مرثیه‌ای بر مرثیه‌های بر باد رفته یک شاعر

کرمان – فت فتو – میرزا محمد جیحون شاعر کرمانی که به دلیل سرودن اشعار زیادی در مدح و رثای اهل بیت (ع) او را بهشتی می خواندند، حالا با بی‌مهری زمانه باید مرثیه‌ای بر مرثیه‌های بر باد رفته و ۱۴۰ سال بی کسی‌اش نوشت. به گزارش فت فتو، کوچه پس کوچه های محله قدیمی […]

کرمان – فت فتو – میرزا محمد جیحون شاعر کرمانی که به دلیل سرودن اشعار زیادی در مدح و رثای اهل بیت (ع) او را بهشتی می خواندند، حالا با بی‌مهری زمانه باید مرثیه‌ای بر مرثیه‌های بر باد رفته و ۱۴۰ سال بی کسی‌اش نوشت.

به گزارش فت فتو، کوچه پس کوچه های محله قدیمی خواجه خضر کرمان را که پیش بروی، اندر خم یک کوچه؛ مدرسه ای به نام جیحون خودنمایی می کند، مدرسه ای که سال های سال قبل به دلیل خارج بودن این منطقه از شهر قدیم کرمان، قبرستانی بوده که القصه پیکر شاعری شیرین سخن که نوای نفسش ذکر مصیبت اهل بیت (ع) بوده را نیز به آغوش کشیده است.

اما سالها بعد به دلیل پیشروی شهر و افزایش جمعیت شهری و البته قدیمی شدن قبرستان، در این مکان با حفظ مقبره رنگ و رو رفته میرزا محمد جیحون، مدرسه ای دیگر ساخته می شود تا از خاک جیحون گلی دیگر بروید و شاعری دیگر مدح اهل بیت را بسراید.

کمی بعد، آن مدرسه نیز قدیمی شده و مسئولان به فکر احداث بنایی نو برای تحصیل جوانان این مرزو و بوم عاشق پرور می افتند اما هرگز نه مسئولان و نه شعرا و ادب دوستان که البته دستشان هم از چاره کوتاه بوده به فکر ساختن بارگاه و عمارتی نسبی برای شاعر مدیحه سرای اهل بیت (ع) که در زمان خود حرف های زیادی برای گفتن داشته، چشم های زیادی را در رثای اهل بیت گریانده و دل های کثیری را لرزانده، نمی افتند تا اینکه زمان پیش می رود و می رسد به امروز و سال هزار و ۴۰۰ در حالی فرا می رسد که بیش از ۱۴۰ سال از آسوده آرمیدن شاعری که ذخیره فرهنگ و ادب این آب و خاک است در محله جیحون کرمان می گذرد اما انگار هنوز بها دادن به این سرمایه سرزمین شعر و ادب پارسی در مسئولان این دیار رخ نگشوده است.   

این در حالی است که شعرای کرمانی که گاه و بیگاه از جیحون یاد می کنند و با دست خالی مرثیه ای بر مرثیه های بر باد رفته اش می نگارند، هفته گذشته بر مزار جیحون در محله و مدرسه ای به نام این شاعر جمع شدند و به بهانه برگزاری همایش شعرخوانی از شاعر مرثیه سرایشان نیز تجلیل کردند که کاری در خور تحسین و انسان دوستانه است. 
 

شعرای زیادی همچون استاد احمداسداللهی متخلص به شعله کرمانی، استاد علی اکبر اصفهانی، استاد مسعود مهدوی، عبدالرحیم عبدالکریمی، سیدعلی منصوریان، حسین سبزه صادقی، مجتبی امیری، احمد قنبری (محزون کرمانی)، مهتاب عزیزی، عباس مولایی، معصومه سعید، مهناز سعید، سید محمدرضا طباطبایی سیرجانی، سعیده اسماعیلی، فهمیه‌ مجیدی، محمد سلطانی، فاطمه لشکری، فریده ابوسعیدی و محمد امیری دوماری در سومین همایش شعر عاشورایی نیستان سرخ که چند روز قبل بر مزار میرزا محمد جیحون شاعر کرمانی برگزار شد، حضور داشتند و به یاد این شاعر مدیحه سرا به شعرخوانی پرداختند. 

