دادند می‌توانستم گاوها را نگه دارم و شیر مردم روستا را مثل گذشته تامین کنم.

زوج‌های نابارور را حمایت می‌کنیم

یکی از خانم‌های روستا در حالی که دست دختر خردسالش را گرفته است به سمت ما می‌آید، او که مادر سه فرزند است از نبود مهدکودک در روستا و نبود خط واحد برای انتقال بچه مدرسه‌ای‌ها به باغین یا کرمان گلایه دارد و می‌گوید: یک بار برای اینکه فرزندم به جلسه امتحان برسد، ۳۵ هزار تومان کرایه دادم و خیلی هم معطل شدیم.

وی ادامه می‌دهد: پزشک روستا هم که هر شنبه می‌آمد، چند هفته است به اینجا نیامده، یکی دیگر از خانم‌های سعادت‌آباد هم صحبت این زن را تایید می‌کند و می‌گوید: سه هفته است می‌خواهم دکتر برایم سونوگرافی بنویسد، اما هربار که می‌روم از دکتر خبری نیست.

وقتی گلایه خانم‌ها درباره نبود پزشک خانواده را می‌شنوم با آقای دکتر جعفری مدیرکل بیمه سلامت استان کرمان تماس می‌گیرم، زیرا این را خوب می‌دانم که همیشه پاسخگوی خبرنگاران است و اگر بتواند حتما مشکلات را پیگیری می‌کند.

مدیرکل بیمه سلامت وقتی مشکل سعادت‌آبادی‌ها را می‌شنود، می‌گوید شماره‌اش را به دهیار و یا یکی از اعضای شورا بدهم تا به آنها بگوید برای رفع مشکل چه‌کار باید بکنند. البته آقای دکتر بر این موضوع هم تاکید می‌کند که به مردم سعادت‌آباد این خبر را برسانم که بیمه سلامت از زوج‌های نابارور حمایت می‌کند و تا ۹۰ درصد هزینه‌های درمان آنها را پوشش می‌دهد.

چشم زمین‌خواران دنبال زمین‌های سعادت‌آباد است

به زمین ورزشی روستا هم سر می‌زنم، ۸ تا از پسرهای نوجوان روستا آنجا فوتبال بازی می‌کنند، زمین ورزشی در منطقه مرغوبی از روستا قرار داد، این زمین ۵ هزار مترمربعی قرار بود تبدیل به سالن و زمین ورزشی و استخر شود، اما آنقدر خبری از بودجه و ساخت و ساز نشد تا زمین‌خواران وارد منطقه شدند و علاوه بر سایر زمین‌ها، دست روی این زمین هم گذاشتند.

عضو شورای اسلامی سعادت‌آباد تصریح می‌کند: یکی از زمین‌خواران بزرگ کرمان که پرونده زمین‌خواری هم دارد درباره این زمین ادعایی را مطرح کرده است و ما بخاطر زمین ورزش بچه‌ها به دادگاه رفته‌ایم تا این زمین از دست نرود.

او پایه‌های بریده شده دروازه‌های زمین فوتبال را نشان می‌دهد و می‌گوید: چهار دروازه در این زمین نصب شده بود، زمین‌خواران آنها را بریدند تا زمین را تصرف کنند.

دود کارخانه سیمان را سعادت‌آبادی‌ها می‌خورند، نانش را دیگران

در حالی مردم سعادت‌آباد قدردان آقای پویا هستند که با راه‌اندازی یک مجموعه بزرگ بیش از ۲۰۰ نفر از جوانان روستای سعادت‌آباد را مشغول به‌کار کرده است، اما از کارخانه سیمان گلایه دارند که با اینکه دودش به چشم سعادت‌آبادی‌ها می‌رود، اما هیچ کاری برای روستا نمی‌کند، البته عضو شورای سعادت‌آباد به این موضوع اشاره می‌کند که از طرف کارخانه سیمان پیشنهاد کمک ۲۰ میلیون تومانی به شورا شده است و آنها نپذیرفته‌اند، می‌گوید: ما با ۲۰ میلیون تومان چه‌کار کنیم، کارخانه سیمان بیاید و برای روستا پارک بسازد و یا زمین ورزشی بچه‌ها را آباد کند.

لزوم برگزاری جلسه بررسی مشکلات سعادت‌آباد با حضور استاندار کرمان

وی در پایان سخنان خود با اشاره به سفرهای پی‌در‌پی استاندار کرمان به شهرستان‌های جنوبی بیان می‌کند: آقای استاندار همان‌طور که به‌طور مرتب به جنوب استان سر می‌زند به سعادت‌آباد ما هم بیاید و درددل مردم را بشنود و مشکلات‌شان را رفع کند.

توی راه برگشت به مشکلات مردم سعادت‌آباد که فکر می‌کنم، رفع آنها را غیرممکن نمی‌بینم، به نظر می‌رسد با برگزاری یکی، دو جلسه با حضور استاندار کرمان، دادستان مرکز استان و مدیران مرتبط بتوان مشکلات این مردم نجیب را برطرف کرد و رفاه و آرامش را به آنها هدیه داد.

پایان پیام/۸۰۰۱۹/ب





مشکلات سعادت‌آباد کرمان؛ از فعالیت کمپ سگ‌ها در کنار حسینیه تا جولان زمین‌خواران

منبع: فــارس
? مشکلات سعادت‌آباد کرمان؛ از فعالیت کمپ سگ‌ها در کنار حسینیه تا جولان زمین‌خواران