مشق سخت پزشکان متخصص در سنگر باهنر | اخبار استان کرمان

بیمارستان باهنر کرمان از جمله بیمارستان‌هایی است که حاذق‌ترین متخصصان را در دل خود جای داده است اما کمبود امکانات خدمت آنان را بی‌رنگ می‌کند. به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «نذیر کرمان»؛ برخی نواقص و کاستی‌ها در بیمارستان شهید باهنر کرمان سبب رنجش خاطر بیماران و همراهان آنان شده است در حالی […]


بیمارستان باهنر کرمان از جمله بیمارستان‌هایی است که حاذق‌ترین متخصصان را در دل خود جای داده است اما کمبود امکانات خدمت آنان را بی‌رنگ می‌کند.

به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «نذیر کرمان»؛ برخی نواقص و کاستی‌ها در بیمارستان شهید باهنر کرمان سبب رنجش خاطر بیماران و همراهان آنان شده است در حالی که بهترین متخصصان برای بحرانی‌ترین شرایط در این مجموعه درمانی حاضرند اما کمبود امکانات و نارضایتی بیماران از دریافت خدمت سبب شده تا همه آنچه در این بخش قرار می‌گیرد، تحت لوای بیمارستان باهنر کرمان قرار گرفته و تخصص را کم‌رنگ جلو دهد.

نبود رمپ، خرابی آسانسورها و نارضایتی عمومی

از جمله خرابی درب ورودی بخش سی‌تی‌اسکن، خرابی آسانسورها و فضای نامناسب برای جابه‌جایی بیماران بدحال، نبود فضای کافی برای نشستن افرادی که منتظر اتمام عمل بیماران‌شان هستند و رمپی که جایگزین تردد بین پله‌ها باشد نیز اصلاً در ساخت و طراحی این بیمارستان دیده نشده است.

بارها و بارها شاهد این مسئله بودیم که بیماران بین ۳۰ تا ۴۵ دقیقه هم پشت درب آسانسورها مانده‌ و از فعل اصلی که دریافت به موقع خدمات هم بوده است باز مانده‌اند.

نمی‌دانم چندبار گذرتان به بیمارستانی افتاده است اما بارها از زبان افراد مختلف عدم خدمات‌دهی مناسب را در بیمارستان‌های دولتی شنیده بودیم اما آنچه که خود افراد احساس کرده و یا با آن روبه‌رو می‌شوند بسیار سخت‌تر از آن چیزی است که شنیده‌اند.

آنچه در این مطلب درج شده است مشاهدات عینی خبرنگار «نذیر کرمان» است بنابراین نمی‌توان بر عدم اظهارات صحه گذاشت زیرا بارها و بارها این موارد را با برخی از افرادی که به گونه‌ای توان رفع آن را داشته‌اند مطرح کرده‌ایم اما دولتی بودن و سهمیه‌ای بودن تنها دلیل عدم رفع مشکلاتی از جمله کمبود نیرو بوده است.

بیمارستان شهید باهنر کرمان که در دوران کرونا و فاجعه تروریستی در کرمان بهترین خود را در مواجه با بیماری و سختی از سوی کادر درمان و امکاناتش نشان داده است، اما مشکلاتی دارد که در خور شأن استان کرمان به عنوان شهری که قرار است بیش‌ترین میزبانی از زائران ملی و بین‌المللی را داشته باشد، و تنها بیمارستانی است که بهترین متخصصان را برای درمان و مشکلات جسمی که ۹۰ درصد آنان ناشی از تصادفات و یا جراحت‌های حوادث کار و منازعات است، اما کمبودهایی دارد که نمی‌توان به راحتی از آنان گذشت.
 

کمبود بیماربر چالشی برای کادر اورژانس

یکی از موارد که این بیمارستان با آن مواجه است عدم وجود بیماربران قبراق، چابک و جوان است که حتی تعداد همین افرادی که اکثریت‌شان دیگر نشاط خدمت را نداشته و بعضاً شرایط جسمانی خوبی هم ندارند «بیماربران» هستند.

