از بحران گذر کردیم و دچار ورشکستگی آبی هستیم

فت فتو ـ اسما پورزنگی‌آبادی: اگر تا اوایل دهۀ ۹۰ می‌شد هشدارهای کم‌آبی در استان کرمان را بی‌محل کرد،هم‌اکنون،شرایط به گونه‌ای رقم خورده که در شهرها و روستاها،در صنعت و در معدن و در کشاورزی و در همۀ بخش‌ها از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب استان،درگیر این چالش شده‌ایم. اگرچه برخی عنوان […]

فت فتو ـ اسما پورزنگی‌آبادی: اگر تا اوایل دهۀ ۹۰ می‌شد هشدارهای کم‌آبی در استان کرمان را بی‌محل کرد،هم‌اکنون،شرایط به گونه‌ای رقم خورده که در شهرها و روستاها،در صنعت و در معدن و در کشاورزی و در همۀ بخش‌ها از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب استان،درگیر این چالش شده‌ایم. اگرچه برخی عنوان «بحران» را بر این وضعیت نهاده‌اند اما دکتر سجاد شهابی عضو هیات علمی و مدیر گروه مهندسی آب دانشگاه تحصیلات تکمیلی کرمان معتقد است که در استان کرمان از وضعیت بحران آبی عبور کرده‌ایم؛ چرا که بحران مرزی است که می‌توان به شرایط نرمال برگردیم در حالی که هم‌اکنون،در بسیاری از مناطق استان،از بحران گذشته‌ایم و دچار ورشکستگی آبی هستیم.

او در گفت‌وگو با فت فتو،دیدگاه‌های خود را دربارۀ آنچه که در تشدید این چالش نقش داشته‌ است را بیان کرده و هشدار می‌دهد:«چنانچه وضعیت اقلیمی و رفتاری ما تغییر نکند و شیوۀ فعلی استفاده از منابع آبی ادامه داشته باشد،بدبینانه‌ترین سناریوها نشان می‌دهد هفت تا ۱۰ سال و خوش‌‌بینانه‌ترین سناریوها نشان می‌دهد حداکثر ۲۰ سال فرصت داریم تا استان را نجات دهیم». آیا نجات‌دهنده‌ای هست؟

گفت‌وگو با دکتر شهابی را در ادامه می‌خوانید. از جمله دیگر فعالیت‌های علمی و اجرایی او درزمینۀ آب می‌توان به عضو پایه یک نظام مهندسی و کارشناس رسمی دادگستری،حضور در پروژه‌های گوناگون آبی به عنوان مشاور یا برنامه‌ریز و انجام چندین پروژۀ تحقیقاتی مرتبط با آب و چاپ چندین مقاله در مجلات معتبر بین‌المللی و ملی اشاره کرد.

*آقای دکتر،دربارۀ دلایل بروز بحران کم‌آبی در استان کرمان زیاد صحبت شده است. لطفا شما بفرمایید که چه عواملی باعث شده کرمان به وضعی دچار شود که حتی در تامین آب شرب آن هم در مرکز استان با چالش مواجه شود؟

