در وصیتنامه شهید «ابراهیم امیریهنزائی» آمده؛ تا آخرين قطره خون خود از اسلام پاسدارى و حراست مىکنم، زيرا دين شرف، فضيلت و آيين عزتنفس و حريت است.
به گزارش گروه فرهنگ وشهادت پایگاه خبری تحلیلی «نذیر کرمان» شهید «ابراهیم امیریهنزائی» دهم خرداد۱۳۴۳، در روستای هنزاء از توابع شهرستان بافت متولد شد. وی تا پايان مقطع متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت، ابراهیم پاسدار بود، سرانجام در هجدهم مرداد ۱۳۶۲، در مهران بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. در ادامه وصیتنامه شهید «ابراهیم امیریهنزائی» را مرور میکنیم؛ بسم رب شهدا والصديقين امروز كه تاريخ ۱۱/۵/۶۲است، عازم جبهههاى نبرد حق عليه باطلم، امروز يكى از عيدهاى من است، چرا كه مسافر جايى هستم كه بهترين خونهاى پاک در آن ديار در راه معبود خود ريخته شده است و خونهاى بهترين فرزندان اسلام و خونهاى مخلصترين انسانها در عصر كنونى ايران زمين است. هدفم جايى است كه از اينجا تا آنجا در هر وجب خاک آن يک شهيد بهخون غلطيده، از صدر اسلام تاكنون در حركت بوده است و اين حركت ادامه دارد و من بهدنبال كاروان اين قافله به راه افتادهام كه اين كاروان را يارى كنم. این قافله اباعبداللهبنعلى (ع) است، در اين راه مىروم تا در آغوش گرم پيكرم «نداى هل من ناصرا ينصرنى» رهبرمان را در سرخى خون و گرمى شهادت پذيرا باشم و كربلا را در آفتاب گرم خوزستان ديدار سازم و قبر رهبر شهيدان تاريخ را زيارت كنم و اين شعار را با دوستان سر دهيم که يا حسين اگر روز عاشورا اكبر، اصغر و يارانت را دادى و ديگر پسرى براى تو نماند ما با تو پيمان بستهايم كه راه تو و هدف تو را ادامه دهيم و تو اى حسين (ع)از گرمى آفتاب بپوشان پيكر خون آلود مرا. خدايا ياريم نما تا از تمامى هوا و هوسها پاک شوم، چون تنها هدفم جنگيدن نيست بلكه هدفم مبارزه با هواهاى نفسانى نيز هست. و اى نور خورشيد بر قلب كوچكم بتاب تا داغى تو قلب مرا از آفات زمینی دور سازد. حسين جان اگر در آن فضاى داغ و خونين جز عده معدودى كسى تو را يارى نكرد و نداى تو را لبیک نگفت، پيروانت در فضاى گرم و خونين ايران زمين دست شهادت را مشت كردهايم و به نداى تو لبيک مىگوييم و به عشق تو به سمت كربلاى ايران مىشتابيم . خدايا تو شاهد باش كه بهخاطر تو و رضاى تو از اين دنيا بريدهام و راه خود را انتخاب كردم و راهى را انتخاب كردهام كه راه حسين (ع) و راه رهبرم خمينى بتشكن است، معبودم الله، مكتبم اسلام ،كتابم قرآن حزبم حزبالله و رهبرم روحالله است. خداوند را سپاس مىگويم كه مرا در اين برهه از زمان به دنيا آورد و به من توانايى داد تا در صف جندالله قرار گيرم خمينى را درود مىفرستم و او را از صميم قلب دوست مىدارم زيرا مرا آنچنان رهبرى کرد تا به معبودم الله برسم و آن گلوله را دوست مىدارم كه قلبم را سوراخ سوراخ مىكند، آن خمپاره و تركش را دوست مىدارم كه پيكرم را پارهپاره مىكند چرا كه مرا از اين خاکدان پست رهايى مىبخشد و به لقاءالله پيوند ميیدهد و تا آخرين قطره خون خود از اسلام عزيز پاسدارى و حراست مىکنم زيرا اسلام دين شرف، فضيلت و آيين عزتنفس و حُريت است. كسى كه مىخواهد مسلمان واقعى باشد و بهطور كامل از تعاليم اسلام پيروى كند بايد از هر قسم پست و حقارت بپرهيزد و آزادگى خود را با هيچچيز معامله نكند و از اين پس هجرت كردن در راه خدا و جهاد كردن در راه او به هر قيمتى كه شده بايد انتخاب كرد، چرا كه قرآن كريم هم مىفرمايد « الذين امنوا و هاجروا و جاهدوا فى سبيل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عند الله اولئك هم الفائزون». در اين راه چون هجرت و جهاد را انتخاب كردهام همانند آموزگارم حسين (ع) كه دين شهادت را به همه آموخته بايد در راه اين هدف مقدس جان و مال خود را با خداوند معامله کنم كه قرآن كريم مىفرمايد «ان الله اشترى من المومنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة يقاتلون فى سبيل الله و يقتلون »بهدرستی كه خداوند خريدارى مىكند اهل ايمان را به بهاى بهشت آنان كه در راه خدا كارزار مىكنند و در راه خدا كشته مىشوند. انتهای خبر/ طهماسبی منبع: نوید شاهد