اتاق بازرگانی باید تشکل محور بشود

فردای‌کرمان – محمد لطیف‌کار: انتخابات اتاق‌های بازرگانی قرار است بیستم اسفندماه برگزار شود تا نمایندگان بخش خصوصی برای ۴ سال آینده انتخاب شوند. با توجه به جایگاه اتاق بازرگانی در اقتصاد ایران،و نقشی که به عنوان پارلمان بخش خصوصی بر عهده دارد تا بر تصمیمات اقتصادی و اجرایی کشور،تاثیرگذاری باشد،با محسن جلال‌پور،رئیس اسبق اتاق‌های بازرگانی […]

فردایکرمان محمد لطیف‌کار: انتخابات اتاق‌های بازرگانی قرار است بیستم اسفندماه برگزار شود تا نمایندگان بخش خصوصی برای ۴ سال آینده انتخاب شوند.

با توجه به جایگاه اتاق بازرگانی در اقتصاد ایران،و نقشی که به عنوان پارلمان بخش خصوصی بر عهده دارد تا بر تصمیمات اقتصادی و اجرایی کشور،تاثیرگذاری باشد،با محسن جلال‌پور،رئیس اسبق اتاق‌های بازرگانی کرمان و ایران در این‌باره صحبت کردم،و دیدگاه‌های او را جویا شدم.

جلال‌پور در دهۀ اخیر اگرچه دیگر حاضر به پذیرش سمت اجرایی در این مهم‌ترین تشکل بخش خصوصی نشد،اما هیچ‌گاه از دغدغۀ امور این نهاد هم فارغ نبود،و در مقابل،همواره در حوزۀ مسائل اقتصادی در نقش یک کارشناس،مشاور و فعال رسانه‌ای با جدیت در صحنۀ اقتصاد ایران و کرمان حاضر بوده است.

در این گفت‌وگو به تناسب این ایام،تلاش کردم تا دیدگاه‌های ایشان را پیرامون نقش اتاق،چالش‌های پیش‌رو و اهمیت انتخاب چهره‌های برتر اقتصادی برای مدیریت اتاق بازرگانی،بازتاب دهم. از این رو،به علاقه‌مندان و فعالان حوزۀ اقتصاد توصیه می‌کنم فرصت مطالعۀ این گفت‌وگو را از دست ندهند.

 

آقای جلال‌پور،در آستانۀ انتخابات اتاق‌ بازرگانی هستیم،از طرفی وضعیت اقتصاد جامعۀ ما هم بحرانی است،در این شرایط فکر می‌کنید از یک اتاق بازرگانی مطلوب چه کاری ساخته است؟ آیا واقعا اتاق‌های بازرگانی برای چنین شرایط بحرانی هم طراحی شده‌اند یا نه؟

فکر می‌کنم الان شرایط برای این‌که اتاق کارآیی بیشتری داشته باشد بسیار بهتر است. در شرایط مطلوب،فضای کسب و کار مناسب و شرایط عادی،اتاق‌ها عمدتا به امور روزمرۀ تشکل‌ها و زیرمجموعه‌های خود می‌پردازند. امروز به نظرم اتاق وظیفه و رسالت بزرگ‌تری دارد و آن این است که مسیر منحرف‌شدۀ اقتصاد ایران را به مسیر واقعی سوق بدهد و مهم‌ترین کاری که اتاق باید انجام دهد تعیین یک استراتژی تغییر و تعیین یک پارادایم (سرمشق و چارچوب) تغییر و تاکید و جدیت بر آن‌ برای ورود به یک مسیر نو و درست در اقتصاد ایران است. این کار شاید از هیچ وزارتخانه‌ای به تنهایی برنیاید. من همیشه زمانی که در اتاق بودم عرض می‌کردم که وزارت صمت به صنعت،معدن و تجارت می‌پردازد،وزارت کشاورزی به کشاورزی،وزرات اقتصاد به مسائل متعدد و فراوانی که در بورس و مجموعه‌های اقتصادی است،می‌پردازد و همچنین سایر وزارتخانه‌ها. ما در کشور تنها نقطه‌ای که می‌توانیم همۀ این مجموعه‌ها را رصد کنیم و حالتی را در این جریان کار پیش بیاوریم که یک هماهنگی و هم‌افزایی بین این وزارتخانه‌ها ایجاد شود و تصمیمات در راستای یک منافع مشترک و هم‌افزایی مشترک اتفاق بیفتد،اتاق بازرگانی است.

