به گفته کارشناسان در طول تاریخ هنر نقش مهمی را در ایفای انتقال اندیشهها و مکتبها داشته است، بهرهگیری از آن اکنون در جبهه مقاومت در راستای بالا بردن توان این جبهه یکی از الزاماتی است که در این میزگرد مورد بررسی قرار گرفته است.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری «نذیر کرمان» نقش هنر در عرصههای گوناگون بر کسی پوشیده نیست. قالب زیبا و شیرینی که توانسته با نوع بیان خودش مخاطب را بیش از عرصههای دیگر به خود جلب کند. هنر در طول سالها توانسته با زبان خود بسیاری از مفاهیم را انتقال کند و بدون شک نقش آن این روزها میتواند در جبهه مقاومت و انتقال اندیشه این جبهه به جهانیان موثر باشد. از این رو در یک میزگرد با حضور محمد حسین صادقی تهیهکننده انیمیشن سینمایی «لوپتو» و امین زادهتقی مسئول واحد تجسمی حوزه هنری انقلاب اسلامی کرمان به بررسی نقش هنر در نمایش و اندیشههای مقاومت پرداختیم. نذیر کرمان: هنر چه نقشی در انتقال مفاهیم و مکتبها داشته است؟ _زادهتقی: در تاریخ رنسانس و … اگر نگاه کنیم، مکتبهای مختلفی از لحاظ تفکری شکل گرفت و در کنار این مکتب، مکتبهای هنری نیز ایجاد شد. یعنی دقیقا همراه با تغییرات اجتماعی و گفتمانی، شاهد تغییرات هنری نیز بودیم. در انقلاب اسلامی در ایران نیز در خصوص هنر و البته در برخی از شاخهها شاهد این تغییرات بودیم. _صادقی: در واقع هنر محل تلاقی دو موضوع است که یکی اندیشه و ایدئولوژی و دیگری گفتمان است. وقتی بخواهیم اندیشه ای را به یک بیان همه فهم کنیم ابزاری که میتواند به کار آید هنر است. به واقع هنر محل تلاقی این دو است. پس باید اندیشهای داشته باشیم و از طرفی دنبال تبیین گفتمان باشیم در نتیجه بهرهگیری از هنر موثر خواهد بود که به این هنر، هنر موثر میگویند. یکسری هنرها وارداتی است، برای مثال همین انیمیشنی که ما استفاده میکنیم کاملا وارداتی است اما هنر نگارگری و نقاشی ایرانی در طول تاریخ وجود داشته است. البته در خصوص موسیقی با زادهتقی مخالفم ما از گذشته موسیقی داشتیم اما به شکلی که امروزه در جامعه مورد استفاده قرار گرفته وارداتی است. اما آیا ما میتوان هنر خود را در قالب رسالتمان به ظرف جدیدی تبدیل کنیم و به مردم دهیم تا استفاده کنند؟ بدون شک این موفقیت حتی برای مردم دنیا نیز جذاب خواهد بود. نذیر کرمان: آیا هنر در ایران توانسته اندیشههای انقلاب اسلامی را انتقال دهد؟ زادهتقی: البته باید دانست که برخی از هنرها در ایران وارداتی است، برای مثال موسیقی، هنر سینما و … و البته شاید آنگونه که مد نظر است امکان تغییر این هنرها وجود ندارد اما برخی از هنرها که مخصوص ایران است، بعد از انقلاب اسلامی در آن تغییر رخ داد. برای مثال نقاشی بسیار راحت همراه با بحث دفاع مقدس و حوزه بحث انقلاب اسلامی تغییر کردند و در زمینه دفاع مقدس و شهدا آثار بسیار فاخر و متنوعی تولید شد و هنر در جمهوری اسلامی با مکتب گفتمانی همراه و شکل گرفت. و البته تا جاهایی بسیار خوب پیش رفت اما از یک مقطعی به بعد هنر در وادی سیاست و همراه با آمدن دولتهای مختلف همراه شد و در نتیجه هنر با آن روی کاربردیاش یعنی صدور و اندیشه انقلاب به سمت کارهای نمایشی سوق پیدا کرد. این اتفاق سبب شد تا برخی که میخواهند از کارهای هنری خلاف انقلاب سوءاستفاده کنند موفقتر شوند. برای مثال در هنر سینما اگر فیلمهای سینمایی دهه ۸۰ را نگاه کنیم بسیار با فیلم های امروزه متفاوت است، این که امروزه چه اندیشه هایی در میان مردم جا انداخته شده است. برای مثال امروزه اگر در سینمای ایران خانم چادری دیده میشود، او فردی فقیر، بدبخت و حتی حرکات انجام میدهد که برخلاف عرف جامعه است و این نشاندهنده سوءاستفاده از این هنر است. اما در بحث انقلاب نیروهای انقلابی بسیار ضعیف از این هنر استفاده کردهاند. البته اوایل انقلاب و همزمان با هشت سال دفاع مقدس خوب بود اما بعد از آن بسیار ضعیف عمل شد. اما در بحث محور مقاومت، تقریبا میشود گفت که حدود پنج یا ۶ سال است که البته