۸ ویژگی بارز حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام

حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام از هر کرانه که به جانبش آیی، دریایی است که موج‌هایش نیکی‌هاست و کرانه آن سرشار از سخاوت و کرم است. گروه استان‌های فت فتو؛ درباره مقام حضرت عباس(ع)؛ در روایتی از امام زین‌العابدین(ع) در مورد حضرت ابوالفضل‌العباس(ع) می‌فرمایند که «رحم الله عمّی العباس… و إنّ للعباس عندالله منزله یَغبطه بها […]

حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام از هر کرانه که به جانبش آیی، دریایی است که موج‌هایش نیکی‌هاست و کرانه آن سرشار از سخاوت و کرم است.

گروه استان‌های فت فتو؛ درباره مقام حضرت عباس(ع)؛ در روایتی از امام زین‌العابدین(ع) در مورد حضرت ابوالفضل‌العباس(ع) می‌فرمایند که «رحم الله عمّی العباس… و إنّ للعباس عندالله منزله یَغبطه بها جمیع الشهداء یومَ القیامه…» جمیع شهدا به مقام ایشان غبطه می‌خورند.

بندگی خدا

در زیارتنامه حضرت عباس(ع) می‌خوانیم؛ السلام علیک ایها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله و لأمیرالمؤمنین والحسن والحسین صلی الله علیهم و سلّم.
در این زیارتنامه اطاعت و بندگی خدای متعال نخستین خصوصیت حضرت عباس(ع) است و سرچشمه تمام خوبی‌ها و پاکی‌ها و زیبایی‌های ایشان است. حضرت عباس(ع) از راه عبودیت و بندگی خدا به مقام اطاعت از رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین، امام حسن و امام حسین(علیهم السلام)و حمایت از ایشان رسیده است.

در روایت منقول از مصباح الزائرین ابن طاووس در زیارت آن حضرت آمده است:…فنعم الصابر المجاهد المحامی الناصر والاخ الدافع عن اخیه المجیب الی طاعة ربه- مقام صبر، جهاد، حمایت و نصرت و دفاع از برادر در گرو طاعت رب است.

ولایت‌مداری

عبودیت، وظیفه انسان در قبال خدا و در امر ولایت نیز انسان باید ولایت کسانی که خدا دستور پیروی از آنان را داده است، بپذیرد.

حضرت عباس(علیه ‎السلام) که باور و اعتقادش، تمام تلاش‎ها و موضع‎گیری‎های او را در مسیر ولایت قرار داده است، عصر تاسوعا، دشمن کوشید با استفاده از روابط قومی و قبیله‎‌ای، حضرت اباالفضل(علیه‎السلام) را از لشکر حسین(ع) جدا کند. شمر بن ذی الجوشن که نسبت خانوادگی با ام‎‌البنین (علیهاالسلام) داشت، به خیمه حضرت عباس(علیه‎السلام) نزدیک شد و فریاد زد: این بنو اختنا، این العباس و اخوته؟ «خواهرزاده‎های ما کجایند؟»( اصول کافی، کلینی، انتشارات اسوه، قم، ۱۳۷۲، چاپ ۲، ج ۴، ص ۱۲۰) شمر از قبیله‎ بنی کلاب بود و در عرب رسم بود که دختران قبیله خود را خواهر می‎گفتند. شمر پا را فراتر نهاد و برای رسیدن به مقصود خود به حضرت عباس(علیه‎السلام) امان‎‌نامه تسلیم کرد.

روایت شده است که حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام بدون اجازه در کنار امام حسین علیه‌السلام نمی‌نشست و اگر پس از اجازه می‌نشست، مانند عبد خاضع دو زانو در برابر مولایش می‌نشست.دشمن که برق شمشیر و توفان دستان حضرت اباالفضل(علیه‎السلام) در دفاع از ولایت را در جنگ‎های پیشین دیده بود، می‎خواست با این حربه، شکست را بر سپاه امام تحمیل کند. حضرت عباس(علیه‎‌السلام)فریاد کشید: تبت یداک ولعن ما جئنابه من امانک یا عدو الله. أتأمرنا ان نترک اخانا و سیدنا الحسین بن فاطمه و ندخل فی طاعة اللعناء و اولاد اللعناء «دست‎هایت بریده باد! خداوند تو و امان‎نامه‎ات را لعنت کند. آیا به ما امان می‎دهی، در حالی که پسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، امام حسین(علیه‎السلام)، امان ندارد؟ به ما امر می‎کنی که به اطاعت این نفرین شدگان الهی و فرزندان ملعون و پلید آنان در آییم؟»( اعلام الوری، باعلام الهدی، امین الاسلام فضل به الحسن الطبرسی، ص ۲۳۷)

تاریخ گواه این است که حضرت عباس(ع) در تمامی مراحل زندگی به‌خصوص صحنه‌های متعدد و سخت کربلا، پا به پای سیدالشهدا(ع) و در اطاعت او بوده است و تمام فکر و دل‌مشغولی‌اش این بود که امام خود را راضی کند.

