آدم‌های رمان‌هایم همین دور و بر هستند

فت فتو ـ گروه فرهنگ‌وهنر:نویسندة رمان «خون خرگوش» در مراسم رونمایی این کتاب با بیان این‌که «آدم‌ها و ماجراهای زندگی آن‌ها که در روزنامه‌ها بازتاب پیدا می‌کنند،به سرعت فراموش می‌شوند»،گفت:«حالا که آن آدم‌ها رفته‌اند و دیگر تصویر دوری هم از آن‌ها نداریم،من سعی کردم در رمان به این آدم‌ها نزدیک بشوم  و اتفاقات این چند […]

فت فتو ـ گروه فرهنگ‌وهنر:نویسندة رمان «خون خرگوش» در مراسم رونمایی این کتاب با بیان این‌که «آدم‌ها و ماجراهای زندگی آن‌ها که در روزنامه‌ها بازتاب پیدا می‌کنند،به سرعت فراموش می‌شوند»،گفت:«حالا که آن آدم‌ها رفته‌اند و دیگر تصویر دوری هم از آن‌ها نداریم،من سعی کردم در رمان به این آدم‌ها نزدیک بشوم  و اتفاقات این چند ساله را به صورت دراماتیک بنویسم».

رضا زنگی‌آبادی در پاسخ به مجری مراسم که از او دربارۀ چیستی و ماهیت ادبیات پرسید،بیان کرد:«پرسش سختی است،از قول میلان کوندرا می‌گویم:ادبیات برای این است که پیچیدگی ما انسان‌ها را نشان بدهد و همین‌طور بخش نادیده و کشف نشدۀ وجود انسان‌ها را که ممکن است آن را ندانیم،به ما نشان بدهد».

 وی افزود:«ادبیات این حوزه‌ها و چیزهایی را که به چشم ما نمی‌آید به ما نشان می‌دهد و تنها ادبیات است که می‌تواند ما انسان‌ها را از این پیچیدگی‌ها آگاه سازد و همان‌طور که در کارهای ادبیات بزرگان جهان می‌بینیم،این اتفاق افتاده است».

زنگی‌آبادی با تاکید بر این‌که در واقع ما از طریق ادبیات است که انسان را و ساز و کار جهان را بیش‌تر می‌شناسیم،گفت:«من به عنوان کسی که کار ادبیات انجام می‌دهم و داستان می‌نویسم این نکته را همیشه مد نظر دارم و سعی می‌کنم بروم به سمت فضاها،آدم‌ها و روابطی که ما آن‌ها را نمی‌بینیم و ادبیات می‌تواند به ما نشان بدهد».

به گزارش خبرنگار فت فتو،نویسندۀ رمان پرطرفدار «شکار کبک»  افزود:«به‌طور مثال،ما هر روز آدم‌ها و ماجراهای دو رمان «خون خرگوش» و «شکار کبک» را دور و بر خودمان می‌بینیم،اما این ادبیات است که می‌تواند آن‌ها را ماندگار کند و می‌تواند از وجوه مختلف،این آدم‌ها را به ما نشان بدهد. وی در ادامه این را هم اضافه کرد که بعدها برای عبور از این وضعیت،شاید پیشنهاداتی را هم بدهد».

زنگی‌آبادی گفت:«همة ما این خبرها را در روزنامه‌ها و فضای مجازی خوانده‌ایم یا دیده‌ایم،اما همان‌طور که گفته‌اند روزنامه را باد می‌برد،و آن‌چه ماندنی است همین ادبیات است».

وی ادامه داد:«پیشنهاداتی هم در دل خودش دارد که من در همین رمان از طریق قهرمان اصلی قصه‌ام که دختری به اسم فریبا است،گفته‌ام».

 وی خاطرنشان کرد:«این دختر که نوجوان هم نیست،یک سفری دارد که از کودکی تا نوجوانی و بلوغ ادامه دارد،و وقتی این کتاب به پایان می‌رسد،او از این جهان دوزخی به سلامت عبور می‌کند».

زنگی‌آبادی در ادامه در پاسخ به این سوال که شکل‌گیری رمان «خون خرگوش» چگونه اتفاق افتاده است؟ گفت:«کارهایی که من انجام می‌دهم معمولا طول می‌کشند،به ‌طور مثال بر سر انتشار «شکار کبک» ماجراها داشتم و حدود ده سال به‌دلایل مختلف طول کشید تا چاپ شد و موانع بر سر راه انتشار آن،برداشته شد».

 وی افزود:«این طولانی شدن مسلما چیز خوبی نیست و به نظر آزار دهنده هم هست،اما در عوض،زمان می‌تواند کار را پخته‌تر بکند،و شما می‌توانید برگردید و کار را پخته‌تر کنید».

نویسندۀ «خون خرگوش» با بیان این‌که در این کار،من بازنویسی‌های متعددی انجام دادم،و نوشتن «خون خرگوش» یکی دوسال طول کشید تا ما وارد مرحله‌ی چاپ آن بشویم،گفت:«البته که دردسرهای چاپ «شکار کبک» را نداشتم،در شکار کبک چند بار ناشر را عوض کردم. با این وجود،چاپ خون خرگوش هم دو سه سالی طول کشید».

