سِرِ سرباز برای سردار جهانی/ حاج قاسم همچنان بر روی سر ملت جا دارد | خبر کرمان

سرباز در معنای کسی است که از جانش در پی آرمانی گذشته و از باختن سرش ابایی نداشته باشد و چه زیبا سردار سلیمانی برای معرفی خودش به همه از واژه سرباز بهره برده است. نذیر کرمان، معصومه یحیی زاده- در ذهن خود خاطرات دوران خبرنگاریم را مرور می‌کنم به طلایی‌ترین نقاطی می‌رسم که برای […]


سرباز در معنای کسی است که از جانش در پی آرمانی گذشته و از باختن سرش ابایی نداشته باشد و چه زیبا سردار سلیمانی برای معرفی خودش به همه از واژه سرباز بهره برده است.

نذیر کرمان، معصومه یحیی زاده- در ذهن خود خاطرات دوران خبرنگاریم را مرور می‌کنم به طلایی‌ترین نقاطی می‌رسم که برای پوشش خبریش رفته بودم، روز‌های منتهی به ۲۲ بهمن سال ۱۳۹۶ بود و همه دغدغه داشتند که چه کسی سخنران مهم‌ترین روز حماسی مردم درکرمان خواهد بود، آن زمان که می‌خواستیم بپرسیم که کدام سردار سخنران هستند به قول برخی از خبرنگاران می‌گفتند: همان  اصل کاری، سخنران خواهد بود.  با یکی از همکاران ماموریت پیاده سازی سخنران به ما محول شد. آن روز استرس و اضطراب عجیبی داشتیم، قرار بود بهترین سردار جهان سخنرانی کند.

خاطره آن روز حضور سردار سلیمانی در مراسم بزرگداشت آیت الله سید یحیی جعفری را هیچ گاه فراموش نمی‌کنم که سردار با  سادگی تمام  و بدون تشریفات رسمی آمد و در صندلی‌های میانی مصلای کرمان نشست و مسئولان از او برای نشستن در ردیف‌های جلو دعوت کردند؛ اما تلاش من برای گرفتن عکس از ایشان بی نتیجه ماند و اطرافیان عکس گرفتن با گوشی همراه را دلیلی برای این ممانعت دانستند.

کنگره شهدای کرمان را در ۹ اسفند ۱۳۹۷ هم به یاد دارم آنجا سردار را دیدم آرام و با اقتدار حضور داشت و با خانواده شهدا مشق شهادت نوشت. 

۱۳ دی  ۱۳۹۸ خبری دنیا را شوکه کرد، خبری که از داغی بزرگ نه برای یک کشور؛ بلکه  برای یک جهان حکایت داشت، خبری که اندوهش برای همه زیاد بود. خبرنگاران می‌بایست روایتگر دلدادگی‌های مردم به سرداری باشند که  به فرموده خودش سال‌ها سرباز در هر خانه مسلمانی بوده است.

مسلمانان با افتخار پیکر مردی را بر بالای سر‌های خود در کشور‌ها و استان‌های مختلف دست به دست می‌کردند، اما کرمان دلشوره عجیبی برای سردارش داشت آخر این بار سردار جور دیگری به کرمان می‌آمد، جوری که باران اشک‌ها برای آمدنش آب پاشی کرده بودند. سردار این بار می‌آمد که برای همیشه بماند و در کنار دوستانش منزلی ابدی انتخاب کند.

 کرمانی‌های میهمان نواز از همان لحظات اولیه به سردار گفتند: غصه نخوری، قدم خودت و میهمانانت بر روی چشمان اشک بارمان، وسایل پذیرایی را مهیا می‌کنیم؛ اما مگر سردار سرش خلوت می‌شد که به کرمان بیاید گویی همه نذر کرده بودند، این قهرمان را بر بالای سر خود دور شهرهایشان بگردانند؛ اما کرمان، دلش طاقت نداشت آخر فرزندش از سفر می‌آمد.

خاطرم هست تا زمانی که حاج قاسم به کرمان بیایید به کجا‌ها سر زدم. وقتی به بیت الزهرا رفتم دیدم  خانه را برای عزاداری بی بی دو عالم که سردار ارادت خاصی به او داشت، آماده می‌کردند؛ اما گویا او نیز اضطراب داشت و مشتاق آمدن صاحبخانه بود.

مردم کرمان هم که  در شهر  به دنبال هر نشانی از یار خویش می‌گشتند در بیت الزهرا بی قرار و آرام به یاد  آن روز‌هایی که سردار برای حضرت زهرا (س) اشک می‌ریخت، نجوایی از دلتنگی سر می‌دادند.

