در وصیتنامه عرفانی شهید «محمد درویشی» آمده است: برای رضای تو خداوند میخواهم خونم بر کربلای ایران ریخته شود تا شاهد رسالتم باشد.
به گزارش گروه سیاسی پایگاه خبری «نذیر کرمان»؛ به نقل از نوید شاهد کرمان؛ شهید «محمد درویشی» بیست و پنجم بهمن ۱۳۲۶، در روستای سربنان از توابع شهرستان زرند به دنیا آمد. وی خواندن و نوشتن را میدانست. سال ۱۳۵۳، ازدواج کرد و صاحب دو پسر و دو دخترشد. کارمند شرکت ذغالسنگ بود، بهعنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و دوم اسفند ۱۳۶۲، در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره شهید شد. پیکر وی مدتها در منطقه به جا ماند و پس از تفحص سال ۱۳۷۵، در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد. در ادامه بخشهایی از وصیتنامه شهید «محمد درویشی» را مرور میکنیم: خدایا ازت سپاسگزارم که امام را برای راهنمایی و نجات ما از چنگال کفر پهلوی و استکبار قرار دادی. خدایا از نعمتهای توشاکرم. خدایا تو رئوفی، کریمی، رحیمی، غفوری، ستاری، علامی، بخشایندهای، یگانهای، مجیدی، آگاهی، منزهی و برترین و والاترین هستی. خدایا برای شکست دشمنم، دشمن کافرم همین بس که من به تو دلبستهام و امیدم به توست و رضای تو را میخواهم و قدم در راه تو برمیدارم ولی او امیدش به توپ و تانک و وسیلههای ساخت آمریکا و شوروی و از یاد تو مهربان رفته و ذکر تو را فراموش کرده. البته منظورم این است که هدفش راه و مکتب رسول تو نیست. اما ای خدای مهربان تو از قلب فرماندهمان آگاهی و خودت امام زمان را فرماندهمان قرار دادی. از قلب اماممان خمینی بتشکن آگاهی. از قلب آن نوجوانی که خودش را زیر تانک میاندازد آگاهی. از قلب همه رزمندگان اسلام آگاهی و میدانی که هدف چیست. ما را به هدفمان که خودت هستی و نزدیک شدن به خودت برسان. خدایا تو به ما نعمتهای زیادی دادی. آن قدر نعمت دادی که قابل شمارش نیست و من به هیچ عنوان نمیتوانم به اندازه آنها شکر تو را به جای آورم. ولی ای خدای مهربان تو رحیمی و بخشاینده و در شکر نعمات تو کوتاهی کردهام. مرا به فضل و کرامتت عفو کن و از ناسپاسیها و گناهانم درگذر. به حق رسولت و جانشینش و سرور شهدا درگذر از من گناهکار و ناشکر. خدایا اینک برای احیای مکتب رسولت و پیغمبرم حضرت محمد(ص) به جهاد برخاستهام و با کفار و کفر جهانی جهاد میکنم و انشاءالله به حول و قوه خودت ریشههای کفر و ظلم را قطع میگردانم البته خودت یاریام کن که اگر تو کمک نکنی من هیچ هستم حتی هیچ هم نیستم. از هیچ کمترم. خدایا انقلاب اسلامیمان را در پناه خودت مصون و محفوظ بدار و آن را به قیام مهدی(عج) متصل بگردان و جهانی کن. خدایا تو را به حق علی، به حق سرور شهیدان سوگندت میدهم که هرچند ما به اندازهای که باید، عبادت تو را به جا نمیآوریم و نیاوردهایم ولی تو از در بخشش و کرم و رحمتت نظرت را از ما برنگردان که اگر نظرت را برگردانی سرگردان میشویم. خدایا من هیچ ندارم که به ملت مسلمان ایران هدیه کنم که رضای تو نیز در آن باشد به جز یک جان ناقابل که برای رضای تو میخواهم خونم بر کربلای ایران ریخته شود تا شاهد رسالتم باشد. اگر خدایم توفیق شهادت را به من داد، همه را به تقوا و صبر دعوت میکنم و از شما میخواهم که زینب گونه باشید و عمل کنید. خدای یکتا، همه خانوادههای شهدا را صبر دهد. سرپرست خانواده باش و از یاد و ذکر خدا غافل مشو. بر جنازه و پیکر غرق خونم گریه نکنید. فقط برای شهدای کربلا گریه کنید و به همه بگوئید که برای اسلام خدمت کنند و دین خدا را یاری کنند و امام را تنها نگذارند تا خدای مهربان یاریتان نماید. رهرو حسین باشند و حسینوار عمل کنند. انتهای خبر/م