در دنیایی که فرهنگها و زبانها گاهی میان مردم دیوار میسازند، مولوی همچون پلی است که این مرزها را به هم پیوند میزند؛ روز بزرگداشت مولوی، فرصتی است تا نه تنها یاد و خاطره این شاعر و عارف برجسته گرامی داشته شود، بلکه به پیوندهای فرهنگی و جهانی که او در سراسر زمانها به وجود آورده است، نیز توجه شود.
به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری «نذیر کرمان» هشتم مهرماه هر سال در تقویم رسمی ایران به عنوان روز بزرگداشت مولوی ثبت شده است. مولوی، عارف و شاعر نامدار قرن هفتم هجری، نه تنها یکی از بزرگترین چهرههای ادبیات و عرفان ایران است، بلکه اندیشهها و آثار او فراتر از مرزهای ایران، به فرهنگها و تمدنهای مختلف جهان نفوذ کرده است. اشعار و تفکرات او در سراسر دنیا ترجمه و تحلیل شدهاند و همچنان الهامبخش انسانهای بیشماری هستند. این روز، فرصتی برای تجلیل از این شخصیت بیهمتا و میراث فرهنگی و ادبی او است. مولوی یا جلالالدین محمد بلخی، که در بسیاری از منابع غربی به نام رومی (Rumi) شناخته میشود، فراتر از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی شناخته شده است. او با تکیه بر اندیشههای عرفانی و انسانی خود، توانست پیوندی میان دلها و فرهنگهای مختلف ایجاد کند. در تمامی آثار او، از مثنوی معنوی تا دیوان شمس، تاکید زیادی بر شرافت و وجدان انسانی وجود دارد. او زبان عشق و معرفت را جهانی دانسته و از هر نوع جداسازی و تفرقهافکنی بر مبنای ملیت، دین و زبان انتقاد میکند. هشتم مهرماه هر سال در تقویم رسمی ایران به عنوان روز بزرگداشت مولوی ثبت شده است. مولوی، عارف و شاعر نامدار قرن هفتم هجری، نه تنها یکی از بزرگترین چهرههای ادبیات و عرفان ایران است، بلکه اندیشهها و آثار او فراتر از مرزهای ایران، به فرهنگها و تمدنهای مختلف جهان نفوذ کرده است. اشعار و تفکرات او در سراسر دنیا ترجمه و تحلیل شدهاند و همچنان الهامبخش انسانهای بیشماری هستند. این روز، فرصتی برای تجلیل از این شخصیت بیهمتا و میراث فرهنگی و ادبی او است. یکی از دلایل نامگذاری روزی برای بزرگداشت مولوی، همین تاثیر عمیق و گسترده او بر جهان است. به همین دلیل، سال ۲۰۰۷ از سوی یونسکو به عنوان سال جهانی مولوی نامگذاری شد. به دنبال این تصمیم، در ایران روز تولد مولانا، یعنی هشتم مهرماه، به عنوان روز بزرگداشت وی انتخاب شد. هر ساله در این روز، برنامههای متعددی در ایران و سایر نقاط جهان برای تجلیل از مولانا برگزار میشود. مولوی و جدال هویت فرهنگی یکی از جنجالهای پیرامون شخصیت مولوی، مسئله هویت ملی او است. کشورهای مختلف از جمله ایران، ترکیه و تاجیکستان او را به عنوان یکی از مشاهیر فرهنگی خود معرفی میکنند. این در حالی است که مولوی به گفته میرجلالالدین کزازی، پژوهشگر مشهور ایرانی، حتی یک بیت شعر به زبان ترکی نسروده است. مولوی زاده بلخ است، شهری که امروز در افغانستان واقع شده است، اما در آن دوران جزء قلمرو ایران محسوب میشد. از سوی دیگر، تاجیکها نیز مولوی را بخشی از هویت فرهنگی خود میدانند و این ادعا را مطرح کردهاند که او تاجیک بوده است. ترکیه، به ویژه در دهههای اخیر، تلاش کرده است که مولوی را به عنوان یک چهره فرهنگی ترکی معرفی کند و از نام «رومی» برای او استفاده کند. آرامگاه مولوی در شهر قونیه ترکیه واقع شده و هر ساله تعداد زیادی از علاقهمندان به عرفان و ادب برای زیارت این مکان به ترکیه سفر میکنند. با این حال، این دیدگاه که مولوی صرفاً یک چهره ترکی است، مورد انتقاد بسیاری از محققان قرار دارد. زندگینامه مولانا جلالالدین