به مناسب نزدیک شدن به ۱۷مرداد، روز خبرنگار، با یکی دیگر از پیشکسوتان عرصه خبر در شهرستان شهربابک به گفتگو نشستیم تا مردم شناخت بیشتر و جزئی تری از زندگی و فعالیت های پیشکسوتان مطبوعات ، اهالی قلم و رسانه پیدا کنند.
به گزارش اقطاع خبر، مشروح گفتگو خبرنگار اقطاع خبر از شهربابک با سعید رضا میرحسینی صاحب امتیاز و مدیر مسئول نشریه «پسین آباد» در زیر مطالعه خواهید کرد: با سلام و عرض احترام خدمت شما جناب آقای میرحسینی ،لطفا در ابتدا معرفی مختصری از خود داشته باشید و بفرمایید کار خبرنگاری و فعالیت مطبوعاتی را از چه زمانی و از کجا شروع کردید ؟ با سلام خدمت شما و مخاطبین ارجمندی که این مصاحبه را می خوانند؛ سعید رضا میرحسینی هستم، معلم دانش آموزان کم توان ذهنی که دوسال قبل، بعد از بیست و پنج سال خدمت به این عزیزان به افتخار بازنشستگی نائل شدم. کار خبرنگاری بسیار سخت و حرفه ای تر از آن است که ادعای انجام آن را داشته باشم. اما قلم زدن در نشریات را از زمان دانشجوئی سال ۱۳۷۲ در تهران و سپس کرمان در نشریات دانشجوئی تجربه کردم و بعد درسالهای ۷۶ تا ۷۹ هرازگاهی مطلب یا دلنوشته ای از من در نشریه «نگارستان» سیرجان منتشر می شد و پس از بازگشت به شهربابک؛ از سال ۸۰به اتفاق تعدادی از دوستان، همکاری با نشریات استانی « فردوس کویر» و پس از آن «کوثر کویر» را آغاز کردیم که به صورت ویژه نامه ی شهربابک منتشر می شد. با تولد هفته نامه «بابک زمین» به عنوان اولین نشریه رسمی شهربابک، به چاپ آن ویژه نامه ها نیازی احساس نمی شد. به همین دلیل با خورسندی از اینکه ظرفیتی برای فعالیت مطبوعاتی در شهر ایجاد شده بود همکاری من با «بابک زمین» آغاز شد و سال ها مطالب مختلف طنز و جدی که می نوشتم از این طریق منتشر می شد. بعدها با ورود «نگین بابک » به عرصه فرهنگی شهرستان، با تعدادی از دوستان برای راه اندازی و آغاز فعالیت نشریه «نگین بابک» دعوت حاج آقا مومنی، صاحب امتیاز نگین را لبیک گفته و در حد توان همکاری کردیم. کمی بعد دوست هنرمند و طنزپردازمان علی آقای اسدی ویژه نامه ای تحت عنوان « آدور» از طریق نشریه« کمنزیل» با مطالب طنز منتشر می کرد که باعث شد جدی ترین فعالیت من در زمینه طنز با آن نشریه ادامه پیدا کند. تا اینکه در سال ۱۳۹۴ موفق به اخذ مجوز انتشار ماهنامه اجتماعی – فرهنگی« پسین آباد» شدم و به عنوان صاحب امتیاز و مدیر مسئول این نشریه؛ مسئولانه تر وارد فضای رسانه ای شدم که همچنان در این حیطه مشغول فعالیت هستم. آیا علاقه مندی به حرفه خبرنگاری تنها انگیزه شما برای انتخاب این شغل بود یا اهداف دیگری نیز داشتید؟ نوشتن را دوست دارم طنز نوشتن را بیشتر. انگیزه اصلی من کار خبرنگاری نبود. از اینکه می توانستم دردها را در قالب طنز بنویسم تا با خوانندگان نشریه به دردها لبخند بزنیم احساس خوبی داشتم. اینها باعث شد وارد این حرفه بشوم. هرچند که گاهی کار خبری هم انجام می دهم اما احساس می کنم در این زمینه استعدادی ندارم و خبرنگاری مهارتی است که من هنوز به آن دست پیدا نکرده ام. از دیدگاه شما یک خبرنگار چگونه می تواند وظیفه خطیر خود را انجام دهد؟ خبرنگار باید بیشتر و بهتر از مردم عادی؛ مسائل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و… را ببیند و بشناسد. باید دانائی و اطلاعات خوبی داشته باشد. در دل مردم باشد. وسط معرکه و میدان حاضر باشد. بی باک و بی پروا قلم بزند، عکس بگیرد، فیلمبرداری کند و… تا اثر خبری اش آئینه ای تمام نما باشد از آنچه در دنیا و پیرامون آدمهای شهر می گذرد. خبرنگار اگر شجاعت و جسارت داشته باشد می تواند منشاء اثر، رشد و تحول باشد. اگر مردم، اولویت اصلی خبرنگار باشد؛ آن خبرنگار عادل و منصف خواهد بود. اما خبرنگاری که مبنای کارش، اهداف حزب و جناح سیاسی باشد و آنقدر به حاکمان و صاحبان زر و زور وابسته باشد که در مقابل هر ظلم و ستم آنان سکوت اختیار کند و فقط برای منافع آنان کار کند؛ نه محبوب است نه درستکار شما هم اکنون به عنوان یکی از موفق ترین خبرنگاران، طنز پردازان و صاحب امتیاز نشریه ی پسین آباد مطرح هستید که در عین حال ازپیشکسوتان عرصه فرهنگ و هنر این شهر نیز محسوب می شوید . لطفاً بفرمایید به نظر خودتان رمز این موفقیت چیست؟ این نگاه مثبت و لطف شما، مرا خوشحال می کند. اما بدون هیچ تواضع و شکست نفسی؛ به نظر من احساس موفقیت و دلخوش کردن به تشویق های اطرافیان میتواند نقطه پایان رشد باشد. اگر موفقیتی حاصل شد باید آنرا به عنوان رشد و از پله ای به پله ای بالاتر رفتن نگاه کرد تا این جریان ادامه داشته باشد تا آدم به خودش فرصت و انگیزه بزرگ شدن بدهد. پایان من روزی است که احساس کنم به اندازه کافی موفق بوده ام و بزرگ شده ام. به همین دلیل در زمینه فعالیت مطبوعاتی و سایر فعالیت های هنری از جمله بازیگری، مجری گری، نویسندگی و کارگردانی، فیلمسازی و… همیشه خودم را هنرجو و نیازمند آموزش می دانم. رمز خوشحالی من در آنچه که شما نامش را موفقیت می گذارید این است که سی چهل سال است که با فعالیت های هنری حال دل خودم و خانواده ام خوب است، پایه اغلب دغدغه ها، ارتباطات، خوشحالی ها و غم ها، دوستی ها و فعالیت های من دوستان هنرمندم در رشته های مختلف هنری هستند. اگر مطالعه ی کمی دارم در همین زمینه هاست. معمولا برای هرفعالیت هنری که از من درخواست همکاری می شود، آن را رد نمی کنم. هر زمان که شرایط آموزش فراهم بوده، استفاده کرده ام. از نظرات، انتقادات و پیشنهادات دیگران بهره برده ام. همه ی اینها شوق حضورم در فعالیت های فرهنگی هنری را بیشتر می کند. آیا ماهیت حرفه خبرنگاری ، ویژگی ها و اهمیت آن برای مردم ومسوولان به اندازه کافی شناخته شده هست؟ از اعتماد و ارتباطی که بین مردم و اهالی رسانه هست می توان گفت مردم به این مهم کاملا واقفند. خود شما و دوستان دیگر هم زیاد تجربه کرده اید که گاهی مردم انتظار و نگاهی نسبت به خبرنگاران دارند که از حیطه توان و اختیار ما خارج است. اینکه گاهی مردم از ما انجام وظایف، پلیس، پزشک، قاضی، شهردار، فرماندار، معلم و… را انتظار دارند نشانه اهمیتی است که به این کار قائل هستند. اما مسئولان دو دسته هستند، دسته ای که بدون توان اجرائی و تجربه لازم بر مسندی نشسته اند. اینها یا بخاطر داد و ستد های سیاسی معمول، یا به دلیل اینکه فرد دیگری در آن اداره نبوده که جانشین رئیس قبلی شود، یا شانس یاری کرده وبواسطه مسائل پشت پرده ای دیگر مسئول شده اند و تا پایان مسئولیت شان گیج و حیران هستند که آثار این بی لیاقتی در جامعه، زندگی و رفاه مردم، سلامت جامعه، تعلیم و تربیت، وضعیت فرهنگی، ورزش، راه ها، آب، برق و… کاملا ملموس و مشهود است. دسته اندکی هم هستند که بخاطر توان مدیریتی، استعداد و رزومه قدرتمند، رای واقعی و حلال و… مدیر شده اند. با جمعیت بالای دسته اول کار نداریم و آنها را علیرغم اشغال صندلی مدیریت، مسئول نمی دانم. اما دسته دوم به اهمیت کار خبرنگار واقف هستند و می فهمند «رسانه ها و مطبوعات آزاد رکن چهارم دموکراسی هستند» یعنی چه!!! این را از برخوردها، ابراز محبت ها، عصبانیت ها، همکاری و حتی کارشکنی های آنان در تعامل با خبرنگاران می توان فهمید. وضعیت شهربابک به لحاظ انجام کارهای خبری و رسانه ای نسبت به دیگر شهرستان های استان چگونه است؟ به نسبت سالهای قبل شهربابک که بسیار عالی است. برخی از مطبوعات شهرستان، در استان جایگاه دارند و صاحب نام هستند. اما با وجود ظرفیت های شهرستان، استعدادهای توانمند در زمینه های مختلف و مردم دانا و باسواد منطقه، راضی کننده نیست و جای رشد بیشتری دارد. تعدد مطبوعات و البته استقبال و حمایت مردم و مسئولین برخی از شهرستان های استان، جایگاه رسانه ای قدرتمندی برای آنها ایجاد کرده است که شهربابک تا آن نقطه فاصله ی زیادی دارد. به عنوان موسس و دست اندرکار ” پسین آباد” ، این نشریه را بیشتر معرفی کنید و بفرمایید رسماً از چه زمانی شروع به انتشار کرد؟ مجوز انتشار نشریه « پسین آباد» در تابستان ۱۳۹۴از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اخذ شد و اولین شماره آن در پاییز همان سال منتشر شد. با توجه به اینکه قبل از آن فعالیت خبری «بابک زمین» و« نگین بابک» جریان داشت و اخبار شهرستان را پوشش می داد، در «پسین آباد» به انتشار مطالب و اشعار طنز، آثار هنری عکس، کاریکاتور، داستان و … توجه کردیم درحدی که صد درصد محتوای نشریه تولیدی بود. بعدها که برای پوشش اخبار شهرستان از ما بعنوان خبرنگار دعوت می شد، کم کم گزارش های خبری و مطالب جدی هم به نشریه اضافه شد و در حال حاضر نمی توان گفت مثل اوایل کار، این نشریه صرفا طنز است، هرچند که همچنان اولویت کار ما طنز و انتشار مطالب تولیدی است و همیشه حجم و وزنه مطالب طنز نشریه بیشتر و سنگین تر است. سیاست های کلی دولت در رابطه با خبرنگاران از نظر شما چگونه است؟ آیا دولت حمایت و توجه لازم را از این قشر به عمل می آورد؟ هرچند که در روز خبرنگار؛ گاهی تجلیلی از این قشر صورت می گیرد. لیکن دغدغه ها و مشکلات خبرنگاران اولویتی ندارد. درعمل، حمایت و توجهی دیده نمی شود. اگر اتوبوس و سرویس از رده خارجی وجود داشته باشد برای ایاب و ذهاب تیم خبری استفاده می شود و این تیم باید قربانی شوند. در هزینه های اشرافی بازدیدها، افتتاحیه ها، کلنگ زنی ها و… خبرنگاران هیچ جایگاهی ندارند. هرچند که انصافا در شهربابک می توان گفت وضعیت بهتر است اما درمجموع، این قشر نیازمند توجه و حمایت قانونی، مدون، اجتماعی، حقوقی، مدنی هستند تا بتوانند بهتر خدمت کنند. به عنوان یک خبرنگار پیشکسوت برای جوانانی که به تازگی قصد ورود به این حرفه را دارند ، چه توصیه ای دارید ؟ حرفه ی خبرنگاری، کاری سخت، تخصصی و پرمسئولیت است. کسی در این حرفه به قدرت، ثروت، رانت، شهرت و… نمی رسد. اگر عاشقانه زحمت این کار را دوست دارند وارد شوند. برای موفق عمل کردن؛ حتما تحصیلات دانشگاهی تخصصی یا دوره های آموزشی لازم را طی کنند. آیا از سالهای فعالیت تان خاطرات تلخ و شیرینی هم در ذهن دارید که بیان کنید. در مراسم تشییع حاج قاسم در پی مدیریت ضعیف این رخداد بزرگ و تاریخی کرمان، تعداد زیادی از مردم آسیب دیدند، در زیر دست و پا جان دادند. تعدادی از دوستان خبرنگار، همسر وفرزندانم که همگی برای ثبت آن برگ ارزشمند تاریخ راهی کرمان شده بودیم، آسیب جدی دیدند و تا حد جان دادن زجر کشیدند. این خاطره تلخ فراموش شدنی نیست. واما خاطره تلخ و شیرین دیگر، اینکه از طریق نشریه« آدور»مطلب طنزی نوشته بودم که نقد یکی از کارهای شهرداری بود، اما بخاطر شیطنت یکی از دوستان، یک همشهری، خود را موضوع آن مطلب، قلمداد کرده و بخاطر شکایت او چندین بار راهی دادگاه شدیم. چند نفر به زحمت افتادند، مدیرمسئول نشریه کمنزیل مجبور شد در دادگاه شهربابک حاضر شود و من برای گرفتن رضایت شاکی داستان ها داشتم؛ ماجراهائی از شیرینی بردن به منزل او تا خرید یک انبرقفلی دست دوم از شاکی به چند برابر قیمت…. با توجه به اینکه به ۱۷مرداد روز خبرنگار نزدیک می شویم به نظر شما چقدر در این روز حرف خبرنگاران شنیده و مسائلشان حل شده است؟ شاید فرصتی برای بیان حرف ها و درددل های خبرنگاران فراهم شده باشد و مسئولین قول هائی داده باشند، اما هنوز اتفاق خاصی نیافتاده است، امیدواریم باتوجه به قول حمایت نماینده فعلی آقای مهندس رضاحسینی و فرماندار فعلی آقای شمسی، به زودی شاهد اقدامی ارزشمند از طرف این عزیزان باشیم. و حرف پایانی شما با مردم و مسئولان چیست؟ باور کنیم این شهر، این کشور، ارزشمندترین سرمایه ماست. قدر آن را بدانیم. بفهمیم فقط خودمان می توانیم آن را بسازیم، برای آزادی و آبادی آن دست در دست هم دهیم. هیچ مسئولی فرستاده خدا و معصوم نیست، کرنش و تسیلم فقط در برابرخدا باید باشد و بس. هر مسئولی که خودش را بالاتر از مردم بداند و در حق مردم کوتاهی کند، خائن خون شهداست، فرقی نمی کند در چه لباسی باشد، معمم باشد یا کت و شلواری. مردم بی واهمه با کمک دوستان خبرنگار؛ از مسئولین صادق و درستکار تقدیر کنند و در مقابل مسئولین خائن بایستند تا سرعت آبادانی کشور بیشتر شود. ضمنا تلاش کنیم تا کتاب خوب خواندن برای همه ی ما عادت شود. انتهای پیام/همت