به خط شدن تمام شبکه های ضد انقلاب پیش از با خبر شدن مردم ایران و سپس بمباران تبلیغاتی و توئیتری و سپس وارد عمل شدن و باز نشر آن توسط رسانه های خاص و تحت تاثیر قرار دادن و جریحه دار کردن احساسات مردم چه معنی و پشت پرده ای می تواند داشته باشد؟
به گزارش “فت فتو” در دین مبین اسلام خصوصا مذهب تشیع و فقه جعفری، هیچ کس حق ندارد، به ناحق و به بهانه ی امر به معروف و نهی از منکر جان انسانی را بگیرد! در ایران باستان هم که گفته می شود، برای زنان حقوق و بیمه ی بیکاری در نظر گرفته شده بوده بعید می دانم مردم و مسئولین جمهوری اسلامی ایران در هر لباس و هر شغلی با داشتن دو پیشینه ی *ایرانی – اسلامی* ولو برای ارشاد وجدانا” راضی باشند جان جوانی را بگیرند! این که، مرحوم مهسا امینی دختر جوان کرد سقزی در استانه ی اربعین به تهران سفر کند، و تحت هر شرایطی به دام گشت ارشاد بیفتد و در جلوی دوربین مدار بسته در حالی که با یک خانم حرف می زند ، به ناگاه چشم از دنیا ببندد ، کمی مشکوک است! از آن طرف هنوز مردم ایران خوب خبر ندارند، ولی مرتب بی بی سی فارسی ، ایران اینترنشنال و مصی علی نژاد شروع به بمباران تبلیغاتی و کوبیدن اصل نظام و جمهوری اسلامی ایران بکنند باز هم به شک انسان می افزاید! سوالی که ذهن هر انسانی را به کشته سازی مرحوم مهسا امینی دختر کرد سقزی معطوف می کند، این است؛ – چرا دختری از کردستان؟ – چرا در آستانه ی اربعین – چرا در تهران ؟ – چرا در سالن مشاوره ی گشت ارشاد؟ – چرا بی بی سی فارسی و ایران اینترنشنال و مصی علی نژاد از بقیه مردم ایران زودتر خبر دارند؟ – این ماجرا با قضیه ی مقتدا صدر و تلاش برای بسته نگه داشتن مرزهای عراق چه ارتباطی می تواند داشته باشد؟ – در مصاحبه ی مادر مرحوم با بی بی سی و ایران اینترنشنال آن بغض ناشی از تاءلمات روحی و جزع و فزع یک مادر با عاطفه ی ایرانی جوان از دست داده ، دیده نمی شود! چه کسی می تواند به جای مادر مرحوم در این سناریو ، آن هم در این فاصله ی کوتاه با شبکه های بیگانه مصاحبه و نقش بازی کند؟ به خط شدن تمام شبکه های ضد انقلاب پیش از با خبر شدن مردم ایران و سپس بمباران تبلیغاتی و توئیتری و سپس وارد عمل شدن و باز نشر آن توسط رسانه های خاص و تحت تاثیر قرار دادن و جریحه دار کردن احساسات مردم چه معنی و پشت پرده ای می تواند داشته باشد؟ در تاریخ به کرات دیده و نوشته شده که وقتی می خواهند یک موضوعی را کم رنگ و یا ذهن مردم را منحرف کنند ، حتی اگر شده یکی از بهترین و شناخته شده ترین عناصر خود را قربانی و آن را به گردن حریف و رقیب و حاکمیت می اندازند تا موجی ایجاد و از آن موج ، نتیجه ی مطلوب را به نفع خود برداشت کنند ! وقتی که هنوز نتیجه و گزارشات و معاینات پزشکی قانونی منتشر نشده ، وقتی که هنوز جهان در شوک بزرگترین تجمع و پیاده روی زائرین پیاده اربعین فرو رفته، وقتی که هنوز خیلی از غائله ی تلاش برای بسته نگه داشتن مرزهای عراق به روی ایران نگذشته، وقتی که هنوز تلاش گزارشگران بی بی سی فارسی برای بد رفتاری عراقی ها با زائرین و میهمانان ایرانی ناکام مانده، به یک باره ظهور فاجعه ی دختری از کردستان در تهران و جان باختن او در سالن مشاوره ی گشت ارشاد، تئوری کشته سازی را بیشتر به ذهن متبادر می کند تا کشته شدن وی! تا حالا دختران دیگری هم دستگیر و یا به سالن ارشاد فرستاده شدند، ولی چرا با هیچ یک از آنها این سناریوی کشته سازی بازی نشد؟ هنوز از ماجرای دو خانم محجبه و بد حجاب در خط واحد تهران خیلی نمی گذرد، هنوز از آزار و اذیت و برداشتن چادر توسط خانم های شناخته شده و آقایان قطار تهران – کرمان خیلی نمی گذرد. سکوت معنا دار بی بی سی فارسی و ایران اینترنشنال در این موضوع و سکوت در ماجرای کشته شدن مرحوم میترا استادی آن هم با سلاح گرم غیر مجاز چه می تواند باشد؟ یقینا در آستانه ی سفر رئیس جمهور به نیویورک و مقر سازمان ملل، نیاز به یک دسیسه و بد نام کردن جمهوری اسلامی ایران داشتند، که به نظر می رسد ، این تئوری به این گونه رقم و جان یک انسان و دختر جوانی که از سرمایه های انسانی کشور محسوب می شد، گرفته شد! ماجرا وقتی بیشتر بیخ پیدا می کند که در همین روز یکی از جوانان برومند فراجا هنگام پایش نوار مرزی در کردستان شهید شد و یا شهادت شهیدان صیاد خدایی و شهید فخری زاده و…. شبکه های بیگانه، این طور مفصل به آن نمی پردازند ولی از ماجرای سفر کاترین شکدم و این تئوری، برنامه های عادی خود را قطع و مدام به شرح و بسط این ماجرا قبل از روشن شدن زوایای اصلی آن می پردازند. *اندکی تفکر* شعار خوب اصلاح طلبان بود و چه خوب است که همه به این شعار پای بند باشند و نه فقط گروه خاصی را دعوت به تفکر کنند ! به هر حال جان یکی از سرمایه های انسانی این کشور گرفته شد، خدا کند که قربانی گروهی افزون طلب برای بد نام کردن ایران در آستانه ی سفر رئیس جمهور به نیویورک نشده باشد! نویسنده :خدامراد میرابادی انتهای پیام/کیوان