سعید صابر دو سال قبل دستور پخت «یک لقمه مهربانی» را به بسیاری از کرمانیها داد، لقمهای که به اندازه جیب آدمها پیچیده میشود و مستقیم میرود سر سفره آدمهای ندار اما آبرومند شهر. نذیر کرمان – کرمان؛ مهسا حقانیت: سعید صابر دو سال قبل دستور پخت «یک لقمه مهربانی» را به بسیاری از کرمانیها […]
سعید صابر دو سال قبل دستور پخت «یک لقمه مهربانی» را به بسیاری از کرمانیها داد، لقمهای که به اندازه جیب آدمها پیچیده میشود و مستقیم میرود سر سفره آدمهای ندار اما آبرومند شهر.
نذیر کرمان – کرمان؛ مهسا حقانیت: سعید صابر دو سال قبل دستور پخت «یک لقمه مهربانی» را به بسیاری از کرمانیها داد، لقمه مهربانی به اندازه جیب آدمها پیچیده میشود، لقمهای به اندازه یک بشقاب غذا و یا یک دیگ بزرگ پر از غذای نذری که با کمک بچههای گروههای مردمی مستقیم میرود سر سفره آدمهای ندار اما آبرومند شهر.
قصهای که از سیستان و بلوچستان شروع شد و به کرمان رسید
سعید صابر ۳۵ ساله است، از بچههیئتیهای محله مشتاق کرمان، ۱۳، ۱۴ ساله بود که پایش به هیئت متوسلین به امام زمان (عج) باز شد، او در این هیئت قدیمی نفس کشیده، سینه سنگین زده و نمکگیر سفره اباعبدالله الحسین (ع) شده است، در یکی از عصرهای ماه مبارک رمضان با او قرار مصاحبه میگذارم تا درباره پویش «یک لقمه مهربانی» برایمان بگوید.
صابر هم مثل خیلی از بچههای گروههای مردمی و جهادی که دیدهام، اهل حرف زدن و مصاحبه کردن نیست، بیسر و صدا و سربهزیر کارش را انجام میدهد آن هم خیلی شسته و رفته، اینکه حاضر شد با نذیر کرمان مصاحبه کند فقط یک دلیل داشت، «اطلاعرسانی برای مشارکت بیشتر مردم برای کمک به نیازمندان».
حتی عکسی که قرار بود از خودش بفرستد تا همراه با این گزارش منتشر شود را هم نفرستاد و فقط به ارسال چند عکس از لقمههای مهربانی بسنده کرد، بنابراین من هم عکسش را از پروفایل پیامرسان او برداشتم و استفاده کردم.
۵ سال در دهگان سیستان و بلوچستان معلمی کرده و با محرومترین آدمها همپیاله بوده است، خب! وقتی با مردم محروم چشم توی چشم میشوی، دو راه داری یا باید چشمهایت را ببندی و مثل خیلیها بهانهای بیاوری و خودت را به ندیدن بزنی، یا اینکه چشمها را بازتر کنی و پاشنه کفشت را بالا بکشی و تلاش کنی و تلاش کنی تا دردی از درد مردم کم شود.
سعید صابر نمکگیر سفره اباعبدالله الحسین (ع) بود و باید نمک سفره آدمهای محروم میشد، پس راه دوم را انتخاب کرد.
از این فعال اجتماعی میخواهم داستان ورودش به کارهای خیرخواهانه و مردمی را تعریف کند، «رشته تحصیلی من جامعهشناسیست، وقتی جامعهشناس باشی با جامعه در ارتباط هستی و دید جامعهشناس با مردم عادی متفاوت است».
«بعد از فارغالتحصیلی حدود ۵ سال در سیستان و بلوچستان فعالیت داشتم و در مدرسه فرهنگ شهرستان دلگان معلمی کردم، قشر مستمند و نیازمند در این منطقه زیاد بود و از همانجا وارد قصه کمک به نیازمندان شدم».
