پیشنهاد میشود قرارگاهی فرا قوهای به منظور ایجاد هماهنگی و انعکاس مستمر گزارش از میزان تحقق شعار سال تشکیل شود.
به گزارش سرویس اجتماعی پایگاه خبری نذیر کرمان؛ انتخاب شعار سال از سوی مقام معظم رهبری (مدظله العالی) با هدف بسیج امکانات و ظرفیتهای کشور در راستای ایحاد بهبود و تحول در فضای جامعه صورت میگیرد. از این رو شعار سال مطالبهای منحصر به یک سال خاص نیست چرا که اساساً بهبود و تحول موضوعی مستمر و زمانبر است. شعار سال ۱۴۰۲ یعنی ” مهار تورم و رشد تولید” از جمله مطالباتی است که در طی سنوات گذشته همواره در بیانات معظم له اشاراتی مستقیم و غیرمستقیم بدان وجود داشته اما انتخاب آن برای سال ۱۴۰۲ نشان دهنده اولویت دار شدن آن به جهت ملاحظاتی خاص در مقطع کنونی کشور است. در نگاه نخست این شعار دلالت بر دو مطالبه سلبی و ایجابی دارد و مطالبه مهار تورم بعنوان شرط لازم رشد تولید، به درستی مقدم بر آن شده است. اصولاً در یک شرایط تورمی بویژه تورمهای بالا امکان برنامه ریزی برای راه اندازی و توسعه بنگاههای تولیدی وجود نداشته و سرمایهگذاران رغبتی به ورود در عرصه تولید نخواهند داشت. بدیهی است اگر همزمان بسترها و زمینههای جذاب سرمایه گذاری که بدون دردسرهای راه اندازی کسب و کار جدید، بازدهی به مراتب بیشتری را ایجاد میکنند در کشور وجود داشته باشد، ناگزیر انحراف سرمایه به بخشهای غیرمولد سوداگرانه و واسطه گری بوجود آمده و این انحراف به نوبه خود آسیبهای بیشتری به اقتصاد کشور وارد خواهد ساخت. به منظور تبیین دقیقتر شعار سال در ابتدا به موضوع مهار تورم و ابعاد مختلف آن پرداخته و در ادامه به الزامات و زمینههای رشد تولید خواهیم پرداخت. ریشههای وقوع تورم در ایران: با نگاهی تاریخی، ریشههای وقوع تورم کشور را می توان به دو دسته تقسیم نمود: دسته اول تورمهای مستمر و مزمن کشور در ۴ دهه گذشته که منشا آن خلق نقدینگی بوده است. عامل ایجاد رشد نقدینگی نیز از یک طرف کسری بودجه مستمر دولت بوده که از طریق استقراض از بانک مرکزی و استقراض از بانکهای کشور (و نهایتاً اضافه برداشت بانکها از بانک مرکزی) تامین شده و از طرف دیگر ملزم بودن بانک مرکزی به واریز معادل ریالی درآمدهای ارزی ناشی از صادرات نفت به حساب دولت بوده که این امر منجر به افزایش پایه پولی در مقاطعی از زمان شده است. بنابر آنچه که در این بخش ذکر شد، یکی از مهمترین عوامل خلق نقدینگی، بی انضباطی مالی دولت بوده است. عامل دیگر در افزایش بی رویه نقدینگی، رشد بی ضابطه بانکهای خصوصی طی دو دهه اخیر بوده است. رفتارهای غیرضابطه مند و نظارتهای غیرکارآمد بانک مرکزی بر عملکرد این بانکها منجر به راه افتادن بهمن خلق نقدینگی در اقتصاد کشور شده که آثار و تبعات تورمی آن بر کسی پوشیده نیست. از اینرو بی انضباطی پولی عامل مهم دیگری در افزایش نقدینگی در کشور بوده است. دسته دوم ناظر به وقوع تورمهای حاد و شدید در کشور است. این تورم ها محصول جهش نرخ ارز می باشد. تحریمها و ناتوانی کشور در تامین ارز مورد نیاز منجر به کاهش ارزش پول ملی و در نتیجه وقوع تورم شدید دفعی در کشور شده است. آنچه که بویژه در دهه اخیر بعنوان تورم حاد و شدید در کشور مشاهده شده ناشی از عامل جهش نرخ ارز بوده است. مدیریت و مهار تورم: بنا بر آنچه که گفته شد مدیریت و مهار تورم (مزمن و حاد) ناشی از عوامل تورم زای کشور نیازمند اتخاذ رویکردهای متفاوتی است. برای مدیریت تورم مزمن اقدامات منجر به انضباط مالی و کاهش کسری بودجه در کنار اقدامات منجر به افزایش انضباط پولی باید در دستور کار قرار گیرد. در زمینه مدیریت تورم حاد نیز مجموعه ای از اقدامات مرتبط با مدیریت جانب عرضه ارز نظیر همکاریها و پیمانهای مشترک پولی و تجاری و استفاده از ارزهای محلی درمبادلات، توسعه محصولات پائین دستی تحریم ناپذیر به جای خام فروشی و همچنین اقدامات مرتبط با مدیریت جانب تقاضای ارز باید مورد توجه قرار گیرد. جهت گیریهای کلان و راهبردهای اتخاذ شده از سوی دولت کنونی نشان می دهد که اقدامات ناظر به مهار تورم مزمن و حاد به درستی در دستور کار قرار گرفته است اما باید به این نکته توجه