خطبه دوم نهجالبلاغه
ستایش مىکنم خداوند را، براى تکمیل نعمتهاى او و تسلیم بودن برابر بزرگى او و ایمن ماندن از نافرمانى او. و در رفع نیازها از او یارى مىطلبم. به گزارش گروه فرهنگی و عقیدی پایگاه خبری تحلیلی «نذیر کرمان»؛ از آنجایی که شیعیان علیبنابیطالب به واسطه نهجالبلاغه راه بندگی را به صحت طی میکنند اما […]
خطبه دوم:
و من خطبه له (علیهالسلام) بعد انصرافه من صفین و فیها حال الناس قبل البعثه و صفه آل النبی ثم صفه قوم آخرین.
أَحْمَدُهُ اسْتِتْمَاماً لِنِعْمَتِهِ وَ اسْتِسْلَاماً لِعِزَّتِهِ وَ اسْتِعْصَاماً مِنْ مَعْصِیَتِهِ وَ أَسْتَعِینُهُ فَاقَهً إِلَى کِفَایَتِهِ. إِنَّهُ لَا یَضِلُّ مَنْ هَدَاهُ وَ لَا یَئِلُ مَنْ عَادَاهُ وَ لَا یَفْتَقِرُ مَنْ کَفَاهُ فَإِنَّهُ أَرْجَحُ مَا وُزِنَ وَ أَفْضَلُ مَا خُزِنَ وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ شَهَادَهً مُمْتَحَناً إِخْلَاصُهَا مُعْتَقَداً مُصَاصُهَا نَتَمَسَّکُ بِهَا أَبَداً مَا أَبْقَانَا وَ نَدَّخِرُهَا لِأَهَاوِیلِ مَا یَلْقَانَا فَإِنَّهَا عَزِیمَهُ الْإِیمَانِ وَ فَاتِحَهُ الْإِحْسَانِ وَ مَرْضَاهُ الرَّحْمَنِ وَ مَدْحَرَهُ الشَّیْطَانِ.
۱. ستایش پروردگار
ستایش مىکنم خداوند او را، براى تکمیل نعمتهاى او و تسلیم بودن برابر بزرگى او و ایمن ماندن از نافرمانى او. و در رفع نیازها از او یارى مىطلبم زیرا آن کس را که خدا هدایت کند، هرگز گمراه نگردد، و آن را که خدا دشمن دارد، هرگز نجات نیابد و هر آن کس را که خداوند بىنیاز گرداند، نیازمند نخواهد شد. پس ستایش خداوند گران سنگترین چیز است، و برترین گنجى است که ارزش ذخیره شدن دارد.
و گواهى مىدهم که جز خداى یکتاى بىشریک، معبودى نیست، شهادتى که اخلاص آن آزموده و پاکى و خلوص آن را باور داریم و تا زندهایم بر این باور استواریم، و آن را براى صحنههاى هولناک روز قیامت ذخیره مىکنیم، زیرا شهادت به یگانگى خدا، نشانه استوارى ایمان، بازکننده درهاى احسان، مایه خشنودى خداى رحمان، و دورکننده شیطان است.
وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ أَرْسَلَهُ بِالدِّینِ الْمَشْهُورِ وَ الْعَلَمِ الْمَأْثُورِ وَ الْکِتَابِ الْمَسْطُورِ وَ النُّورِ السَّاطِعِ وَ الضِّیَاءِ اللَّامِعِ وَ الْأَمْرِ الصَّادِعِ إِزَاحَهً لِلشُّبُهَاتِ وَ احْتِجَاجاً بِالْبَیِّنَاتِ وَ تَحْذِیراً بِالْآیَاتِ وَ تَخْوِیفاً بِالْمَثُلَاتِ.
۲. ویژگىهاى پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله
و شهادت مىدهم که محمّد (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) بنده خدا و فرستاده اوست. خداوند او را با دینى آشکار، و نشانهاى پایدار و قرآنى نوشته شده و استوار و نورى درخشان و چراغى تابان و فرمانى آشکارکننده فرستاد تا شک و تردیدها را نابود سازد و با دلائل روشن استدلال کند، و با آیات الهى مردم را پرهیز دهد، و از کیفرهاى الهى بترساند.
وَ النَّاسُ فِی فِتَنٍ انْجَذَمَ فِیهَا حَبْلُ الدِّینِ وَ تَزَعْزَعَتْ سَوَارِی الْیَقِینِ وَ اخْتَلَفَ النَّجْرُ وَ تَشَتَّتَ الْأَمْرُ وَ ضَاقَ الْمَخْرَجُ وَ عَمِیَ الْمَصْدَرُ فَالْهُدَى خَامِلٌ وَ الْعَمَى شَامِلٌ عُصِیَ الرَّحْمَنُ وَ نُصِرَ الشَّیْطَانُ وَ خُذِلَ الْإِیمَانُ فَانْهَارَتْ دَعَائِمُهُ وَ تَنَکَّرَتْ مَعَالِمُهُ وَ دَرَسَتْ سُبُلُهُ وَ عَفَتْ شُرُکُهُ أَطَاعُوا الشَّیْطَانَ فَسَلَکُوا مَسَالِکَهُ وَ وَرَدُوا مَنَاهِلَهُ بِهِمْ سَارَتْ أَعْلَامُهُ وَ قَامَ لِوَاؤُهُ فِی فِتَنٍ دَاسَتْهُمْ بِأَخْفَافِهَا وَ وَطِئَتْهُمْ بِأَظْلَافِهَا وَ قَامَتْ عَلَى سَنَابِکِهَا فَهُمْ فِیهَا تَائِهُونَ حَائِرُونَ جَاهِلُونَ مَفْتُونُونَ فِی خَیْرِ دَارٍ وَ شَرِّ جِیرَانٍ نَوْمُهُمْ سُهُودٌ وَ کُحْلُهُمْ دُمُوعٌ بِأَرْضٍ عَالِمُهَا مُلْجَمٌ وَ جَاهِلُهَا مُکْرَمٌ.