 اعتقاد من این است که اتاق به تنهایی،ترکیب چندین وزارتخانه را دارد کما این‌که در کشورهایی که به اتاق اهمیت داده شده است و کشورهایی که وظیفه و رسالت اصلی اتاق را،به‌عنوان مشاور سه قوه پذیرفتند و از این مشاوره استفاده کرده‌اند،مسیرهای خوبی را رفته‌اند.

اجازه بدهید یک خاطره را به عنوان مصداقی برای شما بازگو کنم؛ من زمانی که رئیس اتاق(ایران) بودم اولین سفری که برای روسای اتاق‌های کل کشور هماهنگ کردم در آبان‌ماه ۱۳۹۴ بود که به اتفاق ۳۳ رئیس اتاق در یک سفر ۵ روزه به استانبول و آنکارا رفتیم. آن زمان،به همراه مشاور عالی اتاق و معاون بین‌الملل بررسی کردیم که چه اتاقی را انتخاب کنیم که تغییر رویکرد،راهبرد و استراتژی را در اقتصاد مدیریت کرده است و به این نتیجه رسیدیم که اتاق ترکیه چند دهۀ پیش،این حرکت را انجام داده و بسیار هم موفق بوده است. خوشبختانه رئیس وقت اتاق کسی بود که در آن تغییرات به ما کمک می‌کرد که از تجربۀ ایشان استفاده کنیم. در این سفر،سه روز در اتاق آنکارا و دو روز در استانبول به سر بردیم به جهت این‌که اتاق‌های صنعت و بازرگانی استانبول بسیار فعال بودند،ملاقات‌های فراوانی داشتیم. آن‌جا رئیس اتاق که آقای اوغلو بود،توضیح داد زمانی‌که آقای تورگوت اوزال رئیس‌جمهور وقت ترکیه،تصمیم گرفت پارادایم اقتصادی را تغییر بدهد من را به عنوان رئیس اتاق وقت فراخواند و توضیح داد که می‌خواهد اقتصاد را از این مسیر غلط به یک مسیر درست هدایت کند و برای این کار همه‌جور هزینه‌ای را حاضر است انجام دهد. ایشان می‌گفت من به رئیس‌جمهور گفتم اگر محور را بخش خصوصی بگذارید و تمام تصمیمات و سیاست‌ها را با هماهنگی و مشاورۀ بخش خصوصی جلو ببرید،موفق خواهید بود. ایشان هم تایید کرد و گفت دلیل این‌که من شما را دعوت کردم همین بوده که ما باید در این سطح حرکت کنیم و باید اقتصاد دولتی،رانتی و توزیعی را به اقتصاد بخش خصوصی و اقتصادی با محوریت بخش خصوصی واقعی هدایت کنیم. من گفتم اگر می‌خواهید این را ثابت کنید بهترین کار این است که ساختمان‌هایی که در حال ساخت برای وزارتخانه‌ها در آنکارا دارید را به اتاق بازرگانی بدهید تا اتاق آن‌جا مستقر بشود و نشان بدهید اتاق مهم‌تر از وزارتخانه‌ها است.

