کارشناس مسائل سیاسی گفت: نقش امام یک نقش بسیار بزرگی بود و علت اینکه بعد از انقلاب کشور از هم پاشیده نشد، این مسئله بود.
محسن طهرانی در گفتگو با خبرنگار سرویس سیاسی نذیر کرمان؛ ضمن تسلیت به مناسبت چهاردهم و پانزدهم خرداد ماه گفت: در ساختار حکومتها سه مرحله وجود دارد که یکی از آنها ساختار خود حاکمیت است و دوم طبقه حاکمیت و طبقه فرهیختگان و سوم طبقه مردم که یکی از سادهترین ساختار است که میشود برای حکومت تصور کرد. کارشناس مسائل سیاسی افزود: ساختار طبقه حاکمیت که کارش مشخص است که چه کاری را باید انجام بدهد بحث قانون گذاری است؛ در بعضی جاها تصدیگری و بعضی جاها تصحیلگریست؛ مردم قشر پایین دست جامعه حساب میشوند که از نظر توانمندی علمی و ساختاری آن سر پنجههای ساختار کشور هستند. طهرانی بیان کرد: اما یک طبقه؛ به عنوان فرهیختگان، نخبگان یا سلبریتیها نام میبرند که اینها کاربردی دارد؛ کلمه سلبریتی که در ساختار جمهوری اسلامی ایران باهاش آشنا هستید متفاوت هست در دنیا این طبقه فرهیختگان، نخبگان یا سلبریتیها رو به این شکل تعبیر میکنند. کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: سلبریتیها؛ یک طبقهایست که توانمندی اجماعسازی بین حاکمیت و مردم را دارد اینها ترجمان خاستهها و نیازهای سرپنجهها هستند و به طبقه حاکمیت و بلعکس آنچه حاکمیت میخواهد تصمیمگیری کند و در رابطه با کشور و حکومت ان رو از طریق سلبیریتیها، از طریق فرهیختگان از طریق نخبگان ترجمه میکنند و به دست مردمش میرساند و نهایت این همگرایی باعث؛ ساختار کلی حکومت؛ چه از مسائل داخلی و چه از مسائل خارجی در امان بماند. وی تاکید کرد: در جمهوری اسلامی بعد از ۴۳ سال طبقه سلبریتیها کار خودشان درست انجام نمیدهند و برایشان درست جا نیافتاده است که؛ کپیبرداری از فرهنگ غرب که به ظاهر در طبقه سلبریتیها نشستند. کارشناس مسائل سیاسی بیان کرد: در زمان طاغوت یا شاه چرا حکومت بوده و چه اتفاقی افتاده؛ که این حکومت توسط انقلاب امام خمینی(ره) از بین میرود و به یک حکومت جدیدی به نام جمهوری اسلامی به وجود آمده است. طهرانی بیان کرد: کاری که امام کرده چی بوده؟! آیا امام در طبقه حاکمیت بوده؟! آیا امام در طبقه مردم بوده در سرپنجه بوده؟! یا اینکه نه امام جز نخبگان و فرهیختگان بوده است؛ طبیعیاست که شما وقتی در طبقه فرهیختگان باشید اقدام بر علیه حاکمیت رو نمیتوانید رقم بزنید و فقط به زعم خودتان یک کاری را انجام بدهید؛ امام رهبری بود؛ که از این حس اجماع حس به هم پیوستن؛ حسی که میتوانستید این دو طبقه را بهم نزدیک کنید و ترجمان حرف همدیگر باشند را به وجود آورد؛ یعنی از اجماعسازی طبقه وسط استفاده کرد و توانست رای که مد نظر مردم بوده در طبقه اجماعساز تجزیه و تحلیل کند و آن را به دست حکومت برساند. کارشناس مسائل سیاسی گفت: بارها شما شنیدید که در جملات شاه مخروب بود که من صدای انقلاب شما رو شنیدم یعنی چی؛ آیا مردم قبل از ان در خیابانها تظاهرات نمیکردند؟! چرا تظاهرات و پیام میدادند اما شاه این جمله رو نمیشنید و از طریق طبقه نخبگانی به گوش شاه رسید، به دست حاکمیت رسید و باعث شد که این ساختار در هم بشکند؛ پس نقش امام یک نقش بسیار بزرگی بود و علت اینکه بعد از انقلاب کشور از هم پاشیده نشد هم همین بود؛ چون طبقه نخبگانی و طبقهی ساختار جامعه بهم پیوسته بود و نیاز به یک رهبر داشت. وی افزود: در تداوم انقلاب اگر دقت کنید در شکلگیری انقلاب و بعد از آن پیروزی امام دخالتی دیگر در حکومت نداشت و در قم تشریف داشتند و آن طبقه حاکمیت نتوانست کاری کند و دوباره امام برگشت و به صدر قدرت قرار گرفت؛ علت نقش امام، علت پیروزی انقلاب؛ علت اینکه چرا بعد از انقلاب کشور پاشیده نشد؛ دشمنان خارجی و دشمنان داخلی نتوانستند آنچه که میخواستند را بر سر کشور مقدس ایران بیاورند و از طریق تحریم، جنگ، ترورهای داخلی اقدام کردند و انسجام کلی کشور؛ طبقه نخبگان و مردم با رهبری امام حفظ شود. انتهای خبر/ تاج الدینی