۱۴۰ سال بی کسی یک شاعر در دیار کریمان  

استاد احمد اسد الهی شاعر کرمانی متخلص به شعله در سومین همایش شعر عاشورایی نیستان سرخ در کرمان بر سر مزار جیحون کرمانی که اصلاتا یزدی است به بیان زندگی نامه جیحون از تولد تا هجرت به کرمان و وفات وی پرداخت.

وی با اشاره به اینکه کرمانی ها حق جیحون را ادا نکرده اند گفت: بیش از ۱۴۰ سال از وفات جیحون می گذرد اما هیچگاه برنامه ای در خور و شان این شاعر بزرگ اجرا نشده و این اولین برنامه ایست که در بزرگداشت این شاعر برپا شده است.

شعله کرمانی با انتقاد از وضعیت نابسامان مزار جیحون اظهار داشت: قبر جیحون بدون هیچ آدرس و علامت و نشانه ای در گوشه مدرسه ای در کوچه پس کوچه های کرمان قرار گرفته و هیچ نماد و تابلویی برای این مزار ساخته نشده که البته موجب سرشکستگی ما کرمانی هاست.

مرثیه‌ای بر مرثیه‌های بر باد رفته یک شاعر
وی با بیان اینکه سالهای سال است که بر منابر حسینیه ها و تکایا اشعار جیحون دلها را به یاد علی اصغر (ع)  و حضرت عباس (ع) انداخته و واقعه کربلا را با زبانی روان و شیوا به مردم بیان کرده است افزود: از مسئولان استان و بخصوص مسئولان آموزش و پرورش و سازمان تبلیغات اسلامی و نیز از شورای شهر و شهردار کرمان می خواهم با ساخت نمادی زیبا و در شان این شاعر بزرگ و نصب تابلوهای راهنما این مکان را به میعادگاه عاشقان اهل بیت (ع) تبدیل کنند.
 مرثیه‌ای بر مرثیه‌های بر باد رفته یک شاعر

جیحون کرمانی و تواناییش در سرودن مسمط های ولایی

بیان بخشی از ویژگی های شعر جیحون و توانایی او در سرودن مسمط های ولایی بخش دیگری از همایش شعر عاشورایی نیستان سرخ بود که توسط استاد مسعود مهدوی اجرا شد.

مهدوی همچنین با خواندن غزلی از جد خود خطاب به تاج الشعرا جیحون به بررسی مسمط مسدس جیحون در منقبت حضرت عباس (ع) و داستان شهادت ایشان پرداخت.

همچنین شاعر کرمانی فاطمه لشکری نیز به ارائه گزارش عملکرد کوتاهی از فعالیت های انجمن دل عالم طی یک سال گذشته پرداخت.

وی با اشاره به اینکه در ۲ سال گذشته بیشتر برنامه های این انجمن به صورت مجازی برگزار شده است اظهار امیدواری کرد: با پایان یافتن بیماری کرونا بتوان بیش از پیش به اجرای برنامه های زنده و با حضور مردم پرداخت. 

در ادامه سید علی منصوریان دبیر انجمن ادبی دل عالم نیز با اشاره به اینکه این سومین همایش شعر عاشورایی مسمی به نیستان سرخ است گفت: یکی از اهداف انجمن ادبی دل عالم و همچنین انجمن ترانه کرمان آشنایی جوانان و نوجوانان با اهل بیت و سیره این بزرگواران است که در طول این چند سال که از فعالیت این انجمن ها می گذرد سعی کردیم به شیوه های مختلف به این مهم جامعه عمل بپوشانیم.