 قبل از اینکه پاسخ این سوال را بدهم؛ نکته‌ای را یادآور می‌شوم و آن اینکه همه باید باور کنیم فعلا تنها زیستگاه موجود ما کره زمین است و کوچ جمعیتی هم ممکن نیست. به نظر نمی‌رسد حداقل تا پایان نسل حاضر،بتوانیم به کره‌ای دیگر برویم. واقعیت دیگر اینکه منابع محدود و تقاضاها به شکل روزافزون در حال زیادتر شدن هستند که دلایل متعددی دارد. در گذشته،نسبت جمعیت در مقایسه با منابع،بسیار کم بود و تصور می‌شد منابع نامحدود است اما اکنون در دنیا،همگان اذعان دارند که منابعی چون سنگ و خاک هم محدودند. در چنین شرایطی وضعیت منابع آبی و مدیریت آن یک مسئلۀ بسیار حیاتی می‌شود. برای اینکه مشخص شود با منابع آبی چه کرده‌ایم مثالی می‌زنم:فردی درآمد ماهانه در حد چند ۱۰ میلیارد دارد،دیگری چند ۱۰ میلیون و فردی دیگر ۱۰ میلیون. نفر اول اصلا نگران این نیست که چه‌طور هزینه کند. فرد دوم با دغدغۀ کمتری زندگی می‌کند ولی کسی که ۱۰ میلیون درآمد ماهانه دارد،مجبور است خوراک و پوشاک و تمام نیازهای خود را با همین میزان درآمد تامین کند. تصور کنید همین فرد بخواهد زندگی لاکچری داشته باشد. تنها کاری می‌تواند انجام دهد استقراض و گرفتن وام یا فروش دارایی‌هایش است. اگر وام بگیرد نمی‌تواند بازپرداخت کند و ورشکسته می‌شود. رفتار ما با منابع آب مانند همین فرد سوم است که برای درآمد اندک،مصارف بسیار زیادی تعریف کرده‌ایم و همچنان هم بی‌مهابا در حال مصرف منابع آبی هستیم. در نتیجه،بخش عمدۀ منابعی که داشتیم را در چند دهۀ اخیر از دست دادیم،خاک و آبخوان‌ها را دچار مشکل کردیم و تقاضاهای نامحدود همچنان ادامه دارد. تصمیم‌گیران هم خیلی نگران نیستند چون نتیجۀ تصمیم غلط آن‌ها،آنی دیده نمی‌شود. مردم هم فکر می‌کنند منابع به شکل نامحدود در اختیارشان است.

*در استانی مثل کرمان وقتی دربارۀ کم‌آبی صحبت می‌کنیم؛ برخی می‌گویند دچار خشکسالی شده‌ایم،برخی دیگر می‌گویند کم‌آبی جزو ویژگی‌های اقلیمی کرمان است و به نوعی  شرایط را عادی جلوه می‌دهند یا از خود رفع مسئولیت می‌کنند. در بروز وضعیت کنونی،سهم اتفاقات جبری که از طرف طبیعت به ما تحمیل شده و سهم عدم مدیریت درست منابع آبی را چقدر می‌‌دانید؟

واقعیت این است که تغییرات اقلیمی رخ داده و انکارناپذیر است ولی آن‌قدر در بروز شرایط فعلی استان نقش ندارد. برای تعیین سهم دقیق هریک از عوامل،نیاز به مطالعۀ علمی گسترده است اما براساس داده‌های موجود می‌توان گفت که بر تأثیر شرایط اقلیمی بسیار بیش از آنچه در واقعیت هست،تأکید می‌شود. استان کرمان در نیم قرن اخیر،تقریبا همیشه بارش حدود ۱۳۵ میلی‌متر داشته است. دوره‌هایی بوده که بارش از ۱۱۰ میلی‌متر کم‌تر شده و حتی چند سال پیش ۷۰،۸۰ میلی‌متر بارندگی داشتیم. در دورۀ بلندمدت،میزان بارش‌ها بین ۱۰۰ تا ۱۴۰ میلی‌متر در نوسان بوده است. بنابراین،کم‌بارشی اتفاقی عجیب نیست. اساسا اگر قرار باشد به تناسب نیاز آب شرب و کشاورزی در هر منطقه،در زمان موردنیاز،بارش و آب کافی داشته باشیم،چیزی به نام مدیریت منابع آبی معنا پیدا نمی‌کند. مدیریت وقتی معنا می‌یابد که آب کافی در زمان موردنظر در دسترس نباشد. در مجموع تغییر اقلیم و خشکسالی موثر بوده ولی نه آن‌قدر که اشتباهات مدیریتی تاثیر داشته است.

