میدان‌دارانی که محافظ اقتدار نظامند

آن روزها من دانشجوی رشته علوم سیاسی بودم درس‌هایی که می‌خواندم همه در خصوص استعمار، استثمار و شیوه‌های آنان بود، یادم است که در همان دوران استادی در دانشگاه داشتم که به ما درس استراتژی سلطه قدرت‌ها بر ملت‌ها را می‌آموخت او بسیار زیبا جریان فتنه‌ای را که در کشور در حال شکل‌گیری بود را برایمان تشریح کرد.

 بعد از گذشت بیش از ۱۰ سال از فتنه حماسه‌ساز مردم ایران هنوز هم این روز زنده و تبینش وظیفه هر کسی است، زیرا بالأخره نهم دی ماه رقم خورد و بساط فتنه‌گران جمع شد، گرچه تبیین این موضوعات بسیار مهم است، اما کمتر کسی پیدا می‌شود که آن روزها و خاطراتش را به یاد نیاورد ، اشک‌ها و غم‌های مردم در اهانت به رهبری در خصوص نامه بی‌سلام هاشمی رفسنجانی و حمله به هیئت‌های عزاداری و آتش‌زدن پرچم عزای حسین(ع) را فراموش کند. 

 نهم دی‌ماه ۱۴۰۲ یادآور اتفاقات ۹ ماهه سال ۸۸ بازهم برایم تداعی شد، بازهم مردم کرمان دست در دست فرزندان خود حماسه نهم دی‌ماه را که نشان از بصیرت ملت ایران بود را جشن گرفتند و با حضور خود بار دیگر به جهانان اعلام کرده‌اند که پای در گرو نظام داشته و حتی اگر خواص در خواب باشند اما بازهم سلیمانی‌های کریمان هوشیارند و بساط فتنه را برخواهند چید.

بار دیگر شهر کرمان میزبان همه اقشار مردم در حماسه نهم دی بود از کوچک و بزرگ پیر و جوان برخی با مادر و پدر و برخی با مربیان پرورشی آمده بودند البته مدیران و مسئولان استانی نیز خود را به مراسم رسانده بودند.

بچه‌هایی با پرچم‌های کوچک آنچنان غرق بازی بودند و می‌خندیدند  که گویی غمی در دنیا ندارند و تنها فرصت آنها برای بازی‌کردن است، اما قلبشان برای سیدعلی‌شان می‌زد.

دخترک کوچکی که نورا نام داشت مرا در حین عکاسی دید، به من می‌گفت؛ عکسم را می‌خواهی برای سیدعلی بفرستی؟ گفتم نه؛ با حالت کودکانه اخمی کرد و گفت ولی دوست دارم او مرا ببنید؛ «گفتم؛ ناراحت نباش او همیشه و در همه حال تو را دعا می‌کند که دختری قوی و پر عظمتی باشی و چرخ علمی این کشور با دستان تو بچرخد» خندید و گفت: «پس عکس منو بگیر تا وقتی دکتر شدم بگذارم در اتاق دکتریم».

خیلی جالب است همه فکر می‌کنند کودکانی که در مراسمات حاضر می‌شوند با زور خانواده و بدون بصیرت به شرح‌حال و وضعیت موجود هستند اما آنان موقعیت و موضوع حضور را درک کرده‌اند.

البته گروهی از پسران هم بودند که با روحانی جوانی آمده بودند، آن‌چنان دورش حلقه‌ زده بودند که گویی کسی در دنیا مهربانتر از او نیست و این نشان می‌دهد، حقیقت جامعه ما این است، هرچه دشمن تلاش می‌کند که بین روحانیت و مردم شکاف ایجاد کند، نسل جدید خود به دنبال روحانیت رفته و با او مسیر هدایت را طی می‌کنند.

مردم کرمان همیشه در صحنه هستند و هرگز ولایت‌فقیه را تنها نمی‌گذارند، پیرمردی به سختی خود را به جمعیت رساند و همان‌طور که از دور می‌آمد مرگ بر فتنه‌گر را داد می‌زد و از خاطراتش در نهم دی ۸۸ گفت: « آن روز من در حال جارو کشیدن خیابان بودم مردم همه عکس‌های هاشمی رفسنجانی را پاره کرده و بر کف خیابان ریخته بودند»
از او پرسیدم چرا؟! گفت: «بعضی‌ها با انقلاب می‌مانند بعضی‌ها هم نه، هاشمی جزو کسانی بود که در مقابل رهبر انقلاب ایستاد و برایش نامه‌ای بدون سلام فرستاد این خشم ما را بسیار زیاد کرده بود، وقتی عکس‌ها را جارو می‌کردم دلم می‌خواست فقط بسوزانمشان زیرا از این توهینی که کرده بود خشمگین بودیم. ما رهبرمان را دوست داریم و دشمن دشمنانش هستیم»

شاید حرف‌های این پیرمرد که ۱۵ سال پیش این اتفاق را دیده بود و درکش در آن زمان سخت بوده باشد، اما امروز بعد از کنار رفتن پرده‌ها و شفافیت اطلاع‌رسانی می‌توان پی‌برد که مردم چگونه خواص را کیش و مات کردند و خود بازی‌گردان حفاظت از نظام شدند.

در گوشه‌ای زنانی را می‌دیدیم که مقتدر ایستاده‌اند و فرزندان خود را در این تجمع حماسی همراه خود آورده بودند و حرفشان این بود که در مقابل دشمنان سکوت نخواهیم کرد و پشتیبانی از این انقلاب و رهبر فرزانه‌اش را هرگز رها نخواهیم کرد.

امروز با تمام وجود به این مردم بصیر که راهشان را در جو مه‌آلودی که دشمن رقم می‌زند گم نمی‌کنند، مفتخرم، و هرجا هم که خواص به خاطر منسب و منافع خود بصیرت خود را ذبح می‌کنند، این مردم قاطعانه و هدفمندانه اقتدار این نظام را ضمن گوشزد به دشمنان حفظ می‌کنند و برسر این کشور با احدی مماشات نخواهند کرد.

انتهای خبر/ طهماسبی