دختر احمدرضا احمدی با روایتی از زندگی با این شاعر مینویسد: احمدرضای جانم این یک خواهش نیست، یک دستور است: باید شمع تولد صدسالگیات را فوت کنی. به گزارش فت فتو، ماهور احمدی در نوشتاری به مناسبت هشتاد و یکسالگی این شاعر و نویسنده پیشکسوت که این روزها به نقاشی مشغول است نوشته است: «چقدر سخت […]
دختر احمدرضا احمدی با روایتی از زندگی با این شاعر مینویسد: احمدرضای جانم این یک خواهش نیست، یک دستور است: باید شمع تولد صدسالگیات را فوت کنی.
به گزارش فت فتو، ماهور احمدی در نوشتاری به مناسبت هشتاد و یکسالگی این شاعر و نویسنده پیشکسوت که این روزها به نقاشی مشغول است نوشته است: «چقدر سخت است از کسی بنویسی که تمام خوبیست. برای کسی بنویسی که خالق بهترین نوشتههاست. چقدر سخت است دختر شاعر محبوبت باشی. چقدر سخت است مادر پسرکی هشتادویکساله باشی که دلش هنوز مدادرنگی و آلبالو خشکه میخواهد و چقدر آسان و عاشقانه است وقتی روزی هزاربار صدایت میزند و میگوید: «ماهور رنگهایم تمام شده، بذر لادن خریدی؟ ناهار چی خوردی؟ فیلمبرداری خوب بود؟ گربهها چطورن؟ نیما تخمه خریده؟ از شمال فرفره آوردی؟ کتابم امروز صفحهبندی شد، فیلم جدید سوفیا را دیدم، چای دم میکنی؟ از تارا و نوا و پسر سوفی چه خبر؟ آریو آمده؟» و چقدر غمانگیز است وقتی میگوید: «دو ماه دیگر باطری قلبم را باید تعویض کنم، لثهام زخم شده و دندانم زبانم را میزند، امروز قندم پایین بود، چقدر تنها شدهام، دوستانم یکییکی رفتند، میل به غذا ندارم، کمردرد امانم را بریده و…» چقدر با تمام دردها و غمهایش زندگی را متولد میکند، صدای کاردک بر بوم از اتاقش میآید، طنین صدای مرسده سوسا فضایش را پر میکند، شعرهایش را پاکنویس میکند، عکس کسانی را که دوست میدارد روی میزش میچیند. با خداداد باغبان ساختمان از روی بالکن صحبت میکند، چه لذتی دارد وقتی دکمههای پیراهن چهارخانهاش را میبندم و میگوید؛ این پیراهن چهارخانه مدل همینگوی است. چه کیفی دارد وقتی ناخنهایش را میگیرم و گردن لاغرش را نوازش میکنم. چه حالی دارد وقتی دنبال عینکش میگردم و کتابی را از میان آن همه کتاب پیدا میکنم. چه عشقی است وقتی پتو را رویش میکشم، میبوسمش و میگوید: «لای در را باز بذار و چراغ را خاموش کن.»
و عجب دنیایی با او برای من و دوستدارانش ساخته شده.
او باید حالاحالاها زنده باشد. صدساله شود، دوباره دندان دربیاورد و کشف جدیدی جز نوشتن و نقاشی کشیدن داشته باشد.
احمدرضای جانم این یک خواهش نیست، یک دستور است: باید شمع تولد صدسالگیات را فوت کنی.»
احمدرضا احمدی، شاعر و نویسنده متولد ۳۰ اردیبهشت ۱۳۱۹ در کرمان است. از آثار متعدد او در حوزه شعر میتوان به «دفترهای واپسین»، «دفترهای سالخوردگی»، «هزار اقاقیا در چشمان تو هیچ بود» و «روزی برای تو خواهم گفت» و از آثارش در حوزه کودک و نوجوان میتوان به «دیگر در خانه پسرک هفت صندلی بود»، «دخترک ماهی تنهایی» و «مزرعه گلهای آفتابگردان» اشاره کرد.
انتهای پیام
منبع: ایــسنا ? باید شمع تولد صدسالگیات را فوت کنی
آیات نورانی ۴۱ تا ۵۰ سوره «مریم» آیات نورانی به روح بلند شهید آیتالله سید ابراهیم رئیسی و همراهانش تقدیم میکنیم. به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «نذیر کرمان»؛ این آیات را بهنام چهارده معصوم(ع) و به روح بلند شهید آیتالله سید ابراهیم رئیسی و همراهانش تقدیم میکنیم. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَاذْكُرْ فِي […]
درحالیکه هنوز جستجوها برای یافتن رئیس جمهور ادامه دارد مردم سراسر ایران شبزندهدارانه منتظر شنیدن خبرهای خوش هستند. به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «نذیر کرمان» حالی ساعات پنج عصر روز گذشته بود که خبرهایی مبنیبر دچار سانحه شدن بالگرد حامل رئیس جمهوری ایران در فضای مجازی پیچید، در امامزاده صالح نشسته بودیم […]
مدیرعامل شرکت گاز استان کرمان از مصرف ۱۰ میلیارد و ۷۶ میلیون مترمکعب گاز طبیعی در سال گذشته و افزایش مصرف گاز در استان خبر داد. به گزارش گروه اقتصادی پایگاه خبری «نذیر کرمان»؛ محمدرضا سلیمانی گفت: طی سال ۱۴۰۲ در بخشهای مختلف استان بالغ بر ۱۰ میلیارد و ۷۶ میلیون مترمکعب گاز طبیعی مصرف شد […]
امام جمعه کرمان با بیان اینکه مشکلات جامعه با تأسی از سیره اهلبیت(ع) قابل حل است، گفت: باید سیره عملی امام رضا(ع) را در جامعه پررنگ کنیم. به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری «نذیر کرمان»؛ حجتالاسلام والمسلمین حسن علیدادیسلیمانی با تبریک دهه کرامت و میلاد امام رضا(ع)، اظهار کرد: کرامت ویژگی است که در فضائل […]
− یک = چهار