مرثیه‌ای بر مرثیه‌های بر باد رفته یک شاعر

در ادامه شاعرانی چون عبدالرحیم عبدالکریمی و سایر شعرای کرمانی نیز با بیان خاطراتی از درس خواندن در مدرسه جیحون و با اشاره به اشعار جیحون خواستار توجه جدی مسئولان کرمان به بازسازی مقبره این شاعر مدیحه سرا شدند.

اجرای مداحی و مرثیه سرایی توسط مهدوی مداح جوان اهل بیت (ع) از بخش های دیگر آیین شعرخوانی شعرای کرمانی بر مزار جیحون بود.

در پایان این آیین شاعران و حاضران در همایش با حضور بر مزار جیحون و روشن کردن شمع و قرائت فاتحه یاد این شاعر بزرگ را گرامی داشتند. 

همایش نیستان سرخ برای سومین سال متوالی با همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کرمان، انجمن ترانه کرمان و انجمن‌ دل عالم  و همکاری کانون شاعران آیینی، دبیرستان علوم و معارف دینی صدرای کرمان و هیات رایت المهدی برگزار شد.

میرزا محمّد جیحون، ملقّب به “تاج الشعرا”، در سال ۱۳۵۰ هـجری قمری در محله “گازرگاه” یزد تولّد یافت، نسبت او از سوی پدر به شاه شجاع، از امرای آل مظفر می‌رسد.

او در نوجوانی صرف و نحو عربی و علم عروض را آموخت و همچنین به حرفه حکاکی نیز اشتغال داشت و در دوره جوانی چند سالی را در هند و پس از آن در بنادر جنوب سپری و پس از آن به عراق مهاجرت کرد.

جیحون سه سال نیز در اسارت ترکمن ها بود، زمانی که جیحون در شیراز بود نزد فرهاد میرزا معتمدالدوله رسید و مورد توجه او قرار گرفت و به واسطه فرهاد میرزا به تهران رفت و به حضور ناصرالدین شاه رسید. در اصفهان نیز ظل‌السلطان را ستود و لقب تاج‌الشعرا را از او گرفت. برادر او سیحون پیشه طبابت داشت و به تاج الاطبا ملقب بود. 

جیحون بنا به مسائلی از یزد نفی بلد شد و پس از چند سال سرگردانی به کرمان آمد او در کرمان به واسطه اقبال بلندش با افسرالشعرا (افسر کرمانی) آشنا شد، میرزامهدی قلی خان کرمانی شاعر و خوشنویس قرن سیزدهم ملقب به افسر الشعرا آن روزها اسم و رسمی برای خود داشت، وی به جیحون پناه داد و جیحون در کرمان ماندگار شد و در همین شهر ازدواج کرد و زندگی از سر گرفت به طوری که بسیاری از شعرها و مراثی جیحون در دوران اقامت او در کرمان سروده شده است. 

کتاب نمکدان جیحون که به تقلید از گلستان سعدی نگاشته شده از شاهکارهای ادبیات فارسی به شمار می رود. 

مرا تُرکیست مشکین موی و نسرین بوی و سیمین بر / سها لب، مشتری غبغب، هلال ابروی و مه پیکر…

هنر جیحون در ترجیع بند و مسمطّات موثری است که در رثای خاندان عصمت سروده و با زبان شعر، تصویری روشن و غم آفرین از وقایع عاشورا آفریده است؛ به طوری که در تاریخ سوگواری های ادب پارسی، کمتر شاعری را مانند او در این کار موفق می بینیم.

مخمّس معروف او، که با مدح مولای متقیان شروع می شود و با تصویری روشن از شهادت طفل کوچک امام حسین (ع) خاتمه می پذیرد، به قدری استادانه سروده شده که کمتر کسی تحت تاثیر آن قرار نمی گیرد.