هنر در میان بچههای انقلابی داغتر شد و توانستند بروز داسته باشند که تا حدی در بیلبوردهای شهری کارهای خود را به نمایش بگذارند و یا در فضای مجازی و ارائه کارهای انیمیشنی، سینمایی اندیشه محور مقاومت را به نمایش بگذارند. البته این امر خارج از بدنه دولت و سازمانهای دولتی محقق شده است برای مثال سازمان اوج، مرکز صبا و … باعث شد که بچهها از بدنه دولت خارج شوند و آزادانه کار کنند. روی همین لحاظ و با توجه با کارها و اثرهایی که میبینیم شاهد اتفاقات خوبی در حوزه مقاومت هستیم. زایش محور مقاومت همزمان شد با موضوع سرکتهای هنری از بدنه دولت شد، و این موضوع باعث گسترش شد. نذیر کرمان: نقشآفرینی هنر در انتقال اندیشههای جبهه مقاومت تا چه اندازه موفق بوده است؟ _صادقی: اکنون باید دید که جبهه مقاومت در چه وضعیتی هستیم، بدون شک که جبهه مقاومت در بحث اندیشه صاحب حرفها، اندیشه و حتی ایدئولوژیهای جذاب برای همه جهان هستیم. اکنون جبهه مقاومت دارای اندیشههایی است که به دنبال این است تا این اندیشهها را به جهان و حتی خودمان بگوییم و بدن شک راه برقراری این ارتباط و گفتمان بهرهگیری از ابزاری به نام هنر است. اما این که آیا جبهه مقاومت توانسته که هنر را توانستیم در محل تلاقی گفتمان و اندیشه و در نهایت صدور آن قرار دهیم، محل بحث است. به نظر من جای بسیاری برای کار است، این که در جامعه ما سئوال برای افکار عمومی به وجود میآید، این که چرا ما باید کشورمان ایران در کشوری همچون سوریه حضور نظامی داشته باشد، نیاز به قدرت بیان هنرمندانه است که میتواند افکار عمومی را نسبت به این سئوال اقناع کنید. این که آیا توانستهایم یا خیر باید صادقانه پاسخ داد که در بعضی جاها بلی و در برخی جاها خیر. باید دانست که محور مقاومت پیشانی ماجرا و خط مقدم است، به واقع جایی است که در آن اتفاق سخت در حال رخ دادن است. اما این پیشانی حتما نیازمند به یک عقبه است تا مقاومت اولیه و یا همان خط مقدم بتواند استقامت خودش را حفظ کند. امروزه در جهان نوع تسخیرها و تصرفها و با حتی نوع جنگها متفاوت است و حتی قابل مقایسه با ۳۰ و یا ۴۰ سال پیش نیست. برای مثال باید بررسی کرد که در کشوری چون سوریه چه اتفاقی رخ میدهد که در مدت زمان دو هفته سقوط میکند. حتما افکار عمومی آن کشور مهم است که نسبت به وقایع اطراف و آدمهایی تأثیرگذار، چه قضاوتی دارند ما باید نسبت به این موضوع حساس باشیم. این موضوع در مورد مردم کشور ما نیز مهم است به واقع نمیتوان ساده عبور کرد که هر اتفاقی که در کشورمان رخ میدهد، یکسری از افراد دارای سئوال هستند اما کسی برای پاسخگویی به این سئوالات اهمیت قائل نیست. متاسفانه افکار عمومی و ذهنیت جامعه خیلی وقتها مورد توجه قرار نمیگیرد. به دلیل حضور در جشنوارههای فیلم خارجی خیلی شاهد این موضوع بودهام که وقتی انیمیشن و یا فیلم تولید شده از سوی ما کاملا رنگ و بوی ایرانی به خود میگیرد، اتفاقا مورد استفاده و استقبال مخاطب بینالمللی قرار میگیرد. گاهی اگر بخواهیم در تکنیک پافشاری کنیم و برای مثال بخواهیم ادای غرب و کپی دست چندم را درآوریم باید گفت که بهتر از آن وجود دارد. اما وقتی تولیدات ما زرق و بومی کاملا ایرانی داشته باشد این موضوع برای مخاطب جهانی نیز جذابتر است چرا که با پدیده جدیدی هم مواجهه میشود و برایش جذابتر است. اتفاقاً کارهایی از هنر و سینمای ایران در ذهن مردم ایران به جای مانده است که کاملا ایرانی است. باید تلاش کرد و به اصالت خود وفادار باشیم و زبان هنر روز دنیا که بحث تلاقی اندیشه و گفتمان است را به بهترین شکل نمایش دهیم. نذیر کرمان: در ابران از چه زمانی به هنر در انتقال مفاهیم بیشتر توجه شد؟ زادهتقی: از بعد از فتنه ۸۸ و در دل این فتنه دقیقا طرفداران و مخالفان، هنر را پیش کشیدند. تقابل جذابی بود که در ایران باعث انگیزه شد و در نهایت سازمانهایی جان گرفتند و با قشر هنرمند کار کردند. در بررسی کشور عراق اما چنین انگیزههایی به وجود نیامد و اختلافات آنان بیشتر به پیشینه قبیلهایشان برمیگردد با خاطر همین هنر را کمتر به کار بردند. نکته جالب این است که از لحاظ بازه تاریخی که نگاه میکنیم، در زمانهایی اتفاقات خاصی میافتد، برای مثال اکنون که اتفاق سوریه رخ داد یعنی یک ستون زمان که همه انگیزه پیدا میکنند تا تولید محتوا انجام دهند و بعد از آن همه چیز به روال عادی برمیگردد و بعد دوباره اتفاقات و رخدادها سبب ایجاد ستون زمان دیگری میشوند. باید گفت پوستر از جمله تولیدات سریع در پاسخگویی و تولید محتوا در این شرایط است اما سینما و انیمیشن به عنوان عقبه و در بازه زمانی ستون دیگر زمان دارند که پاسخ دهند، اما این دو هنر پرکار نیستند. در خصوص سئوالات مهمی که در ذهن مردم رخ می دهد بدن شک از طریق هنر، سینما، انیمیشن و … به خوبی میتوان پاسخ داد. در سینما و انیمیشن هنر و نوع پاسخگویی تبیینی است اما در بخش پوستر و کاریکاتور نوع ماسخگویی تلنگری است. یعنی وقتی فردی کاریکاتوری را میکشد به دنبال تلنگر است و در واقع تبیین در سینما رخ خواهد داد. صادقی: جبهه مقاومت توانسته در بحث نظامی توازن قوا ایجاد کند، یعنی نشان داده که اگر تهاجمی بوجود آید توان مقابله به مثل را دارد.ولی در رسانه اینگونه نیست به واقع هر چه ضربه میخوریم از ناحیه هنر و رسانه است. و باید گفت که زمین رسانه زمین سرمایهگذاریهای سنگین و بزرگ و از طرفی برداشتهای بزرگ است. برای مثال مقایسه کنید حجم تولید محتوا در رابطه با کودک و سرمایهگذاری در رابطه با این موضوع که در نهایت به جوامع اطراف و بینالمللی تسری پیدا میکند. اما برای مثال گروه تیمی ما از اتاق کنار مسجدمان شروع کردیم در حالی که کسی به ما نگفت که این زمین، زمین مهمی است بلکه از سر علاقه و عشق و بر اثر ذوق رشد کردیم. در بیشتر موارد کارهای هنری در ایران خروجی سرمایهگذاری نبود بلکه خروجی دغدغههای کوچک در جایی محدود است، سئوال این است که ما چه جیزی کاشتیم که اکنون انتظار برداشت را از آن داریم. زادهتقی: هنر در محور مقاومت آنچنان که که موفق نبوده و پرورش نیافته است؛ این موضوع بیشتر برمیگردد به جغرافیای مقاومت، این که هنوز محور مقاومت باور نکرده است که میتواند به هنر به عنوان یک اسلحه نگاه کند. جالب است بدانید در بحث طوفانالاقصی آمار پوسترهای تولید شده در آمریکا با ایران تقریبا نزدیک است. ایران اسلامی بعد از فتنه ۸۸ به هنر روی آورد و فهمید که میتواند از هنر به عنوان اسلحه استفاده کرد و آمریکا که پیش از این به این باور رسیده بودند و در حال تولید محتوا است اما در جغرافیای ما، کشورهایی چون عراق، یمن و … آمار هنرمندانشان به شدت پایین است و جشنوارههای مختلف از سوی ایران در حال برگزاری و حمایت است. و باید گفت که فتیله هنر در محور مقاومت به شدت پایین است. نذیر کرمان: چه پیشنهادی دارید تا این بُعد از توان جبهه مقاومت (بهرهگیری از هنر) هم قدرت بیشتری پیدا کند؟ زادهتقی: در جریان طوفانالاقصی و جنایات رژیم صهیونسیتی یکسری از دانشجویان دانشگاه به پا خواستند و پیرامون این موضوع حرکتها و جنبشهایی نیز راه انداختند. جالب است بدانید یک بزرگی میگفت که این دانشجویان آزادیخواه هستند و به شدت به دنبال آگاهی از معارف جبهه مقاومت هستند.اما سئوال این جا است که چگونه میتوان معارف خود را به این دانشجویان انتقال داد و پاسخ این است که تنها راه هنر است، تاکید میکنم تنها و تنها راه، هنر است. در صدور اندیشههای جبهه مقاومت باید از بازار هنر کمک گرفت تا گستره آن به سمت اروپا، آمریکا و … صورت گیرد. صادقی: موضوع هنر و رسانه اگر در کشور ما به صورت مسئله موضوع راهبردی و بنیادی نگاه نشود وضعیتمان همین است، الزام است که از سطح به عمق حرکت کنیم و نگرشمان به هنر و رسانه و مقاطع خاص زمانی عمیق باشد. نباید نگاه واکنشی داشت. محور مقاومت پدیده بیرونی نیست بلکه در درون ما است و باید به آن اتصال داشت. این اتصال باید کاملا پیوسته و مشخص باشد، این موضوع روزمره و سطحی نیست بلکه بنیادی و عمیق است. انتهای خبر/ پسند