وفاداری

در زیارتنامه حضرت عباس (علیه‎السلام) می‎خوانیم: اَشهَدُ لَکَ بِالتَّّسلیمِ وَ التَّصدِیقِ وَ الوَفاء و النَصیحَة لِخَلَفِ النَّبی؛ گواهی می‎دهم که از جانشین پیامبر (صلی الله علیه و آله) [پیشوای خود] پیروی کامل داشتی و نسبت به او راست کردار و وفادار و خیرخواه بودی.

نوشته‎‌اند هنگامی که کاروان اسیران کربلا را در شام، به کاخ یزید بردند، در میان وسایل غارت شده‎ شهیدان، پرچمی بود که از ضربات دشمن بسیار آسیب دیده بود. یزید با حیرت به آن نگاه کرد و پرسید: «این پرچم در دست چه کسی بوده است؟» گفتند: «عباس بن علی.» آنگاه سرگردان بین حیرت و احترام، سه بار برخاست و نشست و به حاضران گفت: «به این پرچم خوب نگاه کنید. ببینید که بر اثر ضربات شما هیچ جای سالمی ندارد، اما انتهای آن که در دست علمدار بوده، سالم سالم است.»

این سخن کنایه از این بود که پرچمدار، ضربات تیغ‎های برهنه و برّانی را که به دستش می‎خورده، تاب آورده، اما پرچم را رها نکرده است. آنگاه یزید رو به حاضران، با صدای بلند گفت: «نفرین از نام تو دور باد ای عباس! به راستی که این معنای کامل وفای برادر نسبت به برادر است.»

همچنین او در صحنه‎‌ای دیگر آنگاه که بر امواج بستر دل‎‌انگیز آب روان نگاه می‎کند، لبان خشکیده محبوب خود را در نظر می‎آورد و داغ تشنگی را از یاد می‎برد و به تعبیر مقتل، دارد که: «فذکر عطش الحسین(ع) و اهل بیته و رمی الماء من یده و قال والله لا ذقت الماء و سیدی الحسین عطشانا» یعنی بعد از یاد تشنگی امام و اطفال،آب را پرت می‌کند و در نتیجه وفاداری او برگ دیگری بر برگ‎های زرین عاشورا می‎افزاید.

شجاعت

آنگونه که از منابع تاریخی برمی‎آید، حضرت عباس(علیه‎السلام) دارای ورزیدگی اندام و تناسب اعضایی بوده که بیانگر توان جسمی بالای او بوده است که تا اندازه‎ای از ویژگی‎های ارثی اوست؛ چراکه هم پدر او از ابرپهلوانان عرب به شمار می‎رفته و هم خاندان مادری او گرُد میدان بوده‎اند. مادر او ام‎البنین از خانواده شجاع و دلاوری بود.

از دیگر دلایل این قدرت جسمی، افزودن بر فرآیند ارثی، این بوده که او از کودکی با ورزش و چالاکی انس داشت. ورزش و کار در مزرعه و آموزش‎های نظامی دست به دست هم داد و از عباس (علیه‎السلام)، جوانی نیرومند و شجاع ساخت.

نقل شده است که روزی امیرمؤمنان حضرت علی(علیه‎السلام) در مسجد نشسته بود و مردم را پند می‎داد. مردی اعرابی وارد مسجد شد. سلام کرد و صندوقی را که همراه داشت بر زمین گذاشت و به حضرت گفت: «ای پیشوای من! پیش‎کشی برای شما آورده‎ام.» آنگاه صندوقچه را گشود و شمشیری آب دیده و منحصربه‌فرد را از آن بیرون آورد و به حضرت تقدیم کرد.

در همین هنگام، حضرت عباس (علیه‎السلام) که نوجوانی رشید بود، وارد شد و پس از سلام با ادب در گوشه‎ای ایستاد. نگاهش در برق شمشیر گره خورد. حضرت علی(علیه‎السلام) متوجه علاقه و شگفت‎زدگی عباس شد و از او پرسید: «پسرم دوست داری این شمشیر برای تو باشد؟» عباس با شادی پاسخ داد: «آری پدر!» حضرت، برخاست و با دست خود، شمشیر را بر بلندای قامت استوار او حمایل کرد. سپس به برازندگی شمشیر بر اندام رشید و تناور فرزندش نگریست و اشک بر محاسن سفیدش جاری شد. حاضران پرسیدند: «یا امیرالمؤمنین! چرا گریه می‎کنید؟» حضرت فرمودند: «روزی را می‎بینم که او با این شمشیر، نفس دشمن را در سینه حبس می‎کند و بی‌امان بر آنان می‎تازد و سرانجام به شهادت می‎رسد.»