ایشان می‌گفت آن زمان دولت ترکیه در حال ساخت دو ساختمان بلند بیست‌وچند طبقه برای وزارتخانه‌ها بود که این پیشنهاد من را پذیرفتند و این ساختمان‌ها را به قیمت بسیار مناسبی با اقساط طولانی‌مدت به اتاق واگذار کردند و ما مستقر شدیم و کاری که آن‌جا اتفاق افتاد این بود که من در هر ساختمان،چند طبقه را‌ به وزارتخانه‌های در ارتباط با مسائل اقتصادی اختصاص دادم و وزرا زمانی که روزها باید به اتاق‌شان می‌رفتند باید از طبقات پایین که اتاق‌های بازرگانی بود عبور می‌کردند‌ و در نتیجه هر روز در معرض فعالان اقتصادی،هیات رئیسه اتاق و مجموعه کسانی که در ترکیه کار اقتصادی انجام می‌دادند قرار می‌گرفتند و به محض این‌که ما در وزراتخانه‌ای مشکلی داشتیم،با یک کلید آسانسور به آن‌جا مراجعه می‌کردیم. سال‌ها دفتر وزرا در طبقات اتاق بازرگانی بود و این نشان داد که دولت قصد این را دارد که بخش خصوصی را حمایت کند و بخش خصوصی را به محوریت قبول کند و گفت که با این همکاری که به وجود آمد ما توانستیم یک حرکت جدی را در اقتصاد ترکیه پایه‌گذاری کنیم و بر اساس آن پارادایم،ترکیه که تا آن زمان یک اقتصاد دولتی بستۀ گلخانه‌ای داشت به یک اقتصاد جهانی وصل شد و میزان صادرات،تولید و جی‌دی‌پی آن‌ چندین برابر بشود.

جالب‌تر این‌که ایشان تعریف می‌کرد زمانی که آقای نیازف،بعد از این‌که اتحادیه جماهیر شوروی از هم پاشید رئیس‌جمهور قزاقستان شد،متوجه همین موضوع بود که باید تغییری در پارادایم اقتصادی ایجاد کند و پس از بررسی‌ها به این نتیجه رسیده بود که ترکیه یک چنین حرکتی را انجام داده است. می‌گفت روزی در دفترم بود که رئیس دفتر به من اطلاع داد رئیس‌جمهور قزاقستان با من کار دارد،تعجب کردم،تلفن را برداشتم و متوجه شدم آقای نیازف است و گفت که من به مشاورۀ شما احتیاج دارم و از من دعوت کرد که چند روزی را به قزاقستان سفر کنم. برنامه‌ریزی کردم و به قزاقستان سفر کردم. زمانی که به آن‌جا رفتم افراد وزارتخانه و رئیس اتاق برای استقبال آمدند و بعد که به دیدار آقای نیازف رفتم ایشان اعلام کرد بر اساس مطالعه‌ای که داشتم متوجه شدم برای این‌که حرکتی در اقتصاد ایجاد کنیم باید محوریت بخش خصوصی را به رسمیت بشناسیم و اتاق این محوریت را دارد و رو به رئیس اتاق قزاقستان گفت تمام آن‌چه که آقای اوغلو طی این سال‌ها در ترکیه انجام داده را عینا انجام دهید و من هم پشتیبانی خواهم کرد. ایشان می‌گفت قزاقستان هم تا اندازه‌ای که محدودیت نداشت مسیر ما را طی کرد.

این دو مثال را عرض کردم برای این‌که متوجه بشوید اگر قرار باشد تغییر پارادایم و استراتژی اتفاق بیفتد،تنها می‌توان اتاق را محور قرار داد زیرا با همۀ وزارتخانه‌ها،صنوف،جغرافیا و بخش‌های مختلف اقتصادی در ارتباط است و می‌تواند منافع کشور و منافع ملی را نشات گرفته از منابع بخشی،جزئی،موضوعی و جغرافیایی،با یک مدیریت خوب و یک کار علمی و منطقی،به سمع و نظر وزارتخانه‌های مختلف و حاکمیت برساند و آن را در مجموعۀ کشور با راهنمایی و مشاوره‌ای که با سه قوه دارد،ساری و جاری کند.

