وقتی عشق به حاج قاسم ملیت نمی‌شناسد

زائر اهل کشور آذربایجان شهید سلیمانی گفت: جان من در خطر بود و مجبور بودم از پدر و مادرم جدا شوم اما امروز همه مسلمانان خانواده من هستند و پدری مثل حاج قاسم دارم. – اخبار استانها – به گزارش فت فتو از کرمان ، بیش از سه سال از شهادت سردار دل‌ها شهید سپهبد […]

زائر اهل کشور آذربایجان شهید سلیمانی گفت: جان من در خطر بود و مجبور بودم از پدر و مادرم جدا شوم اما امروز همه مسلمانان خانواده من هستند و پدری مثل حاج قاسم دارم.

– اخبار استانها –

به گزارش فت فتو از کرمان ، بیش از سه سال از شهادت سردار دل‌ها شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی می‌گذرد؛ در این مدت گلزار شهدای کرمان و مرقد مطهر سیدالشهدای جبهه مقاومت شاهد صحنه‌های ناب، زیبا و عاشقانه‌ای از حضور زائران و ارادتمندانی بود که خود را از اقصی‌نقاط دنیا به مکان مقدس رسانده بودند. زائرانی که سختی راه به جان خریده و ساعت‌ها در راه بودند تا فقط برای لحظاتی مرقد مطهر شهید سلیمانی را از نزدیک زیارت کند.

یکی از زائرانی که در این ایام به گلزار شهدای کرمان آمده بود حال و هوای غریبی داشت و همین موضوع توجه ما را جلب کرد؛ نامش کوثر نبی اوا بود و با اینکه اهل کشور آذربایجان بود اما فارسی را به خوبی صحبت می‌کرد.

وی در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم با بیان اینکه من یگانه نبی اوا معروف به کوثر نبی اوا، اهل کشور آذربایجان و طلبه جامعه الزهرا (س) هستم، اظهار داشت: ایران زندگی می‌کنم و خیلی خوشحالم که ایران هستم و این روزها توفیق زیارت شهید سلیمانی نصیب من شده است.

زائر اهل کشور آذربایجان مرقد شهید سلیمانی با بیان اینکه ۱۹ سال داشتم که هدایت شدم و تا قبل از آن از دین اسلام خبر نداشتم، افزود: با اسم امام زمان (عج) با دین اسلام آشنا شده و بعد از آن خیلی تحقیق و بررسی کردم و با انقلاب اسلامی ایران، با شخصیت امام خمینی(ره) و شهدای ایران آشنا شدم.

وی با اشاره به اینکه با شهدا به ویژه شهید سلیمانی ارتباط زیادی دارم، گفت: حاج قاسم برای من شخصیت بزرگ و الگویی است؛ ایشان خیلی مردمی بود و من خیلی دوست دارم، پیرو ایشان باشم.

زائر اهل کشور آذربایجان مرقد شهید سلیمانی با بیان اینکه خانواده من مذهبی نیستند و مخالف این بودند که من هم مسلمان شوم و به روش اسلام زندگی کنم، ادامه داد: کلیت مردم کشور ما حجاب ندارند و دین اسلام را خیلی خوب نمی‌شناسند، من هم دین اسلام را نمی‌شناختم.

وی با ابراز اینکه بعد از آشنایی با اسلام، ابتدا به طور پنهانی نماز می‌خواندم اما بعد از اینکه حجاب پوشیدم خانواده‌ام با من مخالفت کردند، افزود: چند سال تلاش و مبارزه کردم که آنها را هم راضی کنم اما راضی نشدند تا اینکه کار به جایی رسید که من از خانواده‌ام جدا شدم.

نبی اوا با بیان اینکه مجبور بودم از پدر و مادرم جدا شوم برای اینکه جان من در خطر بود، گفت: والدین من به هیچ دینی معتقد نبودند و در نهایت کار به جایی رسید که خانواده‌ام من را از ارث محروم کردند اما من نگران نیستم چرا که امروز به خانواده‌ای وارد شدم که همه مسلمانان خانواده من و خواهر و برادر من هستند و پدری مثل حاج قاسم دارم.

وی با اشاره به اینکه رفتار حاج قاسم پدرانه است و وقتی به حاج قاسم نگاه می‌کنی دلت می‌خواهد به او پدر بگویی، افزود: مثل من افراد زیادی هستند که حاج قاسم را پدر خود می‌دانند؛ زمانی که من به کرمان می‌آمدم دوستانم به من نگفتند به حاج قاسم سلام برسان، بلکه گفتند به پدر ما سلام برسان.

انتهای پیام/۵۱۱/




وقتی عشق به حاج قاسم ملیت نمی‌شناسد

منبع: تسنــیم
? وقتی عشق به حاج قاسم ملیت نمی‌شناسد