بیستوششم دیماه سال ۱۳۵۷ در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، محمدرضا پهلوی که تحمل فشارهای مردم انقلابی را نداشت مجبور به فراری شد که سقوط رژیم شاهنشاهی را رقم زد.
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی نذیر کرمان، بررسی تاریخ معاصر، علل و ریشههای انقلاب اسلامی را برای نوجوانان و جوانان مشخص میکند. بررسی دوران شاهنشاهی از زمان قاجار و بعد از آن دوران پهلویها نشان از یک استبداد دارد که موجب شد جنبشهای متفاوتی با انگیزهها و عقاید متفاوت ولی شاید با هدفی مشترک شکل گرفت. همه این جنبشها یکی از اهداف آنها رهایی از چنگال دیکتاتور و رسیدن به آزادی بود. در کنار این جنبشها، امام خمینی (ره) با انگیزه احیای قوانین اسلامی و شکلگیری نظامی برپایه اسلام مبارزات خود را علیه دیکتاتوری پهلوی آغاز کرد و اما به دلیل حمایت کشورهای استبدادگر از جمله غربیها بویژه آمریکا از رژیم شاه کمتر کسی حدس میزد انقلاب اسلامی ایران پیروز شود. بهخصوص که اکثر جنبشهای قبلی از جمله جنبشهای مسلحانه شکست خورده بودند. سازمان امنیت کشور یا همان ساواک شاه بسیار خشن بیرحمانه با مخالفان و حتی منتقدین ساده برخورد شدید میکرد. این سرکوبگری و از طرفی مخالفت با اجرای قوانین، احکام اسلامی و الهی، ترویج فساد و کشاندن جوانان به تباهی انگیزه رهبران انقلابی و مذهبیها را برای رهایی از این استبداد دو چندان میکرد. تکیه شاه به دستگاههای امنیتی خود و غرور ناشی از قدرت نظامی و امنیتی و حمایتهای بیریغ مستکبران از مهره دستنشانده خود به دلیل تامین منافع نامشروع آنها از منابع ایران موجب شده بود شاه دست به هر گونه جنایتی بزند و برای ماندن بدترین شیوه را انتخاب کرده بود غافل از اینکه ملت ایران برای اعتقادات خود اهمیت زیادی قائل است و از پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) درس مبارزه را آموخته است. بههرحال با چراغ سبز آمریکا هرچه سرکوب بیشتر میشد حضور مردم در تظاهرات و حمایت از امام خمینی (ره) بیشتر بیشتر میشد، هنر امام بزرگوار هم این بود که مردم را به پشتوانه، اسلام وحدت بخشید و چون مردم بهمیدان آمدند دیگر هیچ قدرتی در مقابل طوفان مردم انقلابی دوام نیاورد، شاه که صلابت امام و حضور مردم را در راه انقلاب اسلامی بینظیر دید چارهای نداشت که فرار کند. با دیدی دیگر میتوان گفت که شاه چه در زمان حضور خود در ایران آنهم به عنوان بالاترین مسئول و بعد از آن به عنوان یک فرد فراری منطقی جز نگرش به جیب خود و اطرافیانش نداشت. تاریخ سراسر داستانهایی است که میتوان در دوران حکومت پهلوی به آن استناد کرد. اگر چه شاه قبل از رفتن جنایات زیادی کرد و در زمان رفتن از بیتالمال مردم دزدی زیادی کرد و با خود برد. هنوز هم این اموال مسروقه در خدمت خاندان او و برای مبارزه علیه انقلاب اسلامی هزینه میشود و از طرفی اربابش هم منابع و پولهای زیادی را که ایران در خارج از کشور بهخصوص آمریکا و انگلیس داشت مصادره کردند و بالا کشیدند و برای رسیدن به اهداف و نقشههایی شوم بخشی از آنرا به مخالفان نظام اسلامی دادند. نکته قابل بیان این است که شاه بعد فرار از ایران هم نتوانست در آمریکا مستقر شود چون تاریخ مصرفش برای اربابش تمام شده بود و چون دستمال بیمصرفی او را مچاله کرده و به سطل انداختند این هم یک رویه برخورد مستکبرین با نوکران و دست نشاندهها است. تاریخ معاصر پر از این برخوردهای آمریکا با مهرههای دست نشانده خود، البته در هر کشوری به نوعی این رفتار را از آمریکا شاهد هستیم و لکن برخی غربگرها هنوز هم این دیو دو سر را فرشته نجات میبینند این از نادانی آنهاست که سرمایه خود را خرج لبخند مستکبرین ددمنش میکنند. بیست و ششم دیماه سال ۱۳۵۷ در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، محمدرضا شاه پهلوی که تحمل فشارهای مردم انقلابی را نداشت مجبور به فراری شد که سقوط رژیم شاهنشاهی را رقم زد. پورحیدر منبع: رودبار ما انتهای خبر/پورحیدر