۳. شناخت عصر جاهلیّت
خدا پیامبر اسلام را زمانى فرستاد که مردم در فتنهها گرفتار شده، رشتههاى دین پاره شده و ستونهاى ایمان و یقین ناپایدار بود. در اصول دین اختلاف داشته، و امور مردم پراکنده بود، راه رهایى دشوار و پناهگاهى وجود نداشت، چراغ هدایت بىنور، و کور دلى همگان را فرا گرفته بود.
خداى رحمان معصیت مىشد و شیطان یارى مىگردید، ایمان بدون یاور مانده و ستونهاى آن ویران گردیده و نشانههاى آن انکار شده، راههاى آن ویران و جاد هاى آن کهنه و فراموش گردیده بود.
مردم جاهلى شیطان را اطاعت مىکردند و به راههاى او مىرفتند و در آبشخور شیطان سیراب مىشدند. با دست مردم جاهلیت، نشانههاى شیطان، آشکار و پرچم او بر افراشته گردید.
فتنهها، مردم را لگد مال کرده و با سمهاى محکم خود نابودشان کرده و پا بر جا ایستاده بود. امّا مردم حیران و سرگردان، بىخبر و فریب خورده، در کنار بهترین خانه (کعبه) و بدترین همسایگان (بت پرستان) زندگى مىکردند. خواب آنها بیدارى، و سرمه چشم آنها اشک بود، در سرزمینى که دانشمند آن لب فرو بسته و جاهل گرامى بود.
آل النبی علیه الصلاه و السلام: هُمْ مَوْضِعُ سِرِّهِ وَ لَجَأُ أَمْرِهِ وَ عَیْبَهُ عِلْمِهِ وَ مَوْئِلُ حُکْمِهِ وَ کُهُوفُ کُتُبِهِ وَ جِبَالُ دِینِهِ بِهِمْ أَقَامَ انْحِنَاءَ ظَهْرِهِ وَ أَذْهَبَ ارْتِعَادَ فَرَائِصِهِ.
۴. ویژگىهاى اهل بیت علیهم السّلام
عترت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم جایگاه اسرار خداوندى و پناهگاه فرمان الهى و مخزن علم خدا و مرجع احکام اسلامى، و نگهبان کتابهاى آسمانى و کوههاى همیشه استوار دین خدایند خدا به وسیله اهلبیت علیهمالسّلام پشت خمیده دین را راست نمود و لرزش و اضطراب آن را از میان برداشت.
وَ مِنْهَا [فِی الْمُنَافِقِینَ] یَعْنِی قَوْماً آخَرِینَ: زَرَعُوا الْفُجُورَ وَ سَقَوْهُ الْغُرُورَ وَ حَصَدُوا الثُّبُورَ. لَا یُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) مِنْ هَذِهِ الْأُمَّهِ أَحَدٌ وَ لَا یُسَوَّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَیْهِ أَبَداً. هُمْ أَسَاسُ الدِّینِ وَ عِمَادُ الْیَقِینِ. إِلَیْهِمْ یَفِیءُ الْغَالِی وَ بِهِمْ یُلْحَقُ التَّالِی وَ لَهُمْ خَصَائِصُ حَقِّ الْوِلَایَهِ وَ فِیهِمُ الْوَصِیَّهُ وَ الْوِرَاثَهُ. الْآنَ إِذْ رَجَعَ الْحَقُّ إِلَى أَهْلِهِ وَ نُقِلَ إِلَى مُنْتَقَلِهِ.
۵. سیماى فاسدان
برابر فاسدانى که تخم گناه افشاندند، و با آب غرور و فریب آبیارى کردند، و محصول آن را که جز عذاب و بدبختى نبود برداشتند
۶. جایگاه آل محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم
کسى را با خاندان رسالت نمىشود مقایسه کرد و آنان که پرورده نعمت هدایت اهلبیت پیامبرند با آنان برابر نخواهند بود. عترت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم أساس دین، و ستونهاى استوار یقین مىیباشند. شتابکننده، باید به آنان بازگردد و عقب مانده باید به آنان بپیوندد زیرا ویژگىهاى حقّ ولایت به آنها اختصاص دارد و وصیّت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم نسبت به خلافت مسلمین و میراث رسالت، به آنها تعلّق دارد.
هم اکنون (که خلافت را به من سپردید) حق به اهل آن بازگشت، و دوباره به جایگاهى که از آن دور مانده بود، بازگردانده شد.
منبع: نهجالبلاغه
انتهای خبر/م
خطبه دوم نهجالبلاغه
منبع:آرمـان
? خطبه دوم نهجالبلاغه
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