*دربارۀ تبعات اقتصادی و اجتماعی کم‌آبی زیاد گفته می‌شود. تبعات کم‌آبی بر روی محیط زیست در استان چگونه است؟

کم‌آبی بر روی همۀ جنبه‌های زندگی تاثیر می‌گذارد و اثرات زیست محیطی آن،انکارناپذیر است. اولین پیامد آن،خشک شدن منابع آب سطحی مانند تالاب‌ها است. در استان کرمان از آنجایی که ۸۵ تا ۹۰ درصد منابع آب،زیرزمینی هستند،این وضعیت به‌جز در خصوص تالاب جازموریان،کم‌تر مشاهده می‌شود ولی کمابیش وجود دارد. اما بروز پدیدۀ گرد و غبار به‌عنوان یکی از پیامدهای کم‌آبی را در استان داریم. در کرمان کم‌تر از غرب کشور تحت تاثیر گردوغبار کشورهای همسایه هستیم و عمدۀ گردوغبارها ناشی از کانون‌های محلی است. کاهش تراز سطح آب زیرزمینی را هم در استان داریم که تاثیر قابل ملاحظه‌ای بر آبخوان‌ها می‌گذارد؛ بخش عمده‌ای از مشکلات استان ناشی از کاهش تراز سطح آب است که به مقداری قابل ملاحظه رخ داده است. وقتی این اتفاق در آبخوان‌ها می‌افتد،پدیدۀ شوری روزافزون منابع آب زیرزمینی را داریم؛ مشابه آنچه که در دشت‌های سیرجان و رفسنجان پیش آمده و بخش عمده‌ای از آب‌های شیرین تغییر ماهیت داده و لب‌شور و شور شده است. کاهش سطح آب زیرزمینی علاوه بر شوری آب،باعث افزایش غلظت سایر آلاینده‌ها همچون نیترات،پتاسیم و حتی فلزات سنگین نیز می‌شود که عوارض جبران‌ناپذیری هم برای مصرف‌کنندگان آب شرب و هم بخش کشاورزی به دنبال دارد. پدیدۀ نشست زمین و فرونشست را هم داریم که متاسفانه دربارۀ آن خیلی کمتر از آنچه لازم است،صحبت می‌شود. فرونشست می‌تواند تمام زیرساخت‌های ما را از بین ببرد. ما در استان از مرحلۀ بحران آب گذر کردیم؛ چون بحران،مرزی است که می‌توان به شرایط نرمال برگردیم ولی در بسیاری از مناطق از بحران گذشته‌ایم و دچار ورشکستگی آبی هستیم. مسئلۀ نگران‌کنندۀ دیگر اینکه وقتی مرگ آبخوان‌ها فرا می‌رسد و ساختار آن‌ها فرو بریزد،دیگر امکان بازگشت ندارند.

*تبعات زیست محیطی کم‌آبی را در کدام یک از مناطق استان بیش‌تر مشاهده می‌کنیم؟

در مناطق مختلف استان این وضعیت وجود دارد ولی در دشت رفسنجان و زرند و سیرجان مقداری وضعیت بغرنج‌تر است.

* چند سال قبل ادعایی مطرح شد که در بازۀ زمانی ۱۰ ساله شمال استان کرمان به دلیل شرایط آبی،از جمعیت خالی می‌شود. از لحاظ علمی این ادعا چقدر درست است؟

نمی‌خواهم هراس‌افکنی کنم اما اگر قرار باشد واقع‌بین باشیم،باید بگویم چنانچه سبک و سیاق مصارف و نحوۀ استفاده و مدیریت و توزیع و بهره‌برداری از منابع آب تغییر نکند؛ از آنجا که نه در کرمان بلکه در تمام مناطق کشور شرایط خیلی خوبی نداریم،امکان دوام و حیات طولانی در این جغرافیا را نخواهیم داشت. بنابراین،مهاجرت گسترده و خالی از سکنه شدن،نه فقط در شمال استان بلکه در کل استان و حتی در بخش‌های وسیعی از کل کشور کاملا محتمل است.

*قابل تخمین است که چه‌قدر برای نجات منابع آبی استان فرصت داریم؟

یکی از ویژگی‌های مباحث انسانی و اجتماعی این است که برخلاف علوم تجربی نمی‌توان درخصوص آن دقیق و متقن صحبت و پیش‌بینی کرد. در این خصوص با دو عدم قطعیت یکی جوامع انسانی و دیگری اقلیم مواجهیم. اینکه در یک قرن تغییرات دمایی چه تاثیراتی به‌دنبال دارد پیش‌بینی می‌شود اما آن‌قدر دقیق نیست تا بتوان براساس آن برنامه‌ریزی دقیق کرد. حتی بارش‌ها هم به جز دربارۀ چند روز آینده دقیق نیست و تنها می‌تواند کلیت اوضاع را در چند هفته یا چند ماه آتی بیان کند. براساس داده‌های موجود و چنانچه وضعیت اقلیمی و رفتاری ما تغییر نکند و شیوۀ فعلی استفاده از منابع آبی ادامه داشته باشد،بدبینانه‌ترین سناریوها نشان می‌دهد هفت تا ۱۰ سال و خوش‌‌بینانه‌ترین سناریوها نشان می‌دهد حداکثر ۲۰ سال فرصت داریم.