بیت الزهرا

کمی آن سوتر، مردم در گلزار شهدا، همان جا که کرمانی‌ها سردار را بار‌ها دیده بودند و او قصه دلاور مردی‌های همرزمان و شهیدان را روایت کرده بود. همان جا که حاج قاسم دوست داشت آرام بگیرد، ردیف‌های آخر گلزار شهدای کرمان کنارحسین پسر غلامحسین  با اشک چشم آب پاشی کرده و در انتظار یار خود بودند.

 شهر حال عجیبی داشت، مردم بیقرارانه انتظار می‌کشیدند، موکب‌ها برای پذیرایی آماده شده بود آخر سردار با میهمانانش می‌آید مگر می‌شود برای او که سال‌ها نام کرمان و کرمانی‌ها را بالا برده است، کم گذاشت.

خبرنگاران هم خود را برای  استقبال از قهرمان وطن آماده می‌کردند، آن روز ماموریتی بزرگ به همه خبرنگاران واگذار شد، ماموریتی که جهان  در انتظار نشسته بود تا مردم کرمان چگونه از فرزند خویش استقبال می‌کنند؟

 در تیم خبریمان تقسیم کار کریم و همه آماده شده بودیم و هر کدام در نقطه‌ای از شهر روایتگر دلدادگی‌ها و دل تنگی‌های مردم شدیم. وقتی برای پوشش خبری رفتیم کمی دورتر از میدان آزادی محل قرار با یار پیاده شدیم. همه با چشمانی اشک آلود به سمت محل قرار قدم برم یداشتند. شاید زیر لب می‌گفتند حاج قاسم قرار نبود اینگونه قراری بگذاری تو که سرباز وظیفه شناسی بودی؟ 

سِرِ سرباز برای سردار جهانی/ حاج قاسم  همچنان بر روی سر ملت جا دارد

هر کدام از استانی آمده بودند، یکی از یزد، یکی از شهرکرد، یکی از شیراز و…

ایستادیم و از دختر خانمی مصاحبه گر فتیم، باورم نمی‌شد، او این گونه عاشقانه اشک بریزد و از سردار بگوید وخشمش را به ایادی ظلم، نشان دهد. دقیقا گویی  تلاش سردار برای جذب همه جواب داده است.

 کم کم به محل قرار رسیدیم همه آمده بودند و انتظار قهرمان را می‌کشیدند، خورشید رخ نمود و انتظار مردم بی قرار برای استقبال از  سردار سرزمینشان  به سر رسید. مگر اشک امان می‌داد اما، زمانی که از آنها می‌پرسیدیم با اقتدار رجز می‌خواندند که انتقامت را می‌گیرم‌ای سردار سرافراز تو چند وقتی استراحت کن که بسیار زحمتمان را کشیده‌ای.  

همچنان مشغول بودیم و  از عاشقانه‌های مردم درباره سردار مصاحبه می‌گرفتیم. برای ادامه ماموریت روایت دلدادگی‌های مردم راهی شدم سیل جمعیت بسیار زیاد بود، همه آمده بودند حاضری خود را در دفتر افتخار آفرین وطن ثبت کنند، ناگهان شنیدم که  بر اثر سیل جمعیت شهادت برای عده‌ای رقم خورده است و عده‌ای در راه شهید سلیمانی، شهید شدند.

آری وقتی در پنجمین سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی، شعار سرباز انتخاب شد، یادمان آمد که موضوع جدیدی نیست سردار خود وصیت کرده بر روی مزارم بنویسید: سرباز  تا در طول تاریخ بماند و همه بدانند که او سرباز وطن بود. 

سِرِ سرباز برای سردار جهانی/ حاج قاسم  همچنان بر روی سر ملت جا دارد

وقتی معنای سرباز را جست‌و‌جو کردم: به این رسیدم که سرباز در معنای کسی است که از جانش در پی آرمانی گذشته و از باختن سرش ابایی نداشته باشد و به این واقعیت پی بردم که او، قهرمانی بود که برای دفاع از حریم حرم‌ها چه ایران که به گفته وی حرم است و چه سایر حرم‌ها و به طور کلی سربازی در خانه هر مظلومی، جان خود را فدا کرد.  

برای همین مردم این سرباز را بر سر می‌گذارند و او تاج سر همه است و همچنان همه برای بزرگداشت نام و یادش سر از پا نمی‌شناسند و این موضوع در موکب‌های منتهی به  مسیر گلزار شهدای کرمان نمایان بود و هر کسی آمده بود بگوید سرباز وطن برای ادامه دادن راهت ما هم از باختن سر ابایی نداریم، همان گونه که پارسال عده‌ای در راه ترویج مکتبت فدا شدند.


سِرِ سرباز برای سردار جهانی/ حاج قاسم همچنان بر روی سر ملت جا دارد

منبع: باشــگاه خبرنگاران
? سِرِ سرباز برای سردار جهانی/ حاج قاسم همچنان بر روی سر ملت جا دارد