در بخش اورژانس که همیشه شلوغ‌ترین قسمت است نه تنها تعداد پرستاران کفایت حجم بیماری که وارد می‌شود را ندارد بلکه بیماربران هم از اینکه کارشان در شب بسیار سنگین‌تر است ناراضی هستند و جالبی‌اش این بود که بیماربران از هر فرصتی که می‌توانند برای فرار از کار پیدا می‌کنند زیرا تعدادشان کم است و همیشه خسته‌اند بنابراین درست زمانی که به آنان نیاز مبرم است غیب می‌شوند.

و وقتی به سرپرستار در انجام کاری برای بیمار مراجعه می‌کنیم خودش هم معترض است که بیماربر نداریم بنابراین وجود افرادی که متخصص بوده و توان جسمی خوبی برای همراهی بیمار را دارند در این بیمارستان الزامی است.
 

اتاق‌های مشاوره‌ای که ترافیک بالایی دارند

دیگر مشکلی که وجود دارد نبود شبانه‌روزی دکتر متخصص مشاوره قلب و ریه و غیره.. است زیرا قبل از عمل جراحی باید بیماران مشاوره پزشکی شوند تا شرایط آنان برای پزشک جراح تشریح شود، اما آنچه مشهود بود تنها از ساعت ۸ تا ۱۰ این قسمت شاهد حضور متخصص است و ترافیکی از بیماران آن هم در مکانی که حتی گنجایش بیش از پنج بیمار را هم ندارد ایجاد می‌شود و تخت و ولیچرهای حاوی بیماران در یک راهرو چفت می‌شوند و بیماربران بیش از هر زمان دیگری اینجا معترض هستند زیرا که باید بیماران را برای این قسمت که خارج از بخش اورژانس است با تخت یا ولچر حمل کنند.

اکثر افرادی که به بیمارستان باهنر می‌آیند دارای زخم‌های باز و حتی شکستگی‌های بسیار خطرناک و حساس هستند اما این بیماران باید بین راهروها توسط همراهان بیماران چرخیده شوند تا عکس‌‌برداری کنند و از اتاقی به اتاق دیگر برده شوند و باز اینجا هم ترافیکی شدید‌تر از قبلی ایجاد می‌شود و بیماربری هم اینجا نقش ندارد.

اینکه بیماران از اتاقی به اتاق دیگر برده شوند یک زنجیره منظم نیست و این سردرگمی برای همراهانی که تجربه‌شان از بیماری به نسبت پرستاران نیز بسیار کم‌تر است، خیلی سنگین است.

به قول کرمانی‌ها پزشکان و پرستارهای بیمارستان‌ باهنر دل‌گنده‌تر از آن شده‌اند که حتی یک پای کنده شده و یا یک مغز بیرون ریخته شده برای‌شان دردآور باشد و به آسانی و راحتی از کنارش رد می‌شوند و در آرامش کامل به کارخودشان می‌پردازند و البته که این آرامش از تخصص‌شان هم نشات می‌گیرد مدیریت بحران را به نحو احسنت انجام می‌دهد اما برای همراهان بیماران این وضعیت سخت و نگران‌کننده است.

یک پروسه از پانسمان و ویزیت در اتاق ۶ که بدترین تجربه من است تا عکسبرداری و سونوگرافی از رگ‌ها و مشاوره و اتاق عمل دو تا سه ساعته‌ای که باید یک بیمار جرحی طی بکند، همه و همه بدترین زمان‌ها هستند که مرتب از راهرویی به راهرویی دیگر و از طبقه‌ای به طبقه دیگر باید همراهان و بیماران طی کنند تا به نتیجه قطعی برسند که بین آن‌ها شاید زمان در حال از دست رفتن باشد.