*تاکید زیادی بر تغییر نحوۀ مصارف آب داشتید. در بخش صنعت،مصرف آب برای تولید فولاد و توسعۀ صنایع فولادی سال‌هاست که مورد مناقشه است. مخالفان می‌گویند فولاد بیش از این نباید توسعه پیدا کند و موافقان به ظرفیت‌های استان و منافع اقتصادی کوتاه‌مدت آن اشاره می‌کنند. شما چه نظری در این‌باره دارید؟

دربارۀ صنعت و کشاورزی دیدگاه رایج این است که بخش عمدۀ مصرف آب در بخش کشاورزی است. بنده معتقدم به هیچ وجه نباید بین کشاورزی و شرب و صنعت تقابل ایجاد کرد؛ ما به هر سه این‌ها نیاز داریم و باید به تناسب منابعی که در اختیار داریم،تخصیص آب به هر یک از این بخش‌ها صورت گیرد و این‌طور نباشد که فقط محدودیت مصرف در یک بخش خاص باشد. برای تولید فولاد به آب و مواد اولیه نیاز داریم. دو راه وجود دارد:یا اینکه مواد اولیه و معادن را به جایی منتقل کنیم که آب هست یا اینکه آب را به جایی منتقل کنیم که مواد اولیه و معدن داریم. نظر شخصی بنده این است که منتقل کردن مواد اولیه خیلی ساده‌تر از انتقال آب است. اگر بخش خصوصی یا دولتی بنا بر ساخت کارخانه‌های فولاد دارد،به جای شیرین کردن آب دریا و انتقال آن،کارخانه‌های فولاد را با مالکیت استان کرمان اما در مناطق جنوبی کشور از جمله استان هرمزگان راه‌اندازی کنند. در این صورت هزینه‌های تولید بسیار کم‌تر می‌شود، صادرات سهل‌تر و آب هم در دسترس است. واقعیت دیگری که وجود دارد،این است که صنعت رقیب متوازنی برای بخش کشاورزی نیست. آبی که در اختیار کشاورز گذاشته می‌شود تا با آن محصولات صیفی و جالیزی همچون گوجه،خیار،سیب‌زمینی و یا محصولات باغی تولید کند،عمدتا دارای بازار داخلی است و درآمد کشاورز محدود است،براین اساس نمی‌توان توقع داشت که کشاورز آب‌بهای واقعی را پرداخت کند،چون درآمد واقعی ندارد. از این‌رو صنایع به‌خاطر درآمد بسیار بیش‌تر،توان بسیار بالاتری در پرداخت آب‌بها در مقایسه با غالب،و نه همه،کشاورزان دارند. یکی از مشکلات بسیار بزرگ ما در کشور این است که قیمت‌‌ها واقعی نیست،از طرفی،تا زمانی که درآمدها واقعی نباشد نمی‌توان قیمت‌ها را واقعی کرد. اما در بحث مدیریت منابع آب و در راستای صیانت از آن،این امکان وجود دارد در بخشی که درآمدها واقعی است؛ قیمت آب را واقعی کرد. مثلا در فولاد یا مس،بخش عمده‌ای از محصول قیمت واقعی دارد. در برخی محصولات کشاورزی صادراتی هم همین شرایط وجود دارد؛ در این بخش‌ها می‌توان آب‌بهای واقعی را دریافت کرد. همان‌طور که در قانون آب و نحوۀ ملی شدن آن آمده است،آب جزو منابع ملی ماست و نباید این‌طور باشد که از آب یارانه‌ای استفاده شود ولی درآمدها  واقعی باشد. به بیان دیگر منافع منابعی که تعلق به عموم افراد جامعه دارد،نباید تنها به اشخاص یا گروه‌های خاصی تخصیص یابد.