 

آقای جلال‌پور،شما به انحراف در اقتصاد،اشاره کردید. لطفا در این‌باره توضیح دهید. همچنین فکر می‌کنید با انتخابات پیش رو می‌توانیم به تغییر پارادایم‌ها هم امیدوار باشیم؟

من مطمئن هستم که اگر یک انتخابات کامل و جامع و بدون غرض و نظر و بدون حضور و دخالت حاکمیت وجود داشته باشد،می‌تواند عده‌ای که در این زمینه شرایط بهتری دارند را به اتاق هدایت کند. اما این‌که آیا بهترین‌ها را هدایت می‌کند،باید عرض کنم خیر. برای این هم دلیل دارم و آن این است که سال‌های متمادی متاسفانه اتاق‌ها منشا اثر نبودند و به همین دلیل افراد اثرگذار،به مرور وقت‌گذاری برای اتاق را کم کردند. چون در این سال‌ها اتاق نتوانسته در کشور و در همۀ استان‌ها فعالیت جدی داشته باشد،مطمئنا افراد اثرگذار هم چندان رویکردی به اتاق نخواهند داشت. در بعضی استان‌ها مانند کرمان که بالاخره اتاق تاثیر خودش را به تبع فعالیت‌های هیات رئیسه،هیات نمایندگان و مجموعه‌ای که در اتاق هستند بهتر از بقیۀ استان‌ها داشته،می‌بینیم که رویکرد هم بهتر است و رقابت‌ها هم سنگین‌تر است،حضور هم پررنگ‌تر است و اثرگذاری هم بیشتر است. منتها در بعضی از اتاق‌ها متاسفانه آن‌قدر کار ضعیف بوده که هیچ ورودی و هیچ استقبالی در انتخابات نشده و حتی آن‌قدر استقبال نشده که شورای عالی نظارت تصویب کرده به جای این‌که دو برابر افراد منتخب بنا باشد ثبت‌نام کنند،حتی یک نفر بیشتر از افراد منتخب هم ثبت‌نام کنند،انتخابات برگزار شود. یعنی اگر قرار است ۱۵ نفر انتخاب شوند،با حضور ۱۶ نفر که ثبت‌نام کرده باشند،انتخابات برگزار می‌شود. این نشان می‌دهد رویکرد اتاق در بسیاری از استان‌ها آن‌طور نبوده که استقبال به دنبال داشته باشد. ولی اگر اثرگذاری رویکرد اتاق را در چند دوره بیشتر کنیم حتما افراد موثر و توانمند بیشتری می‌آیند و می‌تواند روزبه‌روز بر این اعتلا و جریان تغییر پارادایم بیفزاید.

 

در مورد مشکلات ناشی از انحراف در اقتصاد هم بفرمایید.

وقتی اقتصاد کشور یک اقتصاد سالمی نیست و اقتصاد رانتی و توزیعی،به جای اقتصاد سالم و رقابتی و تولیدی‌ است،مسلما افرادی هم که در این اقتصاد رشد می‌کنند افراد سالم اقتصادی و با شرایط رقابتی نیستند. اصولا فضای کسب و کار و فضای حاکمیتی است که زیرمجموعه‌ها را می‌سازد. چه در فرهنگ،چه در اقتصاد و چه در اجتماع. وقتی شما تصمیمات نادرستی در فرهنگ کشور بگیرید،مطمئنا افرادی که در این کشور هستند از لحاظ فرهنگی به همان مسیر هدایت می‌شوند. وقتی تصمیمات نادرستی در اقتصاد بگیرید حتما افراد زیرمجموعه و افرادی که در این فضا کار می‌کنند،همان مسیر را می‌‌روند،ما در روایات داریم که «الناس علی دین ملوکهم» یعنی مردم به همان مسیری می‌روند که کسانی که در کشور حاکمیت دارند و حکومت می‌کنند. بنابراین مجموعۀ عرضم این است که به دلیل انحرافی که در اقتصاد به وجود آمده است،افراد توانمند و خصوصیِ خالص،نتوانستند به اتاق ورود پیدا کنند و یا نخواستند،و عموما این جریان در اتاق‌های کشور در سال‌های گذشته بیشتر از پیش شده و نهایتا تنها راه این است که در طول چند سال این مسیر را عوض کنیم.

