سهم خواهی با پرچم مطالبه گری

پرواضح است که جامعه بدون مطالبه گری جامعه ای فرسوده و مرده است زیرا مطالبه گری در درون خود  نوعی آرمانگرایی به همراه دارد؛ اما در مطالبه گری نباید از مدار عدالتخواهی دور شد که دور شدن از عدالت و حرکت متعصبانه و بدون تفکر تیشه بر ریشه نهضت مطالبه گری می زند.

مردم استان کرمان به واسطه نجابت خود همواره در مطالبه گری می لنگیدند و روحیه پرسشگری و مطالبه از مسئولان نداشته اند؛ با این حال مدتی است که برخی گروهها در سطح استان علم مطالبه گری را برداشته اند و این موضوع نوید دهنده رشد و پویایی جامعه است؛ اما باید دانست مطالبه گری راه و روش دارد مطالبه گر باید منصف بوده و به دنبال تخریب نباشد بلکه با نقد سازنده به دنبال اصلاح امور باشد تا از مطالبه گری به سمت هوچی گری منحرف نشود.

گاهی دیده می شود مطالبه گری رنگ سهم خواهی به خود می گیرد و افراد دغدغه مردمی ندارند؛ بلکه گروه و حزب و باند خود را مردم می بینند و تنها بلندگوی مطالبات گروهی خود هستند  و از آن بدتر اینکه هر که با آنها نیست بر علیه آنها است و مستحق توهین و تخریب!

تفکر «من حق هستم و دیگران ناحق!» و اگر سمت و پست و میز از آن من و گروهم بود جامعه در مسیر درست حرکت می کند وگرنه فریاد وامصیبتا سر می دهم تا سهمم را بگیرم! تفکری بسیار خطرناک است که مانند خوره به جان عدالت و آرمانخواهی می افتد و قطعا جامعه را نسبت به مطالبه گری بدبین می کند و این شائبه ایجاد می شود که هر فرد مطالبه گر تنها دادِ منافع خود را می زند و ذره ای به فکر منافع مردم نیست.

خود را دانای کل دانستن و تئوری عدالتخواهی دادن و نپذیرفتن انتقادات؛ زخمی عمیق بر جان مطالبه گری است اینکه تنها حرف من درست است و دیگران غلط! بوی بی تقوایی می دهد؛ اگر زمانی که میز مدیریت را از جلوی ما برداشتند فریادمان بلند شد و دست به تخریب زدیم باید دانست که این سهم خواهی است نه مطالبه گری!

مطالبه گر باید ابتدا نگاه به درون خود داشته باشد و از مسیر اخلاق و تقوا دور نشود تا آرمانخواهی در روح جامعه بدمد و شاهد جامعه ای پویا و بالنده باشیم.

کاش این جمله حاج قاسم را همواره در برابر دیدگان داشته باشیم «من و آدم های خودم من و رفقای خودم من و مریدهای خودم این چپ است ان راست است این اصلاح طلب است او اصولگرا اسست خب پس چه کسی را می خواهید حفظ کنید؟»

انتهای پیام/ پاکاری