محمد بلخی در ششم ربیعالاول سال ۶۰۴ هجری قمری در شهر بلخ به دنیا آمد. پدر او بهاءالدین ولد، یکی از صوفیان بزرگ زمان خود بود که به سلطانالعلماء شهرت داشت. به دلیل اختلافات سیاسی و مذهبی با خوارزمشاهیان، خانواده مولوی مجبور به مهاجرت به قونیه شد. در قونیه، بهاءالدین ولد به تربیت و آموزش پسر خود جلالالدین پرداخت. مولانا در جوانی سفرهای متعددی به شهرهای مختلف اسلامی انجام داد و در این سفرها با اندیشمندان بزرگی همچون فریدالدین عطار و محیالدین عربی آشنا شد. این سفرها نقش مهمی در شکلگیری شخصیت عرفانی و علمی مولوی داشتند. پس از مرگ پدرش، مولوی به تدریس علوم دینی و تربیت شاگردان مشغول شد و به یکی از مشهورترین علمای زمان خود تبدیل شد. دیدار سرنوشتساز با شمس تبریزی یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین وقایع زندگی مولوی، دیدار با شمس تبریزی در سال ۶۴۲ هجری قمری بود. شمس، عارفی سرگردان و عالم بود که به سرعت مولوی را تحت تاثیر خود قرار داد. این ملاقات چنان تاثیری بر مولانا داشت که او را از عالِم دین به شاعری عاشق و عارف تبدیل کرد. مولوی پس از این دیدار به سرودن اشعار پرشور عرفانی روی آورد و از درس و وعظ کناره گرفت. شمس تبریزی به نوعی آموزگار معنوی و الهامبخش مولوی بود. هر چند از محتوای گفتگوها و تعلیمات شمس به مولوی اطلاعات دقیقی در دست نیست، اما واضح است که این ملاقات تحول بزرگی در زندگی و اندیشه مولوی ایجاد کرد. برخی از مریدان مولوی که از نزدیکی او با شمس ناراضی بودند، باعث شدند شمس ابتدا به دمشق برود و سپس به شکلی اسرارآمیز ناپدید شود. هنوز مشخص نیست که شمس به کجا رفت و چگونه از زندگی مولوی کنار رفت، اما این دوری تاثیر عمیقی بر روحیه مولوی گذاشت. اشعار و آثار ماندگار مولوی مولوی یکی از پرثمرترین شاعران و نویسندگان تاریخ ادب فارسی است. آثار او به بسیاری از زبانهای دنیا ترجمه شده و هنوز هم مورد توجه اندیشمندان، عرفانپژوهان و علاقهمندان به ادبیات قرار دارد. برخی از مهمترین آثار مولانا عبارتند از: مثنوی معنوی: مهمترین و مشهورترین اثر مولوی که به زبان فارسی سروده شده است. این کتاب به نوعی راهنمای عملی برای شناخت حقیقت و عرفان است و شامل داستانهای تمثیلی و آموزههای عرفانی است. دیوان شمس تبریزی: مجموعهای از غزلیات پرشور و آتشین مولوی که به نام شمس تبریزی سروده شده است. این اشعار بیانگر عواطف و احساسات عمیق مولوی در دوران پس از آشنایی با شمس است. فیه ما فیه: مجموعهای از سخنان مولوی که در قالب نثر گردآوری شده است. این اثر شامل پاسخهای مولوی به پرسشهای مریدان و شاگردانش است. مکتوبات: نامههای مولوی که در آنها به موضوعات مختلف دینی، اجتماعی و عرفانی پرداخته شده است. مجالس سبعه: مجموعهای از سخنرانیهای مولوی که در جلسات عمومی ایراد شده است. مولوی و میراث جهانی او مولوی در طول عمر خود به دلیل دانش وسیع، اندیشههای نوین و شخصیت معنویاش، توجه بسیاری از افراد را به خود جلب کرد. حتی پس از مرگش، آثار و افکار او همچنان منبع الهام و ارشاد برای بسیاری از مردم جهان است. مثنوی معنوی او به عنوان یکی از بزرگترین آثار ادبی و عرفانی تاریخ، نه تنها در فرهنگ ایرانی بلکه در فرهنگهای مختلف جهان مورد توجه قرار گرفته است. باید گفت که بزرگداشت مولوی، شاعر و عارف بزرگ ایرانی، فرصتی است برای بازگشت به ارزشهای والای انسانی و عرفانی. مولوی با آثار و اندیشههای خود مرزهای جغرافیایی و فرهنگی را درنوردیده و به نماد پیوند ملتها و فرهنگها تبدیل شده است. منبع: دانا انتهای خبر/ پسند