 

آقای جلال‌پور،یکی از اتفاقات سال‌های اخیر،برگزاری جلسات شورای گفت‌وگوی دولت و بخش خصوصی است. شما این شورا را چه‌قدر برای حل مشکلات اقتصادی کارآمد می‌دانید؟

این تنها شورایی است که همۀ قوا در آن حضور دارند. خاطرم هست زمانی که رئیس اتاق بودم سفری به اصفهان داشتم،استاندار وقت اصفهان آقای زرگر بودند،ایشان گفتند شورای گفت‌وگوی دولت و بخش خصوصی آن‌قدر ظرفیت دارد و آن‌قدر برای من مهم است که من نه تنها مسائل اقتصادی که مسائل اجتماعی،فرهنگی و سیاسی را هم در استان از طریق این شورا پیگیری می‌کنم،به دلیل این‌که این تنها شورایی است که هم قوه مجریه،هم قوه مقننه،هم قوه قضائیه،هم شهرداری‌های کل کشور و همۀ دست‌اندرکاران اثرگذار در کشور در این شورا حضور دارند و این بسیار برای ما مغتنم است. من معتقدم که شورای گفت‌وگوی دولت و بخش خصوصی رویکرد خوبی بود،چیزی که ما در سال ۹۰ در اتاق ایران در مجلس،در قانون مستمر فضای کسب و کار و بعدا در سال ۹۴ در دورۀ مسئولیت خود من،این را در قوانین برنامه ششم،دائمی کردیم،این‌که چقدر در استان‌ها استفاده می‌شود بسته به  استاندار وقت،رئیس اتاق و دبیر شورا دارد. این شورا در استان کرمان موثر بوده و معتقد هستم خیلی از گره‌ها را باز کرده است و باز می‌کند،ولی در برخی استان‌ها حتی ماهی یک‌بار که هیچ،سالی چند بار هم تشکیل نمی‌شود. مهم این است که باور استاندار وقت یا مسئولین مربوطه در مجلس و قوه قضائیه و مجموعه‌های ذی‌اثر نسبت به شورای گفت‌وگو چقدر باشد،البته اتاق‌ها به این اعتقاد دارند و به دنبال تشکیل آن هستند ولی در بعضی استان‌ها همکاری لازم نمی‌شود و من فکر می‌کنم اگر به درستی از این شورا استفاده شود و به مسیر درستش هدایت شود بسیار می‌تواند اثرگذار باشد.

 

همیشه وقتی از اتاق بازرگانی صحبت می‌شود،اشاره می‌شود که اتاق بازرگانی،پارلمان بخش خصوصی است،آیا اتاق‌ها،واقعا بخش خصوصی را نمایندگی می‌کنند یا بخش معیّنی از فعالیت‌های بخش خصوصی را نمایندگی می‌کنند؟ یا بیشتر به کار شرکت‌های خصولتی می‌آیند و نفوذ آن‌ها را در کارها بیشتر می‌کنند؟

از یک طرف می‌توانیم بگوییم با توجه به کمبود تشکل‌ها،خصوصا تشکل‌های قانونمند در نظام جمهوری اسلامی،نمایندۀ بخش خصوصی یا پارلمان بخش خصوصی است زیرا عملا ما تشکل دیگری نداریم و از یک طرف به دلیل ساختار آن باید بگوییم که نه،همۀ بخش خصوصی را نمایندگی نمی‌کند. من دو پیشنهاد در زمان مسئولیتم داشتم که هنوز هم بر آن‌ها تاکید دارم. یکی این‌که باید در یک روزی اتاق اصناف،اتاق تعاون و اتاق بازرگانی،سه مجموعه‌ای که تعداد زیادی عضو دارند و بخش اصلی اقتصاد ایران را نمایندگی می‌کنند به‌عنوان یک اتاق اقتصاد با سه معاونت تشکیل شود و نهایتا این‌ها زیر یک چتر بیایند و کلا فضای اقتصادی کشور یک نمایندۀ تمام و کمال داشته باشد. این پیشنهاد اول من بود و برای این کار هم یک شورایی از سه اتاق تشکیل دادم و هر هفته جلسه داشت و آقای دکتر نقره‌کار که سال‌ها دبیرکل اتاق بود و سال‌ها هم در مسئولیت استانداری و معاونت وزارت صنعت،معدن و تجارت کار کرده بود و تجربه داشت مسئول این کار شدند و خودم هم جدیت داشتم و تا آخرین دوره‌ای که بودم این نتیجه حاصل شده بود،منتها چون دیگر ادامه ندادم،بعد از آن پیگیری چندانی نشد.