*پس شما طرفدار توقف توسعۀ فولادها در استان هستید.

با شکل فعلی توسعۀ فولاد و اینکه بخواهیم فولاد را رقیب کشاورزی یا شرب بدانیم،مخالفم اما استان منابع معدنی بسیار زیادی دارد و باید به شکل پایدار و ضمن صیانت از محیط زیست و منابع آب از آن استفاده کرد. در شیوۀ فعلی توسعۀ فولادی استان باید بازنگری شود یا صنایع را به جایی که آب هست منتقل کنیم یا اینکه آبی که به صنایع تخصیص می‌یابد به‌طور بهینه مصرف شده و در عین حال صنایع ملزم به بازچرخانی آب و استفاده مجدد از آن باشند و هدررفت آب به حداقل میزان خود رسیده و در عین حال آب به نرخ واقعی در اختیار صنایع قرار گیرد.

*نظرتان دربارۀ طرح‌های انتقال آب چیست؟ طرح‌هایی  برای انتقال آب به صنعت و شرب داریم که جدی‌ترین آن انتقال از خلیج‌فارس برای مس سرچشمه و گل‌گهر است. می‌توان به نتیجۀ این طرح‌ها برای دوام حیات و تولید در استان امیدوار بود؟

در مدیریت منابع آب،موضوع مدیریت «جامع» منابع آب و رویکرد مشارکتی مطرح است و در این زمینه،انتقال آب نمی‌تواند یک اقدام پایدار باشد و تنها در شرایط بسیار اضطراری و به شکل محدود امکان‌پذیر است. بنابراین،با اهدافی که برای انتقال آب در نظر گرفته شده،باید بگویم که این،راهکاری منطقی نیست. بسیاری از کشورهای پیشرفتۀ دنیا که درآمد بسیار بسیار بیش‌تری از ما دارند،با وجود اینکه مشکل کم‌آبی دارند اما به انتقال آب روی نمی‌آورند. در مدیریت جامع منابع آبی سعی بر این است از منابعی که در اختیار است،در همان منطقه استفاده شود. ضمن اینکه مصرف آبِ یک سال استان ۶٫۷ میلیارد مترمکعب است که آن را به هیچ‌وجه نمی‌توان با لوله منتقل کرد و تنها بخشی از نیازهای شرب و صنعت را با انتقال آب می‌توان تامین کرد. اگر اصلاح روند استفاده از منابع موجود صورت گیرد،بخش زیادی از پروژه‌های انتقال آب نیاز نیست که اجرا شود. این پروژه‌ها هزینه‌هایی بسیار بالا و عوارض زیست‌محیطی دارند. با هزینه‌های فعلی صرفا هزینۀ شیرین‌سازی یک مترمکعب آب حدود یک تا دو دلار است و این رقم،به جز هزینۀ خط انتقال و استقرار تاسیسات است که عدد سنگین و قابل ملاحظه‌ای است. از نظر منطقی،برای شرب اگر قرار باشد انتقال آب انجام شود،بدون اینکه دولت یارانه دهد و هزینه‌ها را به طور کامل متقبل شود؛ ممکن نیست. در بخش صنعت،با توجه به اینکه درآمدها واقعی است این امکان وجود دارد که آب گران‌تری بخرند. دربارۀ تامین آب بخش کشاورزی از طریق این پروژه‌ها هم که اصلا صحبتی مطرح نیست چون با هزینه‌های فعلی امکان‌پذیر نیست.

*پس بدون انتقال آب،می‌توان تامین آب شرب استان را تامین کنیم. درست می‌گویم؟

ما با محدودیت‌های بسیار زیادی در استان مواجهیم و این قابل کتمان نیست. افت بسیار زیاد تراز سطح آب زیرزمینی را شاهدیم که در دشت کرمان ـ باغین در ۲۰ سال اخیر به‌طور متوسط بیش از ۱۵ متر بوده که عدد بسیار بزرگ و نگران‌کننده‌ای است اما با مدیریت بخش‌های مختلف،این امکان وجود دارد که آب موردنیاز را تامین کنیم. اگر اصراری بر انتقال آب وجود داشته باشد،به فرض اینکه در مبدا خسارت زیست‌محیطی ایجاد نشود یا از آن صرف‌نظر کنیم و هزینه‌های سنگین انتقال آب هم قابل تامین باشد؛ از طریق لوله،امکان انتقال همۀ آب موردنیاز وجود ندارد و باید به فکر تامین آن از منابع در دسترس باشیم.

