من تا سال ۱۳۷۲ در جبهه بودم | اخبار کرمان و شهرستان ها

نذیر کرمان/کرمان احمد شاه‌حیدری‌پور سرهنگ بازنشسته نیروی زمینی ارتش که دوران جوانی خود را در جبهه گذرانده است، در گفت‌وگو با خبرنگار نذیر کرمان اظهار کرد که در آن دوران هیچ‌یک از رزمندگان و فرماندهان به فکر رفتن مرخصی نبودند و دفاع از وطن را مهم‌تر از خانواده می‌دانستند. او از خاطرات دوران جنگ خود […]



نذیر کرمان/کرمان احمد شاه‌حیدری‌پور سرهنگ بازنشسته نیروی زمینی ارتش که دوران جوانی خود را در جبهه گذرانده است، در گفت‌وگو با خبرنگار نذیر کرمان اظهار کرد که در آن دوران هیچ‌یک از رزمندگان و فرماندهان به فکر رفتن مرخصی نبودند و دفاع از وطن را مهم‌تر از خانواده می‌دانستند.

او از خاطرات دوران جنگ خود گفت که فرمانده آتشبار مرحوم محمد جوکانی که اهل شیراز بود، به او مرخصی داد و وقتی وارد خانه شد، پسر دو ساله‌اش از او فرار کرد و زمانی که همسرش گفت، پسرم این پدرت است، پسرش مفهوم کلمه پدر را نمی‌دانست.

«رزمندگان در آن زمان یگان را خانواده خود می‌دانستند». این مطلب را شاه‌حیدری‌پور گفت و افزود: در مهر ماه ۱۳۵۸ از دانشکده افسری فارغ‌التحصیل شدم و به گروه ۲۲ توپخانه شهرضای اصفهان اعزام شدم و از آنجا به گردان ۳۸۷ که گردان دوربرد بود، منتقل شدم.

به گفته او، نیروی زمینی در دوران جنگ ۱۰۰۰ کیلومتر خط پدافندی داشت و به ابتکار شهید صیاد شیرازی گردان‌های قدس راه‌اندازی شد و این گردان‌ها مانند نیروهای بسیج بودند، زیرا افراد عضو این گردان‌ها از نیروی دریایی، نیروی هوایی و … بودند و پس از آموزش به کمک نیروی زمینی ارتش آمدند و این گردان‌ها اقدامات زیادی مثل پاکسازی کردستان و پدافند انجام داده‌اند.

شاه‌حیدری‌پور که در مقطعی فرمانده یکی از گردان‌های قدس بود، گفت: در منطقه عین خوش شهرک ۶۰ عراق ماموریت پدافندی داشتم که در آن منطقه زخمی شدم و پس از چند ماه درمان به یگان خدمتی خود برگشتم و تا سال ۱۳۷۲ در جبهه بودیم.

وی در واکنش به صورت متعجبم درباره این گفته که تا سال ۱۳۷۲ در جبهه بودم، توضیح داد: در سال ۱۳۶۷ جمهوری اسلامی قطعنامه را پذیرفت و جنگ تمام شد، اما نیروی زمینی، یگان‌ها و بخصوص توپخانه‌اش تا سال ۱۳۷۲ و شاید بیشتر (زیرا من سال ۱۳۷۲ بازنشسته شدم) در منطقه بودند، چون صدام فرد بی‌اعتباری بود و به تعهداتش نمی‌توانستیم اعتماد کنیم. بنابراین یگان‌ها در منطقه باقی ماندند.

«ایران تا پایان سال دوم با عراق می‌جنگید و وقتی امپیرالیسم جهانی فهمید که صدام دارد شکست می‌خورد و آمریکا و شوروی پشت سر صدام قرار گرفته‌اند و سلاح‌هایی در اختیار عراق قرار دادند که ما فقط اسم آنها را شنیده بودیم و چنین سلاح‌هایی نداشتیم». این مطلب را این سرهنگ بازنشسته ارتش به خبرنگار نذیر کرمان گفت.

او از خاطراتش و بمباران تهران توسط هواپیماهای پیشرفته گفت و افزود: در دورانی که زخمی بودم برای گذراندن دوره زبان به تهران رفتم، تهران بسیار وحشتناک شده بود و در آن زمان گفتم که سنگر ما امن‌تر است.

شاه‌حیدری‌پور از خدماتی که فرانسه در دوران جنگ به عراق کرده بود، سخن گفت و افزود: فرانسه هواپیمایی به عراق داده بود که فقط هدف‌های دریایی را می‌زد به‌طور مثال پل‌هایی که رزمندگان روی بهمنشیر می‌زدند، یک دفعه منفجر می‌شد و نمی‌دانستیم از کجا این موشک آمد و نامشخص بود. همچنین آلمان، فرانسه و بسیاری از کشورهای دیگر در ساخت و توسعه بمب‌ها و گلوله‌های شیمیایی به صدام کمک‌های زیادی کردند.

او تاکید کرد: از سال سوم جنگ، عراق در لاک پدافندی خود فرو رفت و در خط، به ما حمله نمی‌کردند و زدن شهرها و ایجاد و رعب و وحشت و جدا کردن مردم از نظام و دولت، استفاده از سلاح‌های شیمیایی، گزینه‌هایی بودند که صدام از سال سوم به بعد استفاده می‌کرد.

این رزمنده دوران دفاع مقدس افزود: جمهوری اسلامی ایران در مقابل این متجاوز مقاومت می‌کرد و ناگزیر بودیم که دشمن را پای میز مذاکره بنشانیم و با دشمن بجنگیم تا دشمن به خواسته‌های ما تن دهد و سازمان ملل ناگزیر شد که به خواسته‌های ما جواب داد و در قطعنامه ۵۹۸ به متجاوز اشاره کرد.

انتهای پیام


من تا سال ۱۳۷۲ در جبهه بودم

منبع: ایـسنا
? من تا سال ۱۳۷۲ در جبهه بودم