ارسال‌ پیام همکاری با تروریست‌های تحریرالشام از تهران/ عاقلانه‌ترین کار، صبر و دخالت‌ نکردن در وضعیت سوریه است!

اتاق فرمان آمریکایی و صهیونی که وقوع موج دوم بیداری اسلامی(۲۰۱۱-۲۰۱۰) را ناشی از شکست خود در حوزه گفتمانی از ارزشهای انقلاب اسلامی ارزیابی کرده بود، در صدد آن بر آمده تا این شکست را جبران کند. سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های […]

اتاق فرمان آمریکایی و صهیونی که وقوع موج دوم بیداری اسلامی(۲۰۱۱-۲۰۱۰) را ناشی از شکست خود در حوزه گفتمانی از ارزشهای انقلاب اسلامی ارزیابی کرده بود، در صدد آن بر آمده تا این شکست را جبران کند.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*********

با حضور نیروهای تروریستی گروه تحریرالشام و در دست گرفتن قدرت در سوریه، روزنامه‌های اصلاح‌طلب در حال ایجاد فضایی هستند تا ارتباط با آن‌ها را عادی سازی کنند.

روزنامه هم‌میهن جولانی را بخش جدیدی از جهان اسلام خوانده و نوشته است:

شاید بتوان ظهور محمد جولانی و به قدرت رسیدن او را خوانش دیگری از اسلام دانست که هرچند به قرائت اخوان‌المسلمین نزدیک است و ذیل اسلام اِخوانی بتوان صورت‌ بندی کرد اما ویژگی‌های متفاوتی هم دارد که هنوز مشخص نکرده‌ می‌خواهد بنا را بر قابلیت‌های ایدئولوژیک و افتراقات مذهبی بگذارد یا برآن‌ است گذشته خود را به کلی فراموش کند یا کنار بگذارد.

این روزنامه در ادامه نوشته است:

علامت سؤال دراین فقره به خاطر آن است که هنوز نمی‌دانیم محمد جولانی را ذیل نوع خاصی از اسلام قالب‌بندی کنیم یا این که فرعی است بر همان اسلام عثمانی یا نوعثمانی یا اخوانی –اردوغانی یااساساً ازاین منظر نبایدجدی گرفته شودو پروژۀ او صبغۀ دینی نخواهد داشت؟ مصاحبۀ قبلی او این احتمال را تقویت کرد که مایل است در قامت یک رهبر توسعه‌گرای سیاسی شناخته شود و به همین خاطر تعابیر تحریک‌آمیز مذهبی به کار نبرده و اظهار امیدواری کرده ایران محاسبات خود دربارۀ مداخله در منطقه را تغییر دهد و نقش مثبتی ایفا کند.

هم‌میهن تحریرالشام را گروهی سکولار خوانده و نوشته است:

اظهاراتی که به وضوح بر وجوه سیاسی تأکید دارد و قضیه را دینی و مذهبی نکرده است و اینها البته به آرایش سیاسی و قانون اساسی سوریۀ جدید و حتی نوع حکومت بستگی دارد ولی تا همین جا تغییر پرچم را به سبک طالبان انجام نداده‌اند و تعداد ستاره‌ها و رنگ‌ها تغییر کرده است و سوریه را در قالب «تحریرالشام» تقلیل نداده‌اند.

ارسال‌ پیام همکاری با تروریست‌های تحریرالشام از تهران/ عاقلانه‌ترین کار، صبر و دخالت‌ نکردن در وضعیت سوریه است!

روزنامه سازندگی نیز در سرمقاله خود خواهن عادی سازی با جولانی شده و می‌نویسد:

عاقلانه‌ است که ما رابطه خوبی را با این دولت بنا کنیم و رقابت‌مان با ترکیه در سوریه را هم به خوبی مدیریت کنیم. بالاخره ترکیه از این فرصت استفاده کرد. یک فرصتی است و هر کشوری استفاده می‌کند. مثل اینکه آمریکا آمد، عراق و صدام را هدف قرار داد و ما از این فرصت استفاده کردیم و طبیعی بود که استفاده کنیم. ‌
عاقلانه‌ترین کار صبر و دخالت نکردن در وضعیت سوریه است. تهدید ایران یک عامل وحدت‌بخش برای بسیاری از نیروهای منطقه‌ای بود. روسیه هم برای نیروهای بین‌المللی مهم بود اما بیشتر برای نیروهای منطقه‌ای تهدید ایران مهم بود. اگر تهدید ما کنار برود، تضاد منافع در سوریه شروع می‌شود و خود را نشان می‌دهد. به نظرم، ما باید کنار بنشینیم و سعی نکنیم که در امور دخالت کنیم.