کار دومی که عرض می‌کنم،ساختار داخل اتاق است. به نظرم اتاق باید به سمتی برود که به جای عضو محور،تشکل‌محور باشد، یعنی باید زیرساخت آن را درست کند. از پایین،تشکل‌های کوچک در شهرستان‌ها و استان‌ها تشکیل شوند و آن‌ها تشکل‌های ملی،فدراسیون‌ها،کنفدراسیون‌ها و نهایتا عضو اتاق ایران تشکل‌های زیرمجموعه باشند نه اعضای حقیقی یا حقوقی. آن زمان می‌توان گفت اتاق ایران شرایط این را پیدا کرده است. تعداد عضویت و چگونگی تشخیص عضویت هم برگردد به جی‌دی‌پی هر استان و هر موضوع کاری،یعنی اگر فرض کنید پسته یک درصد ارزش جی‌دی‌پی کشور را داشته باشد یک نماینده باید داشته باشد،یا اگر پتروشیمی ۱۰ درصد دارد حتما باید ۱۰ نماینده داشته باشد اگر استان کرمان ۳٫۴ جی‌دی‌پی کشور را دارد باید بین سه تا چهار نماینده داشته باشد و نهایتا هر استان،به عنوان استان عضو اتاق باشد و هر تشکل بزرگ هم به عنوان تشکل نمایندگان خود را معرفی کنند،نماینده انجمن پسته مثلا محسن جلال‌پور است ولی در واقع عضو مجموعۀ اتاق باید تشکل انجمن پسته باشد،در آن صورت می‌توانیم بگوییم ۱۰۰درصد جی‌دی‌پی کشور و ۱۰۰درصد جغرافیای کشور در اتاق حضور دارند و آن وقت نمایندۀ واقعی بخش خصوصی خواهد بود. همان‌طور که انتخابات مجلس هم به همین شکل است و در گوشه و کنار،نمایندگانی انتخاب می‌کند و این در واقع برمی‌گردد به تشکیل یک اتاق با ساختار جدید که من آن زمان دنبال تغییر قانون بودم و موفق نشدم و این قانونی که اخیرا دنبال تصویب آن هستند کمی از مشکلات را به نظر من حل می‌کند،اما مشکلات اساسی و ساختار اساسی را در برنمی‌گیرد.

 

آقای جلال‌پور،جمع‌بندی و ارزیابی شما از انتخابات پیش‌روی اتاق‌ها چیست و برای بهبود اوضاع چه پیشنهادی دارید؟

من بارها عرض کردم،در این ۲۰ سالی که من در اتاق بودم و مسئولیت داشتم،بهترین انتخابات و بهترین حضور بخش خصوصی بدون دخالت دولت و حاکمیت و همچنین بدون هیچ‌گونه غرض‌ورزی،مهم‌ترین مساله است. این اگر اتفاق بیفتد شرایط اتاق‌ها به بهتر و بهینه شدن و ورود افراد با توان و ظرفیت بیشتر و واقعا شایستگی و لیاقت بیشتر می‌انجامد. توصیه‌ام به اتاق‌ها هم این است که تا آن‌جا که می‌توانند افراد بزرگ و مجموعه‌های بزرگ را دعوت کنند که حرف برای گفتن داشته باشند و مطالبی که می‌آورند ملی و کلان کشور باشد. اگر این اتفاقات بیفتد حتما می‌تواند یک انتخابات خوب باشد و می‌تواند یک اتاق موثر و فعال باشد.