«در هیئت قاسمبن حسن(ع) دلگان حضور داشتم و کارهای اجتماعی و مشاوره به دانشآموزان آسیبدیده، شناسایی خانوادههای سیلزده و خانوادههای بیسرپرست و بدسرپرست را انجام میدادیم».
«سال ۹۶ به شهر کرمان برگشتم و قصه فعالیتهای اجتماعی در سیستان و بلوچستان را در شهر خودم هم ادامه دادم و فعالیتهای اجتماعی را هم علاوه بر فعالیتهای فرهنگی و مذهبی در هیئت متوسلین به امام زمان(عج) آغاز کردیم».
مزه خدمت به مردم زیر دندانم رفته است
کرونا که آمد، فعالیت صابر و دوستانش هم زیادتر و زیادتر شد، «خیلی خانوادهها بعد از کرونا دچار آسیب شدند، مردهایی که بیکار شدند و خانوادههایی که دستشان تنگ شد، کمکهای مومنانه را بهصورت جدی آغاز کردیم.
تهیه بانک اطلاعاتی جامع از نیازمندان شهر و حاشیه شهر کرمان را هم دنبال کردم به این صورت که قرار شد هر گروه جهادی که خانواده نیازمندی را زیرپوشش داشت، اطلاعات را میگرفتیم و یککاسه میکردیم، اما بعد از کرونا کمکهای مومنانه کمتر شد و دیگر تیمها دور هم جمع نشدند و این بانک هم تکمیل نشد.
انجام یکسری کارها بر میگردد به ویژگی اخلاقی آدمها، من یک آدم احساسی هستم، تحمل درد و رنج اطرافیان را هم ندارم، توی خانوادهمان احساسیتر از همه بودم، به سیستان و بلوچستان رفتم و درد مردم را از نزدیک دیدم و لمس کردم، وقتی دیدم این مردم دردمند اهل ادا نیستند و وقتی کار کوچکی برای یک خانواده انجام دادم و دعاهایی که کردند بهدلم نشست، مزه این کار زیر زبانم رفت.
وقتی مزه یک کار خوب زیر دندانت برود، وقتی خوشت آمد از این کاری که انجام دادی و استمرار دادی و پافشاری کردی، ناخودآگاه این علاقهمندی ایجاد میشود که ادامه بدهی.
من اثر کارهایی که برای مردم انجام میدهیم را در زندگی شخصی خودم و دوستانم میبینم، با تمام توانم پای کار هستم و هدفم این بود به همنوع خودم کمک کنم و دوست دارم تا زمانی که هستم و توان دارم ادامه بدم، به برداشتن سنگ بزرگ اعتقادی ندارم، همان چیزی در توان دارم را انجام میدهم، اگر توانم کمک به دو خانواده است همان دو تا و اگر ۱۰ تا خانواده، پس ۱۰ تا».
پویش یک لقمه مهربانی؛ از مردم برای مردم
جرقه پویش یک لقمه مهربانی در ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱ توی سر سعید صابر زده شد، پویشی که توسط مردم و برای مردم اجرا میشود.
«پارسال قبل از ماه مبارک رمضان در ذهن خودم و بچههایی که کار مردمی و جهادی انجام میدادند جرقه پویش یک لقمه مهربانی زده شد، با توجه به شرایط حاکم بر اقتصاد جامعه، تورم و گرانیهایی که مردم با آن درگیر هستند، با خودم فکر کردم، چکار کنیم مردم بتوانند از فیض افطاری دادن به نیازمندان محروم نشوند و از طرفی تحت فشار هم قرار نگیرند.
پویش ۱۰۰ درصد مردمی یک لقمه مهربانی دو سالگیاش را میگذراند، دومین سالیست که این پویش در سطح شهر و حاشیه و حومه شهر کرمان برگزار میشود هم ماه مبارک رمضان و هم پنجشنبهشبها.
