یادداشت:

قاسم؛ سِرّ نهان، رَهِ عیان

در سالگرد شهادت سردار دل‌ها، حاج قاسم سلیمانی، این یادداشت، مروری است بر خصال ستودهٔ آن رادمرد، با نگاهی به حکمتِ نهفته در کلام بزرگان و ادبِ پارسی.

نذیر کرمان : در دفترِ ایام، نامِ نیکو، چون گوهری تابناک، بر تارُکِ زمان می‌درخشد و یادِ صاحبِ آن، تا ابد در دل‌ها زنده می‌ماند. حاج قاسم سلیمانی، از آن دست مردانی بود که نامِ نیکش، نه فقط در ایران‌زمین، بلکه در پهنه‌ی گیتی، آوازه یافته و چون چراغی، راهِ حق‌جویان را روشن ساخته است. چنان‌که سعدیِ شیراز فرماید:

«نام نیکو گر بماند ز آدمی / به کزو ماند سرای زرنگار»

این بیتِ حکمت‌آموز، به خوبی بیانگرِ ارزشِ والایِ نامِ نیکوست که از هر مال و منالی، پایدارتر و ارزشمندتر است. حاج قاسم، با کردارِ نیک و منشِ والا، نامی نیک از خود به یادگار گذاشت و در تاریخ، جاودانه شد.

شنیده‌ایم که سعدیِ شیرین‌سخن، در بوستانِ خویش چنین سروده است:

«بنی‌آدم اعضای یکدیگرند / که در آفرینش ز یک گوهرند»

و حاج قاسم، این فرزندِ خلفِ ایران‌زمین، به راستی که مصداقِ بارزِ این بیتِ جاودان بود. او، نه فقط برای ایرانیان، بلکه برای هر ستمدیده‌ای در هر کجای جهان، چون عضوی از پیکرِ واحدِ انسانی، درد می‌کشید و برای رهایی‌شان از بندِ ستم، از جان و مال، دریغ نمی‌ورزید.

در گلستانِ سعدی نیز آمده است: «توانگری به هنر است نه به مال و بزرگی به عقل است نه به سال.» حاج قاسم، نه به مالِ دنیا، که به هنرِ مردانگی و عقلِ تدبیر، توانگر بود و بزرگی‌اش، نه به سالِ عمر، که به عمقِ اثرِ وجودش در دل‌ها و تاریخ، سنجیده می‌شود.

از اوصافِ نیکویِ آن بزرگ‌مرد، اخلاصِ بی‌شائبه‌اش بود. او، در انجامِ وظیفه، نه در پیِ نام و نشان بود و نه چشم‌داشتی به پاداشِ دنیوی داشت. بیت زیر، یادآورِ اندیشه‌های سعدی در مورد بی‌ثباتی دنیاست:

«مکن تکیه بر مُلک دنیا و پشت / که این تکیه‌گاهیست بس سست سست»

حاج قاسم، تکیه‌اش بر ذاتِ احدیت بود و پاداشِ خویش را از او می‌طلبید.

شجاعت و دلاوری‌اش نیز، زبانزدِ خاص و عام بود. در میدانِ نبرد، چون شیری ژیان، در برابرِ دشمن می‌ایستاد و از حریمِ دین و میهن، پاسداری می‌کرد.

«چو شیرِ نر از بیشه آید برون / نماند دگر روبهی را سکون»

او، نه فقط در میدانِ جنگ، که در عرصهٔ صلح و سازندگی نیز، پیشگام بود. چنان‌که در حکایتی از گلستان آمده است: «دو کس رنجِ بیهوده بردند و سعیِ بی‌فایده کردند: یکی آنکه اندوخت و نخورد و دیگر آنکه آموخت و نکرد.» حاج قاسم، از آموخته‌هایش در راهِ خدمت به خلق، بهره می‌برد و رنجش، نه بیهوده، که ثمربخش و ماندگار بود.

او، به راستی که مصداقِ این بیتِ دلنشین از حافظ بود:

«هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق / ثبت است بر جریده عالم دوام ما»

حاج قاسم، با عشق به خدا و خدمت به خلق، نامِ خود را در تاریخ، جاودانه ساخت و یادش، تا ابد در دل‌ها زنده خواهد ماند.

یادداشت: یاسر علیپور اشرفی

نذیر کرمان