بگو موهایت بلند است یا کوتاه، گُلیِ بابا/مرثیه‌ای کوتاه برای بم

نویسنده: افشین اسدی خانه شده بود یک تل خاک؛ عین تمام بم! پدر با ناخن‌هایش خاک را می‌درید؛ زاغچه‌ی کوچکش را گم کرده بود. گرمی تنش را از روی خاک‌ها حس می‌کرد؛ کجایی اشی‌مشی؟ زیر کدام دیوار، مو‌های بلند نازنین‌ات را جست‌وجو کنم؟ این پدر خاکستری، مگر چند خروار خاک را می‌تواند کنار بزند؟ هنوز […]


نویسنده: افشین اسدی

خانه شده بود یک تل خاک؛ عین تمام بم! پدر با ناخن‌هایش خاک را می‌درید؛ زاغچه‌ی کوچکش را گم کرده بود. گرمی تنش را از روی خاک‌ها حس می‌کرد؛ کجایی اشی‌مشی؟ زیر کدام دیوار، مو‌های بلند نازنین‌ات را جست‌وجو کنم؟ این پدر خاکستری، مگر چند خروار خاک را می‌تواند کنار بزند؟

هنوز فک و فامیل نرسیده بودند؛ آدم‌هایی که از آبادی‌ها راهیِ این خرابه بودند.

پدر صبح زود رفته بود. شب قبل برای گلی‌اش لالایی خوانده بود. گلش را تنها گذاشته بود تا به باغچه‌اش سری بزند؛ یک خیابان آن‌طرف‌تر. زمین که لرزید، او هم روی زمین افتاد، اما سقفی نبود که روی سرش خراب شود. روی پا که ایستاد، سراسیمه شد. با همان کفش‌های گلی دوید- تمام خیابان مهداب را- تا به خانه رسید. تل خاکی به جایش دید. یاد مو‌های بلند گلی‌اش افتاد…

کم‌کم هوا روشن می‌شد. خون انگشتان‌اش، خاک را سرخ کرده بود، اما از گلی خبری نبود. همه چیز داغ داغ بود؛ تشک‌ها و بالش‌ها همه پخته بودند، اما از گلی‌اش خبری نبود؛ نبود؛ گم شده بود این اشی‌مشی کوچک. افتاده بود توی حوض نقاشی لابد…

باید یادش می‌رفت. دکتر می‌گفت: «باید فراموش کنی!». شب‌ها یاد آن لالایی‌ها می‌افتاد و تا صبح بی‌خواب می‌نشست؛ روز‌ها هم یاد آن صبح نحس. حوصله نداشت دستش را پهن کند یا برود توی صف سهام زلزله بایستد؛ او سهمش را پیش‌تر گرفته بود…

عصر‌های پنجشنبه همه می‌روند قبرستان به دیدن مرده‌هایشان؛ او ولی قبری ندارد. می‌نشیند کنار اجاق هیزمی‌اش؛ تابستان هم! برای گلی‌اش آواز می‌خواند:

گنجشگک اشی‌مشی / لب بوم ما نشین / بارون میاد خیس می‌شی…

باغ هم از سیلاب چشمان‌اش سیراب است.

کجایی اشی‌مشی بابا؟ پشت کدام دیوار جا ماندی؟ برایت گل‌سر خریده‌ام؛ بگو موهایت بلند است یا کوتاه؟

کوچه ما گِلی است؛ کوچه ما انگار سال‌هاست که گِلی است. بهار نارنج‌های سفید از روی درخت‌ها می‌افتند توی گِل‌ها و قهوه‌ای می‌شوند. تو کجایی گُلی قشنگم؟ رفته‌ای زیر گل‌ها؟ قایق چوبی ساخته‌ای و رفته‌ای شهر پشت دریاها؟

آنجا هم قهرمانان خوابند؟ کجایی قناری بابا؟ برایت گُل‌سر خریده‌ام با گُل‌های صورتی. بگو موهایت بلند است یا کوتاه؟

انتهای پیام

 

عکس: احمد یوسف‌زاده 


بگو موهایت بلند است یا کوتاه، گُلیِ بابا/مرثیه‌ای کوتاه برای بم

منبع: بــرنا
? بگو موهایت بلند است یا کوتاه، گُلیِ بابا/مرثیه‌ای کوتاه برای بم