*شهر کرمان با تنش آبی مواجه است و آب منطقه‌ای وعده می‌دهد که از پروژۀ انتقال آب خلیج‌فارس به سرچشمه،مقداری از آب موردنیاز شهر کرمان را تامین می‌کند. نباید به این پروژه دلخوش باشیم؟

انتقال این آب غیرممکن نیست و امکان انتقال وجود دارد ولی به خاطر هزینه‌های بسیار زیاد و عوارض زیست محیطی،منطقی نیست.

*برای تامین آب استان چه راه‌حل‌هایی وجود دارد؟

دربارۀ مسئلۀ آب،باید مصلحت‌سنجی‌ها کنار گذاشته شود و با واقع‌بینی و واقع‌نگری به آن بپردازیم. منابعی را که در اختیار داریم و کیفیت بهتری دارد را به آب شرب اختصاص دهیم و منابع با کیفیت پایین‌تر را به دیگر بخش‌هایی که امکان استفاده دارند تخصیص دهیم. اتفاق دیگری که خیلی هم کُند در استان پیش می‌رود،جمع‌آوری آب‌های سطحی و فاضلاب است. در کل استان تقریبا ۳۰۰ میلیون مترمکعب مصرف آب شرب و حدود ۱۴۰ میلیون مترمکعب مصرف آب صنعت داریم. دستکم در این دو بخش به شکل قابل ملاحظه‌ای امکان آن را داریم که آب را تصفیه کنیم و از این آب بازچرخانی‌شده،در بخش صنعت و یا حتی با میزان تصفیه جزئی برای درختان غیرمثمر و فضای سبز استفاده کنیم. از طرفی متأسفانه به قنات‌ها که در گذشته‌ای نه چندان دور تعداد پرشماری از آن‌ها در استان فعال بودند،و در سالیان اخیر به خاطر حفر چاه‌های عمیق فراوان در حریم آن‌ها بسیاری خشک یا کم‌آب شده‌اند،بی‌توجهی و یا کم‌توجهی می‌شود. قنات‌ها در اقلیم خشکی یا نیمه‌خشکی چون استان کرمان یک موهبت بزرگ هستند،بسیار از شهرهای ایران باستان به واسطۀ قنات‌ها حیات یافتند. هرچند این فناوری خالی از اشکال نیست،اما به خاطر مزایای بسیاری که در چنین اقلیمی دارد نمی‌توان به سادگی از آن چشم پوشید و باید سعی شود ضمن صیانت از قنات‌های موجود،دست‌کم بخشی از قنات‌های نیمه فعال یا غیر فعال که امکان دارند،احیا شوند.

*اخیرا از تامین آب استان از طریق آب‌های ژرف صحبت می‌شود. در این‌باره نظرتان چیست؟

