«آقا همایون»، گلهای محمدی را از لالهزار برداشت و راه افتاد سمت کاشان، وقتی توی صف گل ایستاده بود تا عیار گلهایش را بسنجند، دل توی دلش نبود، میخواست، کسبوکاری برای بچههای پرورشگاه صنعتی راه بیندازد، اما وقتی عطر گلها به مشام آقایان رسید، همایون دیگر آن آدم چند دقیقه قبل نبود. نذیر کرمان – […]