آنجا که شوق خدمت به قافله محرم موج می‌زند

نذیر کرمان کرمان/ آمنه شهریارپناه: این روزها شهر به تکاپو افتاده است، شور اشتیاقی از جنس عشق و دلدادگی که حال و هوایش برای همه ما آشناست.

در پیشانی این حرکت عظیم جوانانی ایستاده‌اند که برخی بزرگ شده مسجد و قد کشیده هیات‌اند و برخی هم تازه به جمع‌شان اضافه شده‌اند، اما وجه اشتراک‌شان همین سه کلمه است، عشق به حسین!

و این جمله کوتاه چه غوغایی در بین ملت امام حسین(ع) ایجاد کرده که همگان خودجوش شهر را سیاه‌پوش و آماده اقامه عزای آقای عاشورائیان می‌کنند.

این روزها کرمان نیز حال و هوای خاصی دارد، مردمش خیمه‌ها برپا می‌کنند تا عزاداران را در گوشه‌ای از آن جای دهند و آنها را به نور و رحمت متصل کنند.

 این روزها از هرجایی که عبور کنی یا به هر مکان مقدسی که سر بزنی برنامه همین است،کسی گوشه‌ای از کاری را گرفته و با علاقه خدمت می‌کند.

در چند ساعت گذشته شاهد بخشی از آماده‌سازی شهر بودم، کسی مجبور نبود کاری را انجام دهد و هیچ کاری هم زمین نمی‌ماند، حیاط بقعه متبرکه عباسعلی کرمان را مثال می‌زنم، کسی مجبور نبود آن ستون بالا بلند و سنگین را بلند کند و درست در وسط حیاط جای دهد تا بتوانند روی آن خیمه‌ای آماده کنند.

اما این کار را با تمام وجودشان انجام دادند، زیر سنگینی وزن آن، قامت جوانان رشید، خمیده شده اما شوق خدمت بی‌منت به عزاداران حسینی از چشمان‌شان بیرون زده و لبهای‌شان را پر از لبخند کرده بود.

یا آن نوجوانی که طناب‌ها را از زیرزمین می‌آورد، شاید برای مادر و پدرش اینطور با اخلاص کار نکند، اما حسین(ع)، جنس غمش فرق می‌کند! جنس ارادت‌مان هم … !

قرار است در این مجالس پر سوز و گداز فریادهای خونین قافله عشق به گوش خلق برسد و در کنارش عاقبت بخیری را نصیب این جوانان کند.

همه در تلاش هستند تا مراسم ارباب‌شان بهتر از همیشه برگزار شود، یکی موکب می‌زند، یکی خیمه آماده می‌کند، یکی پرچم و طبل و زنجیر می‌خرد، یکی پیراهن مشکی‌اش را اتو می‌کشد و یکی هم به فکر پذیرایی است.

همه جا معطر به عطر حسین(ع) است، به عشق … به اشک، دلها آماده پرواز شده و اوج تماشایی آن اربعین است.

پایان پیام/۸۰۰۶۵/ب