تورم کلمه ای است که برای بسیاری از مردم به معنی گرانی و از دست رفتن اقتصاد خانواده خود است اما این بیماری اقتصادی با داروی مکتب اقتصاد اسلامی قابل درمان است.
تورم کلمه ای است که برای بسیاری از مردم به معنی گرانی و از دست رفتن اقتصاد خانواده خود است. اما تورم به طور کلی به دو نوع طبیعی و مخرب تقسیم میشود به طور مثال اگر نانوا نان خود را گران کند، مدیر شرکت کود سازی مجبور است حقوق نیروهای خود را افزایش دهد و به تبع آن محصول خود را گران کند، کشاورز نیز که کود را گران میخرد برای جبران قیمت گندم را بالا میبرد و این زنجیره به نانوا مجدد بر میگردد. این میزان تورم همیشه باعث رشد اقتصادی و بهبود تولید میشود. به طور مثال در بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸، دنیا با تورم منفی یعنی کاهش قیمتها مواجه شد و در نتیجه شرکتها زیان ده شدند. اما در کنار این تورم طبیعی ما با تورمی مواجه هستیم که مردم آن را با افزایش ناگهانی قیمتها میبینند. تورمی که رسانهها آن را با صفت افسار گسیخته همراه میکنند. تورم مخرب به دو عامل کلی بستگی دارد اول اتفاقاتی مانند بلایای طبیعی، جنگ، تحریم، آشوبها و… که باعث ناپایداری اقتصادی در سطوح مختلف ملی و بین المللی میشوند. در اثر این عامل یک محصول مورد نیاز کم میشود و در نتیجه قیمت آن افزایش مییابد. عامل دوم به ساختار اقتصادی کشور بر میگردد. قوانین نامناسب، دستورالعملهای ناپایدار، ساختار وابسته به ارزهای خارجی و… موجب ایجاد تورم افسار گسیخته میشوند. در صورت مرتفع شدن این مشکلات و معضلات، حتی عامل اول نیز تا حد زیادی قابل حل است. اما چگونه میتوان این دردها را درمان کرد؟ اساتید و مدیران اقتصادی کشور به طور مستقیم و غیرمستقیم تابع مکاتب اقتصادی هستند. اما بیشتر این تصمیم گیران، در تفکر خود مکاتبی را تبعیت میکنند که ساخته و پرداخته نظریه پردازان غربی است. مکتب کینز، سوسیالیسم تخیلی، مکتب اصالت طبیعت، مکتب سوداگری، اخلاق گرایی اقتصادی، مکتب اتریش، مکتب ویرجینیا، مکتب استکهلم، نئو لیبرالیسم، مکتب شیکاگو، اقتصاد نهادگرایی، اقتصاد نهادگرایی جدید، مکتب تاریخی قدیم و… این مکاتب در کشورهای خود به صورت مقطعی موجب بهبود وضع اقتصادی شدند اما به دلیل نداشتن نگاه درست به انسان، به طور پایدار وضع اقتصادی را بهبود نبخشیدند و همواره موجب بی عدالتی و افزایش اعتراضات مردمی شدهاند. وضع اقتصادی امروز جهان نشان دهنده ناکارآمدی این مکاتب هستند. آشوبها، اعتراضات، اعتصابات، مشکلات زیست محیطی، ورشکستگی بانکها، تعطیلی کارخانجات و… همه نشانههای واضحی از اشتباهات مکاتب اقتصادی حال حاضر و گذشته ای است که انسان ساخته است. نکته دوم آنکه این مکاتب براساس بافت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کشورهای مختلف ایجاد شدهاند. در نتیجه اجرای این آن در کشور ما باعث به وجود آمدن مشکلات بیشتر شده است. چه آنچه برخی معتقد به اجرای کامل آن در کشور بودند و چه آنچه برخی معتقد به اجرای بومی شده این نظریات در اقتصاد کشور بودند. آلمان و ژاپن اسلامی، الگو برداری از مالزی و ترکیه، نگاه به وضع اقتصادی کشورهای جنوب خلیج فارس و… همه در نتیجه این نگاه به اقتصاد به وجود آمد. اما امروز میبینیم حتی این کشورها که به عنوان الگو معرفی میشدند خود به بیماریهای اقتصادی دچار شدهاند. تورم افسار گسیخته در ترکیه، بی عدالتی اقتصادی در مالزی، وابستگی اقتصادی و اقتصاد تک محصولی کشورهای جنوب خلیج فارس، بحرانهای مالی آلمان و ژاپن و… تایید کننده این موضوع است که الگوهای معرفی شده نمیتوانند اقتصاد را مدیریت نمایند. پس راه حل، یک مدل بومی است که در عین توجه به ساختارهای ایران، بتواند یکی از اهداف اقتصادی انقلاب اسلامی یعنی عدالت را محقق کند. راه حلی که سعادت انسان را با ساخت دنیا و آخرتش محقق کند و موجب آرامش او شود. مکتب اقتصاد اسلامی، عنوانی است که اندیشمندان بر روی این راه حل گذاشتهاند و ما در این سلسله نوشتار به دنبال ارائه برخی راهکارهای عمومی آن به زبان ساده برای مخاطبین هستیم. نویسنده: محمدنعیم رستمی کارشناس ارشد مدیریت کسب و کارهای جدید انتهای/پیام