در این یادداشت به موضوع سوءاستفاده باندهای مافیای اقتصادی از کلیدواژههای مذاکرات و تحریمها برای ایجاد تنش در بازار و ضربه به سفره مردم پرداخته میشود.
به گزارش گروه سیاسی پایگاه خبری «نذیر کرمان»؛ نگاهی به تحولات شتابان سالهای اخیر در هندسه قدرت جهانی نشان میدهد که موازنه قوا به شکل بیسابقهای از غرب به شرق در حال تغییر است. با افزایش خیرهکننده قدرت کشورهای غرب آسیا در حوزههای راهبُردی علموفناوری و جهش تولیدات صنعتی، دیگر هژمونی اقتصادی آمریکا آن صلابت پوشالی گذشته را ندارد. ظهور قدرتهای اقتصادی نوظهور همچون چین و شکلگیری بلوکهای جدید قدرت، دلار و اقتصاد مبتنی بر بدهی آمریکا را در آستانه یک انزوای تاریخی و نابودی نهایی قرار داده است. فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) که روزگاری باتکیهبر «پترو دلار» بر مقدرات مالی جهان حکمرانی میکرد، امروز با بحران ورشکستگی و تورم لجامگسیخته دستوپنجه نرم میکند. گذر از جهان تکقطبی و زوال پترو دلار کشورهای پیشرو از جمله چین در پاسخ به جنگ تعرفهای و تروریسم اقتصادی آمریکا، راهبرد هوشمندانهای را برگزیدهاند؛ حذف تدریجی دلار از چرخه مبادلات دوجانبه و جایگزینی آن با ذخایر راهبُردی طلا و ارزهای ملی، این الگو که با خودکفایی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و سایر کشورهای مستقل در غرب آسیا پیوند خورده، نویدبخش جهانی است که در آن آمریکا دیگر قدرت دیکتهکردن اراده خود از طریق نظام بانکی بینالمللی را ندارد. استقلال سیاسی و اقتصادی کشورهای منطقه، وابستگی به نهادهای تحت کنترل واشنگتن را به حداقل رسانده و جهان شاهد تولد نظم نوینی است که در آن «شرق» و کشورهای مستقل، ستونهای اصلی قدرت اقتصادی محسوب میشوند. امروز بخش بزرگی از مبادلات تجاری جهان با حذف کامل دلار و از طریق پیمانهای پولی چندجانبه انجام میپذیرد، ایجاد شبکههای بانکی نوین بر مبنای طلا و استفاده از ظرفیت بورسهای منطقهای برای عرضه توان تولید ناخالص داخلی (GDP)، آمریکا را به بازیگری حاشیهای تبدیل کرده است. در این ساختار جدید، ارزش صادرات و قراردادهای بنگاههای اقتصادی بر اساس داراییهای واقعی و ظرفیتهای بومی سنجیده میشود، نه اعتبارات کاغذی و بدون پشتوانه فدرال رزرو. واقعیتهای تجاری و آدرسهای غلط داخلی نکته کلیدی که باید موردتوجه تحلیلگران و توده مردم قرار گیرد این است که بخش عمدهای از تجارت خارجی ایران در حال حاضر بر اساس سازوکار «تهاتر» یا مبادله کالا به کالا استوار است، در واقع، سنجه اصلی واردات ما، میزان صادرات نفت و محصولات غیرنفتی است. همانطور که شاهد هستیم، بسیاری از کالاهای ضروری کشور باواسطه یا بدون واسطه توسط شبکههایی از مسئولین اسبق و فعلی تأمین میشود که در ازای نفت صادراتی، کالا دریافت میکنند، در این چرخه واقعی، دلار عملاً نقشی فیزیکی و مبنایی ندارد. اما پرسش اصلی اینجاست: چرا باوجود بیاثر شدن نقش دلار در مبادلات کلان و حاکمیت سیستم تهاتر، همچنان نوسانات ارزی بر معیشت مردم سایه میاندازد؟ پاسخ را باید در عملکرد «باند مافیای اقتصادی» جستجو کرد، این جریان که ریشه در تفکرات لیبرالی برخی دولتهای گذشته دارد، با استفاده از ابزار «روانی» و جوسازی پیرامون اخبار مذاکرات و تحریمها، نظم بازار را برهم میزند. کاسبان تحریم و موجسواری بر ناترازیها این افراد و گروهها که منافعشان با وابستگی بهنظام سلطه گرهخورده است، گاهی «مذاکرات» را بهانه میکنند و گاهی «تحریمها» را؛ گاهی با چماق «FATF» بر سر اقتصاد میکوبند و گاهی با هراسافکنی درباره «مکانیسم ماشه»، تلاش میکنند تا تنشهای ساختگی ایجاد کنند. هدف غایی این خودفروختگی، فروختن استقلال ملت ایران برای تثبیت منافع شخصی و ویلاهایشان در کشورهای غربی است، آنها با ایجاد ناترازیهای تعمدی در بازار و گرانی کالاهای اساسی، سفره مردم را تنگ میکنند تا از یک سو سودجویی خود از واردات را به حداکثر برسانند و از سوی دیگر، نظام را برای امتیازدهی به غرب تحتفشار قرار دهند. این مافیای شناختهشده، با گروگان گرفتن معیشت مردم و موجسواری بر نرخهای تلگرامی و جعلی، به دنبال ایجاد نارضایتی اجتماعی هستند، آنها با نادیدهگرفتن واقعیتهای میدانی اقتصاد (که همان زوال قدرت آمریکا و رشد تولید داخلی است)، آدرس غلط به جامعه میدهند تا چرخدندههای فساد اقتصادیشان از حرکت باز نایستد. مسیر پیشرو؛ هوشیاری و اقتدار ملت و دولت ایران باید در این مقطع حساس تاریخی هوشیار باشند، در شرایطی که جهان به سمت چندجانبهگرایی حرکت میکند و آمریکا در بحرانیترین دوران اقتصادی خود به سر میبرد، راهبرد ما باید بر چهار محور اساسی استوار باشد: – گسترش علموفناوری بومی: برای بیاثر کردن دائمی هرگونه محدودیت خارجی – افزایش جهشوار تولید داخلی: جهت حذف نیاز به واردات کالاهای غیرضروری – قطع دست نفوذیها: شناسایی و حذف افرادی که در شریانهای وارداتی کشور، نقش پیادهنظام اقتصادی غرب را بازی میکنند – تقویت دیپلماسی اقتصادی با شرق: تعمیق پیمانهای پولی و تهاتری با کشورهای همسو تنها با قطع دست این باندهای مافیایی و تکیه بر ظرفیتهای داخلی است که میتوانیم در نظم نوین جهانی نقشی پررنگ و مقتدرانه ایفا کنیم و معیشت مردم را از بندبازیهای سیاسی لیبرالها برهانیم، اقتصاد ایران بزرگتر از آن است که در تله تحریم بماند، بهشرط آنکه سدّ محکم «خائنان داخلی» فروبریزد. نویسنده: رضا فلاحنژاد