غذاهایی که مردم با عنوان یک لقمه مهربانی برای نیازمندان طبخ کرده اند.
با همفکری به این نتیجه رسیدیم که به فریضه افطاری دادن در ماه رمضان سهولت ببخشیم، روشهای مشارکت زیادی را در نظر گرفتیم تا مردم بتوانند حتی با یک پرس غذا و یا یک لقمه نان و پنیر در ثواب افطاری سهیم شوند و به نیازمندان کمک کنند».
چگونه لقمه مهربانی بپیچیم؟
صابر و دوستانش سه روش مشارکتی را برای اطعام نیازمندان در ماه رمضان در نظر گرفتند، اول اینکه هر داوطلبی در خانهاش وقتی برای خودشان افطاری درست میکند، پیمانه را زیاد کند و غذایی را هم برای نیازمندان در نظر بگیرد و برای اطعام سهیم شود.
خانوادههایی که دوست دارند از غذای خودشان به نیازمندان بدهند وقتی غذا آماده شد با شماره تلفنی که اعلام شده تماس میگیرند و بچههای گروههای مردمی غذا را به دست نیازمندانی میرسانند که از قبل بهطور کامل و با دقت و وسواس شناسایی شدهاند.
روش دوم هم به این نحو است که آن دسته از افرادی که نمیتوانند غذا را طبخ کنند، اما اقلام خوراکی که در منزل دارند را برای تهیه غذای نذری به صابر و دوستانش میدهند.
«ماه رمضان پارسال با اقلامی که مردم دادند سه پخت به اندازه ۴۰۰، ۶۰۰ و یک هزار و ۸۰۰ پرس غذا در برنامه ما برای یازدهم، بیست و یکم و روز آخر ماه مبارک بود، از فردی که چند گونی برنج به ما تحویل داد تا شخصی که میگفت وسع من در حد و اندازه یک کیلو عدس است و میخواهم در اطعام نیازمندان سهیم شوم.
در هیئت، مساجد و فضای مجازی برای یک لقمه مهربانی تبلیغ کردیم و سه آشپزخانه در شهر کرمان در اختیار ما قرار گرفت و یک لقمه مهربانی با حضور گروههای جهادی گستردهتر شد و فعالان اجتماعی و گروههای جهادی برای توزیع غذا بین نیازمندان به ما کمک کردند».
اما سومین راهی که مردم برای یک لقمه مهربانی کمک میکنند که راحتترین شکل آن هم هست، کمکهای نقدیست.
مردم از ۳ طریق می توانند در پویش یک لقمه مهربانی شرکت کنند.
دستمان را جلوی دولتیها دراز نکردیم
بهنظر میرسد اینکه بخواهی یک لقمه مهربانی را به نیازمند واقعی برسانی، از تبلیغ و هماهنگی بگیر تا جمعآوری غذا و توزیع آن هم در سطح بالا، کار سخت و وقتگیری باشد به ویژه اگر بخواهی کار را ساده و شسته و رفته انجام دهی.
صابر اما میگوید: «احساس میکنم اگر فردی با علاقه و دغدغه این کار را انجام دهد، کار شاقی نیست، باید دغدغه کمک به نیازمند در وجود آدمها زنده شود، اینکه سر سفره نشستهای و در حد خودت چیزی برای خوردن داری، اما یک عده هیچی ندارند و حداقلها هم سر سفرهشان نیست، تلنگریست که از جا برخیزی و کاری کنی.
هدف اصلی ما ایجاد این دغدغه بود و روشهای مشارکت را گسترش دادیم و کار را آسان کردیم تا مردم در این قصه دخیل شوند و به همنوع و همشهری خود کمک کنند و دل فردی که بیمار، کارگر یا معلول است و توان مالی ندارد را شاد کنیم.
«ما نه دولتی و نه سازمانی بودیم و نه دستی جلویشان دراز کردیم، ما برخاسته از مردم هستیم و برای رسیدن کمکها بهدست مردم تلاش میکنیم».