ارسال‌ پیام همکاری با تروریست‌های تحریرالشام از تهران/ عاقلانه‌ترین کار، صبر و دخالت‌ نکردن در وضعیت سوریه است!

اتاق فرمان آمریکایی و صهیونی که وقوع موج دوم بیداری اسلامی(۲۰۱۱-۲۰۱۰) را ناشی از شکست خود در حوزه گفتمانی از ارزشهای انقلاب اسلامی ارزیابی کرده بود، در صدد آن بر آمده تا این شکست را جبران کند.

لذا اولویت خود را پیروزی در نبرد گفتمانی تعریف و سعی کرد با قرار دادن اسلام رادیکال در برابر اسلام سکولار، اسلام سیاسی انقلاب اسلامی را به حاشیه براند. یعنی مردم منطقه فقط مخیر باشند بین دو اسلام سکولار و اسلام رادیکال(تکفیری) یکی را انتخاب کنند و به انتخاب سومی که همان اسلام انقلاب اسلامی ایران است، فکر نکنند و البته نتیجه هم از قبل مشخص بود. بر این اساس دو راهبرد را برای رسیدن به این هدف انتخاب کرد.

در این‌بار این اتاق عملیات دو دستور عمل روشن دارد:

۱- مخدوش نشان دادن چهره اسلام سیاسی (اسلام انقلاب اسلامی) با طراحی و مدیریت جریانها تکفیری

۲ – نشر و تقویت اندیشه ها و جریانهای سکولار در منطقه که از اهداف طرح خاورمیانه بزرگ امریکا هم بود.

در اولین گام غرب سعی کرد اسلام سیاسی را معادل و مترادف با افراطی گری، خشونت و وحشیگری تفسیر و تصویر کند و لذا ناگهان با موجی از تصاویر ثابت و متحرک صحنه های فجیع قتل و کشتار روبه رو می شویم که مقارن با نمادهای اسلامی مانند «الله اکبر» است!

و به صورت وسیعی در رسانه های مختلف بویژه رسانه ها و شبکه های مجازی و کانال های ماهواره ای منتشر می شدند. سیاستی که غرب در گذشته هم در مقابله با افزایش موج گرایش به اسلام در جهان با جعل اسلام طالبانی تجربه کرده بود. البته ناگفته نماند که همین سیاست غرب در برخورد با اسلامی سیاسی، مُهر تاییدی بر این واقعیت است که خیزش ها مردمی سال۲۰۱۰ غرب آسیا و شمال آفریقا از جنس بیداری اسلامی بود و هست نه بهار عربی!

نظام سلطه همگام و همزمان با مخدوش نشان دادن چهره اسلام سیاسی و تضعیف جایگاه اسلام گرایان، سعی کرد زمینه را برای به قدرت رساندن جریان های سکولار در منطقه فراهم کند. به قدرت رسیدن السیسی در مصر و ملی گرایان در تونس از نتایج همین سیاست بود.

نظام سلطه بعداز موفقیت نسبی (به زعم خود) در نبرد گفتمانی، وارد نبرد میدانی با جریان مقاومت اسلامی شد. لذا مشاهده می کنیم همان پیاده نظام ریش بلند تکفیری، امروز کروات زده و اوتو کشیده وارد میدان شده و تلاش می کند ماهیت تروریستی و جنایتکار خود را زیر نقاب رفتار نرم دیپلماتیک پنهان کند.

ماموریت چهره خشن تکفیری برای زمانی بود که قرار بود چهره اسلام سیاسی در منظر افکار عمومی مخدوش جلوه کند و آن چهره منفور امروز به درد جامعه پردازی و نظام سازی یا دولت سازی نمی خورد، اما نهادینه شدن فرهنگ مقاومت اسلامی در منطقه و بطور کلی جهان اسلام تحولات آینده را رقم خواهد زد و نظم جدیدی بدون حضور نظام سلطه و دنباله های آن در منطقه بوجود خواهد آورد.




ارسال‌ پیام همکاری با تروریست‌های تحریرالشام از تهران/ عاقلانه‌ترین کار، صبر و دخالت‌ نکردن در وضعیت سوریه است!

منبع: مشرق
? ارسال‌ پیام همکاری با تروریست‌های تحریرالشام از تهران/ عاقلانه‌ترین کار، صبر و دخالت‌ نکردن در وضعیت سوریه است!