به گزارش خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری نذیر کرمان، زن چمدان خانواده را میبندد، خانه به خانه به خداحافظی میروند.
به هر خانه که میروند جمله التماس دعا همراه با اشک بدرقهشان میکند و در نهایت سفر به سلامت آخرین حرفی است که در میان این گفتگو رد و بدل میشود.
آخرین سفر
مقصد زیارت امام هشتم، امام رضا علیهالسلام است.
وقتی مسافران سوار اتوبوس شدند، هیچ یک حتی به ذهن خود راه نمیداد که شاید این آخرین سفر باشد.
ساعاتی بعد اما همهمه مسافران و اضطراب از رانندگی پرخطر راننده در اتوبوس میپیچد.
به گفته مسافران این اتوبوس، بارها به راننده تشکر داده شد اما او بیتفاوت به راه خو ادامه میداد.
و در نهایت، فریادهای زنان و کودکان با اشک آمیخته شده و مردان هم، هر یک به دنبال افراد و اجساد همتشان را یکی کرده بودند.
اتوبوسی با ۶۰ مسافر!
مرگ ۱۵ مسافر از مسافران اتوبوسی با ۶۰ مسافر سخت و جانکاه است.
از طرفی چگونه میتوان باور کرد که اتوبوسی با ۶۰ مسافر بدون نظارت اجازه حرکت در جاده را داشته است و از طرف دیگر به نظر میرسد مرگ ۱۵ مسافر دردی است غمبار که متاسفانه تکرار این مسئله برای مسئولان عادی شده است.
اما سئوال اینجا است که آیا کسی به جز مسئولان کرمان باید پاسخگوی این حادثه باشد.
وضعیت جادههای کرمان حتی قابل قیاس با همین شهر کنار گوشمان یعنی یزد نیست. چه دلیلی دارد که مسئولان اینگونه بیتفاوت نسبت به استاندارد جادهها باشند و همواره بر طبل نبود بودجه بکوبند و این را دلیلی کنند تا مسئولیت از سرشان بگذرد؟
کمتر از دوماه تکرار یک اتفاق
هنوز داغ دختران شهرمان روی دلمان هست که باز باید جمله کرمان تسلیت را در فضای مجازی و یا بر روی بیلبوردهای شهر نظارهگر باشیم.
یادم است وقتی حادثه واژگونی اتوبوس دانشآموزان کرمانی رخ داد، از مسئولان کشوری گرفته و استانی همه بر این طبل کوبیدند که ابعاد حادثه باید بررسی شود و مقصران شناخته شوند.
راستش به عنوان یک خبرنگار بارها با برخی از مسئولان پلیسراه کرمان گفتگو کردهام.
و بارها شنیدهام که نهادهاو سازمانهای بسیاری در این زمینه مسئولیت دارند، تنها پای پلیس راه در میان نیست بلکه ادارات و نهادهای بسیاری در زمینه راه و جاده و در نهایت تصادفات باید مسئولیتپذیر باشند اما باید گفت خبری از این واقعیت نیست.
در چند سال اخیر آنقدر مردم کرمان با حوادث و اتفاقات پی در پی روبرو شدهاند و در این مسیر عزیزانشان را از دست دادهاند که میتوان همچون اتوبوسی از عدمتوجه و بیتفاوتی نسبت به برخی وظایف آنها ردیف کرد.
در ایام نوروز هیچ خبری سختتر از این نبود که کرمان بارها درصدر اخبار به عنوان بیشترین تلفات جادهای قرار گرفت، آیا نشان از عدمامنیت در جادههای کرمان نیست؟ یعنی هر بار که پای در جادههای کرمان بگذاریم با خودمان تکرار کنیم که احتمال پایان یافتن زندگیمان بیشتر از است تا این که گمان کنیم از این جادهها جان سالم به در میبریم.
چند دلیل برای مرگ در جادههای کرمان
بدون شک اگر عاقل باشیم و جانمان را دوست داشتهباشیم و بخواهیم زندگیمان را ادامه دهیم، پا در جادههای کرمان نمیگذاریم.
جادههای ناایمن، آسفالت خراب، ناوگان حمل و نقل فرسوده و کمکاری دستگاهها هر یک دلیلی است تا با اطمینان بگوئیم این فجایع همچنان ادامه خواهد داشت.
ثروتمند اما فقیر
بهشت معادن نام شهرمان است و طبیعتاً باید استانی ثروتمند هستیم اما وقتی میخواهیم که از این ثروت خرج شهرمان کنیم اجازه نداریم که هیچ، حقمان هم نمیدهند.
قرار بود که ۱۵ درصد از درآمد معادن برای شهر و آبادانیاش خرج شود اما سکوت و عدمپیگیری و مطالبهگری مسئولان نسبت به این موضوع سبب شده تا وقتی وارد شهر کرمان میشوی در نگاه اول شهری فقیر میبینی.
ما مطالبه کردیم پیگیری مسئولان چه شد
اگر به هر یک از خبرنگاران شهر کرمان بگوئیم تولیدات خود را در زمینه مطالبهگری از سهم کرمان نسبت به معادن این شهر بیاورید، شاهنامهای فصیل خواهد شد که در خط به خط آن به حق مردم و مطالبهشان از سهم ۱۵ درصدی اشاره شده اما باز هم از مسئولان شهر تا مسئولان کشور گرفته، همه و همه بیتفاوت نسبت به این واقعیت عبور کردهاند.
بیتفاوتیای که نتیجهاش جان مردم میشود. نتیجهاش بیمادری کودکی خواهد شد که آیندهاش شاید در نبود مادر و پدر به خطر میافتد و چه کسی پاسخگوی آینده مبهم این کودک خواهد بود.
پویشهای کاغذی
قبل از آغاز نوروز ۱۴۰۴، هر بار پیامک و یا خبری منتشر میشد که مثلاً فلان مسئول کرمانی به پویش نه به تصادف پیوست و بعد عکسی منتشر میشد که مسئول کاغذی با متن نه به تصادف در دست دارد و عکس گرفته است.
راستی بهتر نیست که به جای ایجاد پویشهای کاغذی، مسئولان روی کاغذ وظایفشان را در خصوص امنیت جادهها و جان مردم بنویسند تا هر چند ماه یک بار بر روی کاغذ اسامی و نام از دسترفتگان مردم کرمان بر روی آن لیست نشود؟
انتهای خبر/ پسند
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