 

ارزیابی شما چیست؛آیا واقعا این اتفاق خواهد افتاد؟

تا اندازه‌ای بله،ولی تا اندازه‌ای هم خیر،به نظرم این دوره برخی از دخالت‌ها زیادتر شده و برخی از رقابت‌ها ناسالم است. من همواره به کاندیداها توصیه می‌کنم شما آبروی این شهر،اتاق و بخش خصوصی هستید و باید حفظ آبرو کنید. متاسفانه بعضی از اشکالات در انتخابات وجود دارد،اما این ناشی از فضای کلی کشور است. در خیلی از جریانات این اشکالات وجود دارد. در انتخابات مجلس هم گاها هست،در انتخابات ریاست‌جمهوری هم هست،در انتخابات شورا هم وجود دارد و چاره‌ای جز این‌که به همین شرایط تن بدهیم،نداریم.

 

با توجه به تجربیات زیاد حضورتان در اتاق‌های مختلف،فکر می‌کنید کسانی که در هیات مدیره اتاق یا هیات نمایندگان اتاق قرار است انتخاب بشوند،باید چه ویژگی‌هایی داشته باشند.

وقتی کسی وارد اتاق می‌شود باید سه شاخصۀ اتاق را جدی بگیرد. اول باید اتاق را،کار اتاق و فعالیت در اتاق را به‌عنوان یک کار ملی و با نگاه به منافع ملی تعریف کند. مهم‌ترین اصل،منافع ملی است. حتی منافع استانی به جای خود و منافع موضوعی اصلا جایگاهی ندارد و همۀ این‌ها باید در راستای منافع ملی دیده شود. صنعت پسته انجمنی دارد یا شهرستان رفسنجان اتاقی را به عنوان زیرمجموعۀ اتاق کرمان دارد. اگر صنعت پسته یا شهرستان رفسنجان بخواهد نگاه به پسته یا نگاه به شهرستان بکند،شاید توسعۀ کشت پسته یا افزایش قیمت پسته یا به هر دلیلی صنعت پسته را بخواهند فقط در نظر بگیرند،چه بسا این مساله برای استان کرمان و حتی کشور ایران منفعت لازم را نداشته باشد و ضد منافع ملی باشد. پس هر تصمیمی که در هر موضوعی و در هر جغرافیایی گرفته می‌شود،اولین شرط این است که نگاهش به منافع ملی باشد و در راستای منافع ملی.

شرط دوم این است که باید درب اتاق‌ها به روی همه باز باشد. هیچ اتاقی نباید انحصاری باشد،هیچ اتاقی نباید درب را به روی جناح‌ها و گروه‌های مختلف،موضوعات مختلف،جغرافیای مختلف استانش ببندد. یعنی در اتاق کرمان باید جناح خط معتدل،اصولگرا،اصلاح‌طلب در بخش‌های سیاسی،اجتماعی،فرهنگی،دانشگاهی و مجموعۀ کسانی که با فضای کسب و کار سر و کار دارند حضور پیدا کنند. شهرستان‌های مختلف،مجموعه‌های موضوعی مختلف،صنعت و کشاورزی و بخش‌های مختلف اقتصادی. پس همه‌گیر بودن یکی از اصول اصلی است که درب اتاق باید به روی همه باز باشد و آغوش اتاق برای همه گشوده باشد.

مسالۀ سوم،اتاق‌ها باید کار علمی،شایسته،منطقی و فاخر عرضه  کنند. از اتاق‌ها توقع است هر کاری را در هر زمینه‌ای ارائه می‌دهند پشت آن مستندات و مکتوبات و استدلالات منطقی و علمی وجود داشته باشد و حتما این کارها را با مراکز پژوهشی که دارند،توان مالی که دارند،ظرفیتی که دارند،نیروهایی که دارند می‌توانند انجام بدهند. بنابراین همۀ کسانی که وارد اتاق می‌شوند باید این اصل را به عنوان اصول اصلی اتاق بدانند و به آن پایبند باشند.

