پدرِ دختر کاپشن صورتی یک شبه پیر شد | اخبار کرمان و شهرستان ها

نذیر کرمان/کرمان پیمان سلطانی‌نژاد یکی از بازماندگان داغدار حمله تروریستی ۱۳ دی ماه سال گذشته در کرمان است که در انفجار دوم همسر و دو فرزندش را از دست داد. او در گفت‌وگو با خبرنگار نذیر کرمان اینگونه خود را معرفی کرد: همسر شهیده فاطمه سلطانی‌نژاد و پدر شهیدان محمدامین و ریحانه (کاپشن صورتی، گوشواره […]


نذیر کرمان/کرمان پیمان سلطانی‌نژاد یکی از بازماندگان داغدار حمله تروریستی ۱۳ دی ماه سال گذشته در کرمان است که در انفجار دوم همسر و دو فرزندش را از دست داد.

او در گفت‌وگو با خبرنگار نذیر کرمان اینگونه خود را معرفی کرد: همسر شهیده فاطمه سلطانی‌نژاد و پدر شهیدان محمدامین و ریحانه (کاپشن صورتی، گوشواره قلبی) هستم.

سلطانی‌نژاد گفت: همسرم متولد ۱۸ خرداد ۷۳ بود و محمدامین هشت ساله و ریحانه ۱۸ ماهه بود.

او که متولد سال ۶۴ و جانباز و بازنشسته نیروی انتظامی است، گفت: «همسرم، خانمی نجیب و مقید بود، اهل نماز اول وقت بود و ریحانه در دامن چنین مادری تربیت می‌شد.

شهیده فاطمه سلطانی‌نژاد و فرزندان شهیدش

محمدامین هشت ساله علاقه شدیدی به سردار حاج قاسم سلیمانی داشت و هر وقت گلزار می‌رفت می‌گفت برای شفا رفتم.

روز قبل از حمله تروریستی، بچه‌ها را در خیابان‌ها چرخاندم و به مناسبت روز زن و مادر برای همسرم کیک و دسته گل گرفتم و ریحانه شمع خیلی دوست داشت، برایش خریدم.

بعد خانمم گفت برای مادرم هم کیک بگیریم که محمدامین گفت اجازه بده من فردا برم موکب، نقاشی کشیدم و قرار است جایزه بگیرم. نمی‌دانستم کادوی محمدامین شهادت بود.

سلطانی‌نژاد درباره ۱۳ دی سال گذشته بیان کرد: «همزمان با چهارمین سالگرد شهادت حاج قاسم، خانواده ما موکب داشت و از زائران پذیرایی می‌کرد.

همسر من، خواهرش و عروس خانواده به همراه بچه‌ها آن روز هم مثل روزهای قبل به موکب رفتند و خدمت می‌کردند.

آخرین تماس با خانمم بین ساعت دو تا سه بعد از ظهر بود که ۱۵ دقیقه صحبت کردیم. فاطمه گفت نمی‌دونی چه حال و هوای خوبی اینجا هست. ما مزار شهدا رو زیارت کردیم و توی موکبیم. محمدامین دمنوش بابونه و چای به زائرا می‌ده و با پسرخالش سر چایی پخش کردن رقابت دارن».

پدر دختر کاپشن صورتی در ادامه گفت: «مثل اینکه اولین انفجار تروریستی نزدیک موکب ما اتفاق افتاده و بچه‌ها ترسیده بودند و خانم‌ها می‌آیند از خروجی پارکینگ بروند که همان موقع انفجار دوم کنارشان اتفاق افتاده است.

وقتی تماس گرفتم، برادر همسرم گفت همه آمدند سمت خانه اما خبری از آنها نداشتیم و رفتم جنگل، بیمارستان‌ها و سردخانه‌ها را گشتم اما هیچ کدام را پیدا نکردم.

ساعت ۱۱ شب خواهرزاده‌ام تماس گرفت و پرسید لباس ریحانه چه شکلی بود؟ گوشواره قلبی داشت؟ گفتم آره. قسمش دادم گفتم چیزی دیدی؟ جوابم را نداد اما مثل اینکه در پزشکی قانونی ریحانه را دیده بود.

روز پنجشنبه ۱۴ دی ماه پیکر محمدامین را ساعت ۹ پیدا کردیم. اما خانمم شناسایی نمی‌شد، تا اینکه از روی کفش‌هایی که به پا داشت، او را شناختیم».

سلطانی‌نژاد با اشاره به سفید شدن موهایش و اینکه هیچ‌کس فکر نمی‌کند ۳۹ سالش باشد، گفت: غصه ما در ۱۳ سال گذشته فقط روز عاشورا بود و بس. وضع من با داغ فرزندان و همسرم چنین شد.

پدری که یک شبه پیر شد

او در پایان سخنانش با یادآوری صحبت‌های همسرش گفت: خانمم می‌گفت خوش به سعادت شهیدی که مردم روی مزار و تابوتش تسبیح و لباس تبرک می‌کنند و من روز تشییع شهدای حمله تروریستی کرمان دیدم که مردم از تابوت فاطمه تبرک می‌جستند.

به گزارش نذیر کرمان، در دو انفجار تروریستی که ۱۳ دی ماه سال گذشته در مسیر گلزار شهدای کرمان رخ داد، ۹۷ نفر شهید و حدود ۴۸۰ نفر زخمی شدند.

از خانواده سلطانی‌نژاد، هشت نفر از جمله سه خانم و پنج کودک به شهادت رسیدند.

ریحانه سلطانی‌نژاد کم سن و سال‌ترین شهید این جنایت تروریستی است که پیکرش به واسطه لباس و گوشواره‌اش شناسایی و به دختر کاپشن صورتیِ گوشواره قلبی معروف شد.

پدری که یک شبه پیر شد
ریحانه

انتهای پیام


پدرِ دختر کاپشن صورتی یک شبه پیر شد

منبع: ایـسنا
? پدرِ دختر کاپشن صورتی یک شبه پیر شد