زندگی به سبک دهه چهل/ از دغدغه آب اهالی مرتضی گرد تا زندگی زیر کابل فشار قوی

 گروه جامعه فت فتو– زهرا اردشیری، روزی که بند و بساط جمع کردند و به مرتضی گرد آمدند گمان نمی‌کردند که زندگی در شهر بزرگی مثل تهران به آن‌ها روی خوشی نشان ندهد. می‌خواستند کار کنند، خانه و زندگی‌شان را بسازند و پیشرفت کنند. امان از اینکه به قول خودشان روستاهایشان آباد شد، اما مرتضی […]

 گروه جامعه فت فتو زهرا اردشیری، روزی که بند و بساط جمع کردند و به مرتضی گرد آمدند گمان نمی‌کردند که زندگی در شهر بزرگی مثل تهران به آن‌ها روی خوشی نشان ندهد. می‌خواستند کار کنند، خانه و زندگی‌شان را بسازند و پیشرفت کنند. امان از اینکه به قول خودشان روستاهایشان آباد شد، اما مرتضی گرد نه! حالا، اما زندگی در پایتخت برایشان سخت شده است. از نفس نفس زدن زیر کابل‌های فشار قوی که عامل اصلی بیماری مرتضی گردی‌هاست، تا بی آبی و زندگی در کوچه‌های خاکی، اما اهالی مرتضی گرد نه راهی در پیش رو برای ساختن دارند نه پایی برای رفتن، اجبار به زندگی در شرایط سخت چیزی است که همه به آن اعتراف می‌کنند.

 **قاتل مرتضی گردی‌ها 

کوچه‌ها خاکی است. کابل‌های برق فشار قوی از بالای سر خانه‌ها عبور کرده است. تانکر‌های آب از کوچه‌ها گذر می‌کنند و اهالی با دبه‌های خالی منتظر هستند تا سهم آبشان را بگیرند. بوی فاضلاب می‌زند زیر دماغ و صدای بازی بچه‌ها که خبر می‌دهد اینجا زندگی در جریان است. اهالی مرتضی گرد حرف برای گفتن زیاد دارند. کافی است بخواهیم حرف‌هایشان را گوش کنیم. 

شکل اولشان کابل‌های فشار قوی است! خودشان می‌گویند، این کابل‌ها قاتلشان است. حداقل در هر کوچه جان چند نفری را گرفته است. اهالی زن سالخورده‌ای را نشان می‌دهند و می‌گویند: «این زن دو پسر خود را برای همین کابل‌ها از دست داده است.» از او که ماجرا را می‌پرسیم، بغضش تبدیل به چند قطره اشک می‌شود و می‌گوید: «پسرانم آتش گرفتند.» همسایه‌اش که می‌بیند حال زن خراب است، می‌گوید: «دو پسر بیشتر نداشت. آن‌ها هم بخاطر همین کابل‌ها برق گرفتشان و حالا سینه قبرستان هستند.»
همسایه انگار دلش پر است، می‌گوید: «اینجا درست نمی‌شود. اینجا را کسی نمی‌بیند. جواب دو جوان زن را چه کسی می‌دهد.»
مرد که کمی عصبانی به نظر می‌رسد، می‌گوید: «جرم ما حاشیه نشینی است. جرم است دیگر! بخاطر همین زندگی ما اینطور رقم خورده است.» 
آن یکی که انگار دلش بیشتر پیش بچه‌های کوچک این محله است، می‌گوید: «وقتی باران می‌آید و لباس بچه‌ها خیس می‌شود برق آن‌ها را می‌گیرد. دست به هر جایی می‌زنند برق دارد. بخدا بچه‌های ما سالم نیستند.

**بی آبی! 

آب دغدغه دیگر مرتضی گردی‌هاست! وقتی حرف از مشکلاتشان می‌شود شاید نداشتن انشعابات آب یکی دیگر از دردسرهایشان باشد.وقتی اهالی از مشکلات بی آبی حرف می‌زنند، یکی از همسایه‌ها سرش را بیرون می‌کند و می‌گوید: «بگو که ده روز است آب قطع است.» بشکه بزرگ آب را نشان می‌دهد و می‌گوید: «این آب خانه من است. چه کسی باورش می‌شود در تهران وضعیت آب آشامیدنی اینطور باشد. پسر جوان که تازه آب آورده می‌گوید: «روزی چند بار با دبه آب می‌آورم، دهیاری هفته‌ای سه بار مخزن‌ها را پر می‌کند. اما نیازمان بیشتر است.»‌

می‌پرسیم تانکر‌ها از کجا پر می‌شود؟ آدرس می‌دهند، آدرس خیابانی که تانکر‌ها از آنجا روانه روستا می‌شوند.» به آنجا می‌رویم، یکی از کامیون دار‌ها برایمان می‌گوید: «مردم اینجا خیلی نجیب هستند. گاهی که صدایشان بلند می‌شود دیگر خسته شده‌اند. من هر روز مخزن‌ها را پر می‌کنم، بعضی از خانواده‌ها با دبه منتظر تانکر‌های آب هستند که آب بیشتری بگیرند. آب برایشان رایگان است و هر چقدر بخواهند می‌دهیم.»

 

**آب به مرتضی گرد می‌آید! 

دهیاری مرتضی گرد پر از ارباب رجوع است. می‌خواهند مشکلاتشان را بگویند. «حمید صالح» دهیار مرتضی گرد به آن‌ها می‌گوید: «آمده‌اند مشکلاتتان را بپرسند همه را می‌گویم.» او به ما از مشکلات اهالی می‌گوید و وعده می‌دهد که پروژه آبرسانی در مرتضی گرد با سرعت در حال اجراست و می‌گوید: «با تمام شدن این پروژه و اتصال کامل شبکه آب، خواست و آرزوی چندین ساله اهالی در پیوستن به شبکه سراسری آب تهران محقق و مشکلات تأمین پایدار منابع و دغدغه‌های کمی و کیفی آب روستای بزرگ مرتضی گرد برطرف خواهد شد.»

کد ویدیو

انتهای پیام / ۵۲۳/

 

 

 




زندگی به سبک دهه چهل/ از دغدغه آب اهالی مرتضی گرد تا زندگی زیر کابل فشار قوی

منبع:آنـــا
? زندگی به سبک دهه چهل/ از دغدغه آب اهالی مرتضی گرد تا زندگی زیر کابل فشار قوی