شعر معروف «مسدّس ترکیب» شهادت حضرت عباس (ع)، برادر امام را به طور قطع، شاعر در حالتی روحانی توأم با وجد و حال سروده و مطمئنا از دل او برخاسته که تا این حد در دل ها نشسته است.

جیحون در عصر خویش، شاعری متوسط بوده، امّا بر اثر مراثی مؤثّری که سروده و سفرهای فراوانی که به شیراز و اصفهان و تهران و بنادر خلیج فارس و هند و عراق و استانبول کرد در محافل بزرگان عصر راه یافت و از شهرت فراوانی برخوردار گشت.

او به زبان عربی تسلط داشته، معلومات معمول عصر را از صرف و نحو و عروض و بدیع و لغت فرا گرفته و با شعر گذشتگان، آشنا بوده است.

طلوع شاعری جیحون، با غروب زندگانی “قاآنی” مصادف بوده است؛ قاآنی در سال ۱۲۷۰هجری قمری در حالی که شاعر رسمی دربار ناصرالدین شاه بود، در تهران درگذشت. در آن هنگام، جیحون دوران جوانی را می گذرانیده است.

مرثیه‌ای بر مرثیه‌های بر باد رفته یک شاعر

شعر معروف «مسدّس ترکیب» شهادت حضرت عباس، برادر امام را به طور قطع، شاعر در حالتی روحانی توأم با وجد و حال سروده و مطمئنا از دل او برخاسته که تا این حد در دل ها نشسته است،

در دهر دلا تا کی، گه هالک و گه ناجی؟

از صولت آن مأیوس، بر دولت این راجی

جز قلزم وحدت نیست، کافتاده به مواجّی

هان از نظر کثرت، ابلیس شد اخراجی

شو بنده ی شاه دین چند این همه محتاجی؟

تا عرش به جان گردد بر فرش رهت محتاج

ای سرّکنوز غیب، از ناصیه ات مشهود

وی حکم تو بر معدوم، بخشد شرف موجود

بر خالق و در مخلوق، هم عابد و هم معبود

بر واجب و در امکان، هم ساجد و هم مسجود

بی عاطفتت بر تخت، مقهور بوَد نمرود

با دوستیت بردار، منصور بوَد حلاج

شاها تو بدین قدرت، بر صبر که گفتت پاس

چون نزد برادر رفت بر رخصت کین عباس

گفت: ای زکفت سیراب، صد چون خَضِر و الیاس؟

از تشنگی اطفال، اندر جگرم الماس

وقت است که خواهم آب، زین فرقه ی حق نشناس

من زنده و تو عطشان، وین شط زِ دو سو موّاج

قصایدی که در مدح خاندان عصمت، سروده چون از روی کمال اخلاص بوده، تأثیر دیگری در دل نهاده است.

سرودن اشعار مؤثر مذهبی و شهرت فراوان شاعر در میان مردم، موجبی بود که خطاهای اندک شاعرانه وی را مردم نادیده گیرند و عزیزش دارند؛ تا آنجا که روحانی معروف یزد در مجلس روضه ای پس از شنیدن مرثیه شهادت علی اصغر و گریستن زیاد، بی اختیار می گوید، “این جیحونک هم بهشتی شد!” و جیحون که اتفاقا در مجلس حضور داشته با صدای بلند پاسخ می دهد، “و شما را هم بهشتی کرد!”

گزینشی از کتاب ۱۰ مقاله در شعر و ادب، صفحات (۲۴ – ۳۷)

میرزا محمد جیحون سرانجام در سال ۱۲۶۱ خورشیدی  ( ۱۳۰۱ هجری قمری ) و در سن ۵۱ سالگی از دنیا رفت و در محله خواجه خضر و در گورستان این محله به خاک سپرده‌ شد.




مرثیه‌ای بر مرثیه‌های بر باد رفته یک شاعر

منبع:ایرنـا
? مرثیه‌ای بر مرثیه‌های بر باد رفته یک شاعر