داشت که استقامت و تداوم حرکت در این مسیر و نهراسیدن از مخالفت ها و هزینه دادن در این راه شرط لازم ثمردهی این اقدامات است. رشد تولید: اما در زمینه رشد تولید که به واقع میتوان آن را نسخه درمان برخی بیماریهای مزمن اقتصادی کشور نظیر نرخ بیکاری بالا، وابستگی به خام فروشی و تنوع کم سبد صادراتی کشور دانست، توجه به نکاتی ضروریست. اولین نکته جذاب سازی تولید برای عموم مردم و حاکم شدن فرهنگ سودآوری ناشی از کار و فعالیت مولد اقتصادی به جای فرهنگ سودآوری بادآورده از محل دلالی و سفته بازی است. بدین منظور بهبود فضای کسب و کار، رفع موانع تولید و تسهیل راه اندازی مشاغل خرد و متوسط و همچنین پرهزینه کردن هر نوع سودآوری از روشهای غیر مولد و رقیب تولید باید در دستور کار قرار داشته باشد. در این راستا نه تنها دولت بلکه سایر قوا و بخشهای حاکمیتی نیز باید به فراخور اختیارات و مسئولیتهای خود و با عزمی راسخ به پشتیبانی دولت وارد میدان شوند. همچنین دستگاهها و رسانههای تبلیغی، ترویجی و آموزشی باید به توسعه فرهنگ کار و تولید اهتمام جدی ورزند. متاسفانه آنچه در غالب رسانههای رسمی و غیر رسمی ترویج میشود با وضعیت مطلوب در این زمینه فاصله معناداری دارد. مولدسازی منابع راکد و کم بازده: مولدسازی منابع راکد و کم بازده یکی از راهبردهای اصلی در راستای رشد تولید در کشور است. نرخ پائین بهره وری در کشور نشان میدهد در این زمینه کوتاهیهائی صورت گرفته است. بسیاری ازمعادن، بنگاههای متوسط و بزرگ، پالایشگاهها، نیروگاهها و … در کشور در حال فعالیت هستند که بازدهی آنها پائین تر از استانداردهای بین المللی است. از طرفی ظرفیتهای مغفول و بکر بسیاری در کشور داریم که هنوز نتوانستهایم آنها را در مدار تولید و ایجاد ارزش افزوده قرار دهیم. ظرفیت مجموعههای دانش بنیان در رشد تولید: همچنین ظرفیتهای بی نظیر مجموعههای فناور و دانش بنیان کشور که طی چندسال اخیر به خوبی توانستهاند به اعتماد و حمایتهای حاکمیتی پاسخ مناسبی دهند نیز میتواند به مانند یک شتابدهنده قوی به رشد تولید ملی کمک نماید. لزوم مردمی شدن اقتصاد: نکتهای دیگر که باید به آن اشاره داشت اینست که موفقیت دولت و حاکمیت در اجرای سیاستهای تحولی و بهبود دهنده شرایط اقتصادی به شدت وابسته به همراهی و همکاری مردم است. متاسفانه تصور غالب در سیاست گذاری اقتصادی در ۴ دهه اخیر این بوده که هر سیاست ابلاغی از سوی دولت به ناچار و ناگزیر باید از سوی مردم پذیرفته شود. ناگفته پیداست که عدم اقناع سازی و همراه کردن مردم با سیاستها منجر به هزینههای فراوانی به کشور شده و حتی از منظر اثربخشی نیز در غالب موارد خروجیها با اهداف تفاوت بسیاری داشته است.باید به این حقیقت اذعان داشت که سیاست گذاری اقتصادی جادهای یکطرفه و رویکردی دستوری از بالا به پائین نیست. مردم از ابتدای انقلاب در بطن همه تحولات و اصلاحات بوده اند و هرکجا که مردم و اقناع سازی آنها نادیده گرفته شده دستاوردها ناچیز بوده است. اگر مردم حسن نیت و صداقت در گفتار و رفتار مسئولین را ببینند حاضرند هزینهها و دشواریهای رسیدن به اهداف و آرمانها را بپردازند و در اینصورت مجالی برای عرض اندام معاندین و مخالفین نخواهد ماند. مدیریت و هدایت افکار عمومی در راستای تحقق اهداف اقتصادی موضوعی است که متاسفانه کمتر مورد توجه بوده و ضروریست بدان اهتمام جدی داشت. جمع بندی: آنچه که ذکر شد پارهای از مهمترین راهکارها و الزامات تحقق شعار سال یعنی مهار تورم و رشد تولید بود. با توجه به اینکه تحقق شعار سال وابسته به هماهنگی و هم افزائی بین تمام قوا و نهادهای حاکمیتی است پیشنهاد میشود قرارگاهی فراقوه ای بمنظور ایجاد هماهنگی و انعکاس مستمر گزارش از میزان تحقق شعار سال تشکیل شود تا این شعار به یک مطالبه عمومی و کارخواستی عملی تبدیل شده و آثار و ثمرات آن کام آحاد جامعه را شیرین سازد. از یاد نبریم که هر حرکت تحولی و هر تغییر به سوی بهتر شدن از خود آغاز میشود و طبق وعده قرآن، نصرت و هدایت الهی نیز همواره با جوامعی است که خواهان تحول و تغییر از درون خود هستند. نوشته از محمد کرمی نیا انتهای پیام/