وی با اشاره به این‌که من به شکل تجربی می‌نویسم،بیان کرد:«ایده‌ای که به ذهن‌ام می‌آید ممکن است خوب در نیاید،اما در نوشتن‌های متعدد با اصلاحاتی که انجام می‌‌دهم کار ممکن است خوب بشود. به طور مثال من یک‌بار حدود ۹۰ صفحه از کتاب را که ظرف چند ماه نوشته بودم،چون نپسندیدم،کنار گذاشتم و دور ریختم. به دوستانم دادم،خواندند،متوجه شدم چیز خوبی در نیامده است».

زنگی‌آبادی اضافه کرد:«مسلما از آن ۹۰ صفحه،همه‌اش دور ریختنی نبود و چیزهایی از آن در همین رمان «خون خرگوش» مانده است. مثلا فریبا و اسمال هم بود که حالا در نسخه‌ی نهایی حضور دارند. اما شخصیت‌ها بیشتر و پیچیده‌تر شدند،و به این ترتیب شکل نهایی آن،همین چیزی شد که الان هست».

وی در ادامه با بیان این‌که شکل نهایی اثر را بارها و بارها نوشته‌ام. تاکید کرد:«نوشتن نسخه‌ی اولیه خیلی سخت است،و من از آن فرار می‌کنم،اما وقتی به نسخه‌ی نهایی می‌رسم کار لذت‌بخش می‌شود،و در این مرحله از انجام تغییرات مثل حذف و اضافه و بازنویسی هیچ ابایی ندارم».

زنگی‌ابادی افزود:«برای همین رمانم شروع‌های متعددی را تست کردم و روی پایان‌های متعددی هم فکر کردم. به‌طوری که الان نسخه‌ها و شکل‌های متعددی از این رمان را روی کامپیوترم دارم،و نهایتا شکل نهایی آن خوب یا بد همین است که منتشر شده است».

این مدرس ادبیات داستانی با اشاره به ماجراهایی که هر روز در رسانه‌ها منتشر می‌شود،اظهار کرد:«هر روز در پست‌های اینستاگرامی اتفاقات هولناکی می‌بینیم و به راحتی از آن‌ها رد می‌شویم،این ادم‌ها و اتفاقات بعد از مدت کوتاهی فراموش می‌شوند و چیزهای هولناک‌تری جای آن‌ها را می‌گیرد».

 وی افزود:«در فاصلۀ انتشار «شکار کبک» با «خون خرگوش» اتفاقات زیادی رخ داده که بخشی از آن‌ها در این رمان بازتاب داشته است،یعنی اگر مثلا ده سال پیش می‌خواستیم به‌جای «شکار کبک»،رمان «خون خرگوش» را بنویسم برای مخاطب‌،چنین فضایی غیرقابل باور بود،اما ما زندگی و تجربیاتی را از سر گذرانده‌ایم که بازتاب آن را به شکل دراماتیک و نزدیک شدن به درون این وقایع را در رمان داریم می‌بینیم،حال آن‌که این ماجراها در روزنامه‌ها که بازتاب پیدا می‌کنند،به سرعت فراموش می‌شوند. حالا آن آدم‌‌ها رفته‌اند و دیگر یک تصویر دوری هم از آن‌ها نداریم».

وی با بیان این‌که من سعی کردم در رمان به این ادم‌ها نزدیک بشوم و اتفاقات این چند سال را به صورت دراماتیک بنویسم،خاطرنشان کرد:«به نظر من این وقایع را باید یک کسی بنویسد. من سعی کردم این‌ها را بنویسم. شاید کسان دیگری هم نوشته‌اند یا در آینده این دوران تاریک و سیاهی را که از سر گذراندیم،خواهند نوشت».

به گزارش فت فتو،رمان «خون خرگوش» از انتشارات چشمه در خانه تاریخی «خاطبی» پنجشنبه دهم شهریورماه در کرمان رونمایی شد.

زنگی‌آبادی اگرچه در دو دهۀ گذشته چهرۀ شناخته شده‌ای در ادبیات کشورمان است،اما او در سال‌های اخیر با رمان « شکار کبک» به اوج محبوبیت خود رسید و حالا با « خون خرگوش» به انتظار جامعه‌ی کتابخوان پاسخ مثبت می‌دهد و توانایی خود را بار دیگر به بوتۀ آزمون می‌گذارد. او در زمینۀ تدریس داستان‌نویسی،نقد و داوری جشنواره‌های داستان نیز از فعالان مطرح این حوزه در کرمان و در سطح کشور است. / الف

عکس:محمد لطیف کار

 




آدم‌های رمان‌هایم همین دور و بر هستند

منبع:خبر کرمان
?

آدم‌های رمان‌هایم همین دور و بر هستند

:اخبار استان کرمانفرهنگ