 

آقای جلال‌پور،شما در اتاق‌های کرمان و تهران دوره‌های موفقی داشتید،اما حالا به انتخابات ورود نمی‌کنید،می‌خواهم بدانم چرا با توجه به این صحبت‌هایی که کردید،حاضر نیستید خودتان به اتاق بازرگانی ورود کنید تا دوباره انتخاب بشوید.

اولا من به دلیل سلامت و گرفتاری که در اثر فشار کاری پیش آمد از اتاق خارج شدم و پزشکان هم آن زمان و هم الان به‌صورت جدی توصیه می‌کنند کار استرس‌زا و فشار جدی خصوصا با شرایط قلبی و ریوی که من دارم اصلا مناسب نیست و واقعا این توصیه را هم از طریق خانواده و هم پزشکان دارم. غیر از آن،به نظر می‌آید ما باید بپذیریم که در دوران کاری،هر کس دوره‌ای دارد و واقعا بایستی جا را برای دیگران خالی کرد. یکی از عیوب کشور ما این است که مناصب توسط افراد گرفته می‌شود و متاسفانه جاها خالی نمی‌شود و آدم‌های جدید با افکار و دیدگاه‌های نو به میدان نمی‌آیند. در دنیا به این نتیجه رسیده‌اند که ۸ سال برای یک دورۀ مدیریتی کافی و وافی است و واقعا می‌تواند اثرگذاری داشته باشد و بعد از آن دیگر عادی می‌شود،این یک تجربۀ علمی است و به نظرم باید به این احترام بگذاریم. ضمن این‌که سن و سال و شرایط جسم و توان آدم در سال‌های متمادی تحلیل می‌رود و من توان ۱۰ یا ۱۵ سال پیش را در خود نمی‌بینم. ضمن این‌که الان در کنار اتاق هستم و همراهی می‌کنم،مطالب و جلسات اتاق را دنبال می‌کنم و اگر نیازی به کسب تجربه و مشورتی باشد حتما کوتاهی نمی‌کنم. ولی بهتر است جا را باز کنیم تا آدم‌های جدید و نو بیایند و ان‌شاءالله اتاق هم پویاتر باشد و ما هم با همین توانی که داریم و با همین اندازه‌ای که تجربه داریم و با هزینه‌ای که در همین کشور برای ما شده تا این تجربه را کسب کنیم وظیفه داریم به اتاق و فعالین بخش خصوصی خدمات ارائه بدهیم. الان که کاری می‌توانیم انجام دهیم کم نگذاریم. همین الان وقت من روزی ۱۰ تا ۱۲ ساعت در همین مسائل،هم کارهای اجرایی و بخش اشتغال‌زایی و نیروی کاری چه در بخش مشاوره‌ای،چه خیریه‌ای،چه در بخش مسئولیت‌های اجتماعی در کنار هم می‌گذرد و فکر می‌کنم چیزی را دریغ نمی‌کنم،الّا آن چیزی که فکر می‌کنم نه نیاز به آن هست و نه توانش وجود دارد.

 

و اگر حرف و توصیه‌ای هم باقی مانده است بفرمایید.

توصیه‌ام همان بود که به رقبا گفتم. گاهی می‌بینم رقبا رقابت ناسالم دارند و تخریب می‌کنند. اصل اتاق و وظیفۀ اصلی که رکن اساسی است و ما می‌خواهیم برای آن کاری انجام بدهیم ‌را زیر سوال می‌برند و عملا آن‌چه که بایستی حفظ موقعیت،حفظ آبرو و حفظ حیثیت برای آن انجام بدهیم را مد نظر قرار نمی‌دهند. همین مرا نگران می‌‌کند. استدعا دارم در این زمینه دقت کافی را داشته باشند و امیدوارم این انتخابات به خوبی برگزار شود.

 

* عکس:محمد لطیف‌کار

 

 

  

 

 

 

 

 

 




اتاق بازرگانی باید تشکل محور بشود

منبع:خبر کرمان
?

اتاق بازرگانی باید تشکل محور بشود

:اخبار استان کرمان – اقتصادی