سیدحمیدرضا هاشمی، آیینه‌دار رشادت‌های بنی‌هاشم

نذیر کرمان کرمان _ آمنه شهریارپناه: بنی‌هاشم در صدر اسلام پشت‌وپناه پیامبراکرم(ص) بودند، آنها دین تازه خدا را از گزند دشمنان حفظ می‌کردند، طایفه نترس ‌و شجاعی که دلاوری‌هایشان قصه لالایی کودکان بود و بزرگان‌شان الگوی مردان شرف و مقاومت! در وصفشان همین بس که عباس‌بن‌علی(ع) ماه هاشمیان بود.

شاید از همان روزهایی که آنها در رکاب پیامبر، فتح‌الفتوح می‌کردند کینه‌شان هم در دل دشمنان کاشته شد، حق هم داشتند، این یاران پیامبر و پیروان علی(ع) داغ‌ها روی دلشان گذاشته بودند.

 اندکی از عداوت و بغض دشمن از هاشمیان را سریال مختارنامه هم به تصویر کشید، جایی که عبدالله‌بن‌زبیر با امام سجاد(ع) سر عناد داشت و بارها از هاشمیان با تنفر یاد می‌کرد.

آن قسمتی که گفتند قصد دارند هاشمیان را در جایی جمع کنند و آتش به رویشان بگشایند، نشان می‌دهد که دشمن برای از بین بردن هاشمیان چه برنامه‌ها داشته که تیرش به سنگ خورده است.

گاهی هم در میان دیالوگ‌هایشان زیرکانه و با هدف، زبان به ستایش آنها می‌گشودند، مثلا در سکانسی که ابن‌اشعث، بن‌حریث را به جنگ مسلم‌بن‌عقیل فرستاد در جملاتی به او یادآور شد: مسلم یک هاشمی است، از تبار حمزه و علی! تا شمشیر در کف او باشد مشکل بتوانیم حریفش شویم.

 رویکرد هاشمیان با همین روند ادامه یافت تا عصر حاضر! جمهوری اسلامی هم از همان ابتدا از همین طایفه‌ی بزرگ و پرافتخار بهره‌ها برد، خمینی کبیر از همین تیره بود که توانست بساط ۲ هزار و ۵۰۰ ساله ظلم را در کشور جمع کند، جانشین خلفش نیز همینگونه است، او از همان روزهای مبارزه تا همین حالا پنجه در پنجه ظلم انداخته و هیچ دشمن قدَری هم حریفش نیست.

یک هاشمی در هر لباسی که باشد رویه‌اش مشخص است، همان خون در وجودش می‌جوشد و همان راه را با قدرت پیش می‌برد.

از تازه‌ترین حرکت قهرمانانه یکی از ستاره‌های بنی‌هاشم یکسال می‌گذرد، حمیدرضای هاشمی سیادت حیدری داشت، بی‌ادعا بود اما جسور و شجاع! او سعی می‌کرد خودش را از دیده شدن و شناخته شدن مخفی نگه دارد، سرش را پایین بیندازد، خدا را در نظر بگیرد و کارش را انجام دهد، تا اینکه خداوند بلندش کرد و نامدارش قرار داد.

حمیدرضا سردار عاشقی بود، درد مردم بلوچ را شناخته بود و سعی داشت مرهمی بر روی آن باشد، تحمل اقداماتش برای تروریست‌های تکفیری سخت بود تا جایی که قلبش را نشانه رفتند، مخفی شدند و با نامردی او را زدند، اگر جنگ تن‌به‌تنی بود می‌دیدیم که چطور صفحه دیگری از حماسه هاشمیان رقم می‌خورَد.

حالا در سالگرد آن اتفاق تلخ، بسیاری از پرده‌ها کنار رفته و آشوبگران در اوج ناامیدی و انزوا قرار دارند و این جمهوری اسلامی است که با جانفشانی و ایثار فرزندانش به قله نزدیک و نزدیک‌تر شده است، این خون‌ها به انقلاب‌مان عزت داد، چه بجا گفتند که وقت کندن در قلعه خیبر است! یک طرفش را رهبر هاشمی ما می‌گیرد و طرف دیگرش را هم شهدا …

پررهرو باد طریق شهادت و مبارک باد اولین سالگرد عروج ملکوتی شهید راه حق، زنده یاد سیدحمیدرضا هاشمی!

پایان پیام / ۸۰۰۶۵ / ش