تحمیل خرید لوازمی که اصلاً ضرورت ندارند

یکی از مواردی که توجه مرا جلب کرد خرید برخی لوازمی بود که حتی در اورژانس از آن استفاده نشد یادم است برای اینکه بیمارمان را برای اتاق عمل آماده کنیم سه بار از پرستاران بخش دستور گرفتیم که ژیلت خریداری کنیم تا بتوانند موهای بخش مورد جراحی را شیو کنند اما آنچه جالب به نظر می‌رسید این بود که تیغ‌ها را پرستاران داخل جیب می‌گذاشتند و می‌گفتند؛ نخریدید و ما دوباره می‌خریدیم و دوباره گم می‌شد و از همه تعجب‌برانگیزتر این بود که آخرش هم موهای مورد نظر هم اصلاً شیو نشدند چه در اورژانس و چه در اتاق عمل بنابراین سئوال این بود پس چرا ما را مجبور به خرید می‌کردند که بخش تجهیزات بیمارستان ان را سه برابر به ما بفروشد؟

بیمارستان دولتی همه مواد مورد نیاز خود را از دانشگاه علوم پزشکی به صورت سهمیه دولتی می‌گیرد، مسئول داروخانه‌اش هم حتی حاضر نشد با دستور مسئول پرستاری اورژانس به ما ژیلت بدهد؟ پس چرا ما به آنجا معرفی می‌شدیم اگر وظیفه داروخانه نبود که این مورد را بدهد؟ نیز یک سردرگمی دیگری بود که برای ما رقم می‌خورد هم توهین می‌دیدم هم پول برای چیزی می‌دادیم که اصلاً استفاده نداشت.

وقتی که اتاق عمل را برای بیمار آماده می‌کردند از ساعت هفت صبح باید بیمار وارد اتاق عمل می‌شد اما جالب اینجا بود یا بیماربر نبود یا پرونده درست درج نشده بود و به اصطلاح در سامانه ننشسته بود یا اتاق عمل خالی نبود و یا اینکه آسانسور خراب بود و نیم ساعت پشت درب آسانسور می‌ماندیم تا یک خالی‌اش نصیبمان شود و این پرسه بعد از عمل هم تکرار شد و بدتر از آن تخت‌های بیماربری بود که اصلاً وجود نداشتند و مدام گم می‌شدند و نمی‌شد بیمار را به اتاق منتقل کرد و بیماربران هم با این موضوع چالشی داشتند که مرا یاد طنز پت و مت می‌انداخت.
 

اتاق‌هایی که جای تخت ندارند

در حالی که بیمارستان باهنر اتاق‌های بخش ارتوپدی‌اش دو تخته هستند اما در یک اتاق چهار تخت گذاشته بودند و بیماران کیپ هم بودند و حتی یادم است بیمار ما تختش به لبه روشور چسبیده بود و اصلاً امکان استفاده از روشور نبود و جالب‌تر آنکه در برگه ترخیص درج کرده بودند که «اتاق وی‌آی‌پی دو تخت» بنابراین بین واقعیت تا فاکتور ترخیص تنها یک متن درج شده سیاه بود.

بیمارستان باهنر با تمام خوبی‌هایی که در عرصه تخصصی و پزشکی دارد اما هنوز برای رسیدن به درجه یک در بخش رضایت بیماران راه درازی دارد که باید به صورت جدی به آن رسید و کاری در خور شأن آن از سوی استان انجام شود.

این ایراداتی که بیان شد هرگز قصد ندارند زحمات کادر درمان و متخصاص و تلاش‌گران این عرصه را زیر سئوال ببرد و تنها هدف از این گزارش توجه مسئولان به بیمارستانی است که تنها یک عدد از آن در استان وجود دارد که باید بیش‌تر به آن بها داده شود.

انتهای خبر/ طهماسبی

ورزش و سفر


مشق سخت پزشکان متخصص در سنگر باهنر

اخبار کرمان
اخبار کرمان و شهرستان ها

منبع:آرمـان
? مشق سخت پزشکان متخصص در سنگر باهنر