مهرمانا؛ اسباببازی و لباس اهدایی هیئتیها برای محرومان
«مهرمانا» نام پویش دیگریست که سعید صابر به همراه هم هیئتیهایش آن را از سال ۹۷ اجرا کرده است، «هیئت ما خانوادهمحور است و در ماه محرم مخاطبان زیادی دارد، حسینیه کودکان هم داریم، سال اول که با آقای پورشیخ مداح هیئت تصمیم گرفتیم مهرمانا را اجرا کنیم،از بچههایی که به هیئت میآیند خواستیم، اسباببازیهایی که نمیخواهند را با خودشان بیاورند، حتی اسباببازی معیوبشان را هم میگرفتیم و تعمیر میکردیم و به نیازمندان میدادیم.
پویش مهرمانا را گسترش دادیم و از مردم خواستیم تا لباسهایی که نیاز ندارند را به هیئت بیاورند آن هم لباس نو و یا در حد نو و لباسهای دسته دوم قابل استفاده و ما با چند نفر از صاحبان خشکشویی در سطح شهر کرمان هماهنگ کردیم و آنها بهصورت داوطلبانه اعلام آمادگی کردند تا خدمات رایگان بدهند و لباسها را میشویند».
بعد از اینکه لباسهای تر و تمیز شد، دوباره به هیئت برمیگردد، لباسها تفکیک میشوند و گروههای جهادی لباسها را تحویل میگیرند و به دست نیازمندان میرسانند.
صابر میگوید: «سه، چهار هزار قطعه لباس جمعآوری کردیم، علاوه بر شهر کرمان به نیازمندان در شهرهای دیگر مانند چترود، گروه راین و ماهان هم لباس ارسال کردیم، درگیر توزیع لباسهای اهدایی بودیم که سیل منوجان آمد و مردم به لباس نیاز مبرم داشتند بنابراین برای تهیه لباس ورود کردیم و ۶ ماشین البسه به این شهرستان فرستادیم».
وقتی آن آدم حسابی آمد
وقتی وارد کارهای خداپسندانه و مردمی میشوی، خدا هم آدم حسابیهایش را میفرستد سراغت، یکی از این آدمها هم سر راه سعید صابر قرار گرفت، یک بازاری آدم حسابی که رابط صابر و لباسفروشان بازار شد.
« این آقا در بازار شهر کرمان برای بازاریان و لباسفروشیها درباره کار ما توضیح میداد و نزدیک عید میآمد و میگفت، صابر بیا این لباسها را از بازاریها برای شما گرفتهام، یک عالمه لباس نو میگرفت و میداد دست ما تا به نیازمندان برسانیم».
غیرمذهبیهایی که بانی دائمی کار خیر شدهاند
وقتی از این فعال اجتماعی میخواهم درباره خاطراتش در این سالها تعریف کند، درباره آدمهایی میگوید که ظاهرشان با آدمهای مذهبی متفاوت است اما دل بزرگی دارند و بی سر و صدا کمک میکنند و میروند.
«بعد از فراخوانی که برای یک لقمه مهربانی دادیم، بعضی آدمهایی بودند که حجاب ضعیفی داشتند، بیحجاب و غیرمذهبی بودند و با تفکرات ما همسو نبودند، همتیپ ما هم نیستند، اما در طرح شرکت کردند و بانی دائمی ما شدهاند، هرجا گیر میکنم به آنها رجوع می کنم.
گاهی مبلغی را واریز میکنند و به من نمیگویند، بعد که پیگیری میکنم، متوجه میشوم یکی از همین آدمهایی بوده که هم تیپ و قیافه ما نیست، اما بانی دائمی کارهای خیر است».
سعید صابر یک آرزوی بزرگ دارد، «از خدا میخواهم، مغرور نشوم و وارد یکسری بازیها که در این مسیر هست هم نشوم».
