کرمانی‌ها نجابت را از طبیعت درس گرفته‌اند

وی ادامه داد: مردم کرمان در طول تاریخ و در برهه‌های مختلف نشان دادند که حاضرند از جان و مال خود بگذرند اما حاضر نیستند از نجابت، کرامت، احسان و بزرگواری خود دست بردارند.

 پژوهشگر تاریخ و فرهنگ کرمان تاکید کرد: به باور من‌، یکی از دلایل نجابت مردم کرمان، درسی است که مردم کرمان از طبیعت آموخته‌اند، مردم کرمان از طبیعت آموخته‌اند که اگر قرار باشد در مقابل طبیعت همچون او عمل کنند، دیگر به‌جایی نخواهند رسید.

این نویسنده تاریخ کرمان به درس‌آموزی مردم کرمان از طبیعت اشاره کرد و گفت: در تجربه تاریخ کرمانی‌ها آموخته‌اند درخت را می‌کاریم، دشت را آباد می‌کنیم ولی یک طوفان می‌آید و همه این‌ها را زیر خود مدفون می‌کند، ما چه می‌توانیم بکنیم جز این‌که تن بدهیم به وضعیتی که طبیعت برای ما تدارک دیده و با آرامش، صلابت، پشتکار و جدیت بتوانیم دوباره زندگی را بسازیم و با آن کنار بیاییم.

وی ادامه داد: طبیعت به ما آموخته که در سرزمین خشک که میزان بارندگی آن در برخی سال‌ها از ۵۰ میلی‌متر بیش‌تر نمی‌شود جز با آرامش، صبوری و متانت راه دیگری نداریم در نتیجه از سرشاخه‌هایی که آب وجود دارد ده‌ها متر زیر زمین به‌سختی مسیرهایی را با آرامش و متانت ایجاد می‌کنیم و آب را هدایت می‌کنیم و با روشنای تفکر خود این طرح را به مرحله اجرا درمی‌آوریم و در نتیجه آب در هرم نفس خورشید تبخیر نشده و آمده به زمین کشاورزی‌مان و ما محصول برداشتیم.

گلاب‌زاده تاکید کرد: ما زندگی ساختیم و خود را در فضایی که قابل تحمل باشد ساخته‌ایم و این درس طبیعت است که به ما داده است، راهی جز گذشت و متانت نداریم البته این‌گونه هم نبوده که مردم کرمان در مواقع طبیعی تن به هر ذلتی داده باشند اما در یک زندگی جمعی ما کرمانی‌ها دارای ویژگی‌ تساهل و تسامح بوده است و همین مسئله موجب شد در این دیار در طول ده‌ها بلکه صدها سال در کنار هم با آرامش زندگی کنیم و نحیبانه قدرشناس یکدیگر باشیم.

پژوهشگر تاریخ و فرهنگ کرمان افزود: یادم است وقتی ۷۰ سال پیش از میدان ارگ امروز به سمت مدرسه‌ام در نزدیکی‌های بازار مظفری می‌رفتم، در طول این هفتاد سال یادم می‌آید که این بازار مظهر نجابت، آرامش و تسامح بود.

وی ادامه داد: در این بازار فردی بود به‌نام موسی کاهنی کار می‌کرد اما یادم است پدرم که فردی روحانی بود وقتی از جلوی مغازه او رد می‌شد، این فرد از درب مغازه بیرون می‌آمد و برای پدرم به عنوان یک روحانی مسلمان عرض ادب و احترام می‌کرد و حتی بارها یادم است که از پدرم پذیرایی می‌کرد تا بدانند که مردم کرمان نجیب هستند.

این نویسنده تاریخ کرمان افزود: چهار قدم بالاتر مرحوم رجائی کتاب‌فروش بود، هر کس می‌خواست استخاره بگیرد، او برایش استخاره می‌گرفت، کمی بالاتر چند مغازه پارچه‌فروش زردشتی وجود داشت، کنارش مرحوم تفرشی و از مسلمانان باتعصب بود و در کنار او مرحوم زنگی‌آبادی داماد خوشرو بود و معتقد بود به دلایلی رادیو نمی‌فروشم اما همه این افراد در کنار یکدیگر زندگی می‌کردند حرمت هم را نگه می‌داشتند و برای هم احترام قائل بودند.

گلاب‌زاده بیان کرد: این مقدمه‌‌ای است برای این‌که بتوانیم تشریح کنیم چگونه مردم کرمان توانستند در طول هزاران سال راهی را انتخاب کنند که زندگی در این دیار قابل تحمل باشد، اگر مردم کرمان این نجابت، کرامت و احسان را نداشتند، کرمانی که ما می بینیم و سرزمین بی‌آب و علف خشکی که می‌بینیم هرگز ننمی‌توانست خاستگاه تمدن بشری شود.

پژوهشگر تاریخ و فرهنگ کرمان ابراز کرد: در کتاب تاریخ تجارت کرمان، سرنخی از تجارت مردم کرمان در یازده هزار سال پیش یافتم، این‌که اولین مردمی هستیم به صنعت ذوب مس دست‌یافتیم و … بماند به‌واقع همه این‌ها در رهگذر نجابت و کرامت، احسان و بزرگواری مردم کرمان است.

انتهای خبر/پسند