آب ژرف آبی است که طی هزاران و یا حتی چند میلیون سال جمع شده و یک ذخیرۀ بلندمدت محسوب می‌شود. اگر بخواهیم در کوتاه‌مدت از آن استفاده کنیم،نمی‌توانیم ادعا کنیم که راه‌حلی پایدار را دنبال کرده‌ایم؛ البته با این فرض که در استان بتوانیم به آب‌های ژرف با کیفیت مناسب دست یابیم. راهکارهای مهم دیگری هستند که چندان مورد توجه قرار گرفته نمی‌شود. باید به اندازه‌ای که از منابع برداشت می‌کنیم،تغذیۀ آن صورت گیرد که در حال حاضر این وضعیت وجود ندارد. بنابراین،تغذیۀ آبخوان‌ها یک موضوع مهم است. شاید ۱۵ درصد منابع آبی در استان کرمان آب سطحی باشد ولی تاثیر آن بر منابع زیرزمینی ناچیز نیست. در استان چند رودخانۀ دائمی از جمله هلیل‌رود داریم؛ در حالی که بسیاری از کشورهای منطقه حتی یک رودخانۀ دائمی وجود ندارند. یکی از راه‌های خیلی خوب برای تغذیۀ آبخوان‌ها،مسیل‌ها و رودخانه‌های فصلی و دائمی هستند. سیلاب‌دشت‌ها  ـ همان چیزی که به عنوان حریم رودخانه یاد می‌شود ـ را نباید اشغال کنیم. در تعیین این حریم‌ها هم باید واقع‌بین باشیم. رودخانه‌های دائمی و فصلی‌ها بهترین مسیر برای تغذیۀ آبخوان‌ها هستند؛ بهتر است از این ظرفیت و یا سایر راهکارهای شدنی همچون تغذیه مصنوعی و یا استمداد از قنات‌ها برای نجات منابع زیرزمینی کمک بگیریم تا اینکه روش‌هایی مانند استحصال آب ژرف را دنبال کنیم که چندان دربارۀ تاثیرگذاری آن اجماع کارشناسی وجود ندارد.

*انتقادات زیادی به «نحوۀ مدیریت منابع آبی» در کشور وجود دارد. برخی می‌گویند هدررفت آب در شبکۀ انتقال و توزیع آب شرب بالاست،برخی به مصرف بالای آب در بخش کشاورزی انتقاد دارند و برخی از اینکه آمایش سرزمین نادیده گرفته شده انتقاد می‌کنند یا صحبت از مافیای سدسازی و انتقال آب می‌شود؛ جدی‌ترین نقدی که به مدیریت منابع آب در جغرافیای استان کرمان دارید چیست؟

بزرگ‌ترین مشکل،مصلحت‌سنجی و عدم مدیریت علمی است. شاید در کلام به آن اشاره شود ولی چندان به رویکردهای علمی در مدیریت منابع آب باور نداریم. متاسفانه تاثیرات تصمیماتی که گرفته می‌شود هم،امروز دیده نمی‌شود و زمان می‌برد،شاید به همین دلیل در اغلب مواقع تصمیمِ درست گرفته نمی‌شود و معمولاً اقبالی به برنامه‌ریزی و طرح‌های میان‌مدت و بلند مدت وجود ندارد. واقعیت این است که بخش عمده‌ای از آبخوان‌ها و اراضی سرزمین را با شیوۀ فعلی مدیریت و مصرف آب داریم از دست می‌دهیم. بدون آب امکان حیات وجود ندارد؛ موضوع کوچ کردن و انتقال آب مطرح می‌شود ولی کل جغرافیای ایران به دلیل شرایطی که دارد این توانایی را ندارد که مهاجرت اتفاق بیفتد یا بتوان با انتقال آب مشکل را حل کرد.

*منظورتان از مصلحت‌سنجی چیست؟

بنده پیش از اینکه در دانشگاه باشم،چند سالی به عنوان کارشناس و مدیر در شرکت‌های مدیریت منابع آب مشغول به کار بودم. اتفاقات زیادی می‌افتد؛ خیلی اوقات پیش می‌آید مدیر یا تصمیم‌گیر برای پاره‌ای از مصالح اجتماعی یا سیاسی و … آنچه که می‌داند درست است را انجام نمی‌دهد و متاسفانه تبعات چنین تصمیماتی دامن‌گیر همۀ بخش‌ها در استان شده و می‌شود. گاهی اولویت‌بندی تخصیص منابع آب به درستی صورت نمی‌گیرد و منابع ارزشمند آبی صرف تولید یا استفاده در بخش‌هایی می‌شود که بازدهی و بهره‌وری چندانی ندارد،حال آنکه همان منابع را می‌توان در بخش‌های دیگری با بازدهی بسیار بیش‌تر صرف کرده و با درآمد حاصل از آن محصولات یا تولیدات آب‌بر و در عین حال کم سودتر را تهیه کرد./ الف

*عکس:محمد لطیف کار




از بحران گذر کردیم و دچار ورشکستگی آبی هستیم

منبع:خبر کرمان
?

از بحران گذر کردیم و دچار ورشکستگی آبی هستیم

:اخبار استان کرمان – اقتصادی