برای شناسایی نیازمندان واقعی وسواس داریم
شاید این سؤوال شما هم باشد که صابر و دوستانش چگونه افراد نیازمند را شناسایی میکنند؟
«وقتی خانوادهای بهعنوان نیازمند به ما معرفی میشود، خودم هم تحقیق میکنم که مطمئن شوم نیازمند واقعی هستند یا نه، از امام جماعت و معتمدین محله و همسایهها هم تحقیق میکنیم و گاهی آنها را زیرنظر میگیریم و باید به ما ثابت شود نیازمند واقعی هستند تا در لیست قرار بگیرند.
تمام تلاش ما این است که کمکهای مردم بهدست نیازمند واقعی برسد، بعضی از خانوادهها به مرور زمان وقتی کار و شغلی برایشان پیدا میکنیم یا خودشان مشغول بهکار میشوند دیگر شرایط دریافت بسته را ندارد و از لیست ما خارج میشوند».
دوست دارم، عطر غذای نذری در خانهها بپیچد
صابر میگوید: «کمکهای نقدی مردم نسبت به ماه رمضان پارسال بیشتر شده است، اما طبخ غذای خانگی خیلیخیلی کمتر است و مردم ترجیح میدهند به شکل نقدی کمک کنند، در حالی که هدف طرح یک لقمه مهربانی این است که عطر غذای نذری در خانه خودتان پیچیده شود و این حال خوب به شما دست بدهد، حتی اگر پول و اقلام زیادی در خانه نداری، چهار لقمه نان و پنیر هم درست کنی، ما به دست نیازمند میرسانیم تا شما در اطعام نیازمندان سهیم شوی».
این آدمها به لقمههای شما نیاز دارند
سوالهایم که تمام میشود از آقای صابر میخواهم اگر ناگفتهای دارد، آن را با شما همراهان فارس در میان بگذارد، «درخواست میکنم هرکس این مطلب را میخواند و اگر تا این لحظه نیت نکرده یا تصمیم نگرفته است، حالا برای کمک به نیازمندان پای کار بیاید و مطمئن باشید کمک شما بهدست نیازمند واقعی میرسد، بعد هم آثار این کارتان را در زندگی شخصی میبینید، آدمهایی در این شهر هستند که به لقمهای که شما گرفتهای نیاز مبرم دارند».
پایان پیام/۸۰۰۱۹/ب
منبع: فــارس ? این آقا لقمههای شما را «مهربان» میکند
موجی از گزارشها و اعتراضات شهروندان در شهرستانهای بافت، رابر و ارزوئیه در استان کرمان، نشان از نارضایتی گسترده نسبت به نحوه برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی دارد.
دادستان عمومی و انقلاب شهرستان زرند گفت: در پی درگیری میان مهمانان مراسم عروسی در یکی از تالارهای زرند، متاسفانه یک نفر به قتل رسیده و تعدادی دیگر نیز مجروح شدند. به گزارش نذیر کرمان از کرمان، دادستان عمومی و انقلاب شهرستان زرند اظهار کرد: در پی درگیری میان مهمانان مراسم عروسی در یکی از […]
همایش ملی مبارزه با آفت سوسک سر خرطومی حنایی در بم برگزار شد. به گزارش نذیر کرمان از بم، سید مهدی طبیبزاده پیش از ظهر امروز در همایش ملی مبارزه با آفت سوسک سر خرطومی حنایی که در تالار پرستو ارگ جدید بم برگزار شد، اظهار کرد: خرمای مضافتی بم در معروف است و حاصل […]
سید حسین مرعشی گفت: وای به حال شما اگر بعد از انتخابات به مردم پشت کنید. من تا جایی با شما هستم که شما در مسیر خدمت به این مملکت و مردم باشید. به گزارش نذیر کرمان از کرمان، سید حسین مرعشی عصر امروز در نشست انتخاباتی اصلاحطلبان در تالار فرهنگ و هنر ارشاد گفت: […]
+ 8 =