درخشش او در جنگ‎های گوناگون به ویژه کربلا، یادآور نبردهای پیروزمندانه حضرت علی(علیه‎السلام) بود. او با سه تن از شجاعانِ دشمن، قهرمانانه می‎جنگد و هر سه را به هلاکت می‎رساند. نخستین آنان که دو زره نفوذناپذیر پوشیده، کلاهخودی بزرگ بر سر نهاده و نیزه‎ای بلند در دست گرفته بود وقتی به میدان آمد، نیزه‎اش را به حمایل سینه حضرت فرود کرد. حضرت عباس(علیه‎السلام) سرِ نیزه او را گرفت و پیچانید و از دستش بیرون آورد و او را با نیزه خودش هلاک کرد و این رشادت کسی است که هم اعتقاد قوی دارد و هم تسلیم ولی و امام خود است.

علم و معرفت

حضرت ابوالفضل(ع)از اکابر و افاضل فقها و علمای اهل بیت(ع) بوده. معلوم است کسی که زیر آفتاب ولایت و حجر شاه ولایت در مدرسه امامت امام حسن(ع) و حضرت حسین(ع) تربیت شده و کسب علم و نورانیت نموده باشد، دارای چه مرحله‌ای از علم و معرفت خواهد بود.

در روایتی که از امامان معصوم علیه‌السلام به ما رسیده، فرمودند: ان العباس بن علی زق العلم زقا؛ همانا عباس فرزند علی علیه السلام علم را چون غذا در کودکی از پدرش وارد جانش کرده است.

سپس می‌نویسد: «این تعبیر، تشبیه بسیار لطیفی است؛ زیرا هرگاه کبوتری غذا را نرم و گوارا کند و به بچه‌اش بخوراند، به آن تعبیر به (زق ) می‌شود، این بیان حاکی است که حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام در دوران خردسالی از پستان مادرش علم و حکمت را مانند شیر، شیره جانش کرده و در دامان علم و حکمت، رشد و نمو کرده و دارای علم لدنی بوده است.»

و نیز در شأن حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام گفته شده: انه کان من فقها اولاد الائمه؛ حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام از عالمان فقیه فرزندان امامان علهیم السلام است.

حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام از هر کرانه که به جانبش آیی، دریایی است که موج‌هایش نیکی‌هاست و کرانه آن سرشار از سخاوت و کرم است.

ادب

روایت شده است که حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام بدون اجازه در کنار امام حسین علیه‌السلام نمی‌نشست و اگر پس از اجازه می‌نشست، مانند عبد خاضع دو زانو در برابر مولایش می‌نشست.

در روایتی که از امامان معصوم علیه‌السلام به ما رسیده، فرمودند: ان العباس بن علی زق العلم زقا؛ همانا عباس فرزند علی علیه السلام علم را چون غذا در کودکی از پدرش وارد جانش کرده است.روایت شده است که در طول ۳۴ سال عمر حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام آن بزرگوار هرگز به برادرش امام حسین علیه‌السلام برادر خطاب نکرد؛ بلکه با تعبیراتی مانند سیدی، مولای، یابن رسول الله، آقای من، سرور من و ای پسر رسول خدا، آن حضرت را صدا می زد، جز در آخرین ساعت عمر، در آستانه شهادت، که صدا زد: (یا اخا ادرک اخاک؛ برادر، برادرت را دریاب) این تعبیر نیز یک نوع ادب بود، زیرا بیانگر آن بود که برادرت رسم برادری را با بهترین وجه ادا کرد، اکنون تو نیز ای برادر با مهر برادری به من بنگر!

در کتاب مستطرف الاحادیث آمده است: روزی امام حسین علیه‌السلام در مسجد آب خواست. حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام که در آن هنگام کودک بود، بی آنکه به کسی بگوید باشتاب از مسجد بیرون آمد. پس از چند لحظه دیدند، ظرفی را پر از آب کرده و با احترام خاصی ظرف آب را به برادرش امام حسین علیه‌السلام تقدیم می‌کند. روز دیگر، خوشه انگوری را به او دادند. او با اینکه کودک بود با شتاب از خانه بیرون آمد، پرسیدند: کجا می‌روی ؟ فرمود:(می‌خواهم این انگور را برای مولایم حسین علیه‌السلام ببرم ).

بصیرت

امام صادق(ع) درباره ایشان می‌فرماید: «کان عمنا العباس بن علی نافذ البصیره صلب الایمان جاهد مع ابی عبدالله و ابلی بلاء حسنا و…» (اعیان الشیعه، ج ۷، ص۴۳۰) عموی ما عباس بن علی (ع) دارای بصیرت دینی و استواری در باور بود. در راه خداوند در رکاب ابی عبدالله جهاد کرد و نیکو آزمایش داد و به شهادت رسید.

حجت‌الاسلام امان‌الله علیمرادی نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان رهبری و رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد رفسنجان



منبع:آنـــا
? ۸ ویژگی بارز حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام